افراد طلاق گرفته در شرایط روحی بسیار بدی میباشند و باید یا بگیریم که چگونه با طلاق گرفته ها صحبت کنیم؟ صحبت کردن با مطلقه ها باید اصولی داشته باشد یعنی نباید بعضی چیزها را به زبان بیاوریم. معمولا در جلسات مشاوره بعد از طلاق یکی از نگرانی های افراد مطلقه سوال هایی است که دیگران از آنها می پرسند. در ادامه توضیح می دهیم چه چیزهایی از مطلقه ها نپرسیم و چه دیالوگ هایی با آنها داشته باشیم؟
فهرست موضوعات بررسی شده
نحوه صحبت کردن با مطلقه ها
با سایت مشاوره روانشناسی ویکی روان همراه شوید.
وقتی نوبت به طلاق و متارکه میرسد بسیاری از ما نمیدانیم چه باید بگوییم و البته چه چیزهایی را نباید بگوییم؟ نتیجه آنکه گاهی حرفهایی را به فردی که طلاق گرفته میزنیم که نباید آنها را به زبان بیاوریم.
در زمان مواجهشدن با رویدادهایی چون عقد، ازدواج، بچه دار شدن و حتی فوت نزدیکانمان به صورت معمول تا حدّ زیادی آموزش دیدهایم که باید چه طور برخورد کنیم، چه صحبتهایی بکنیم و چه حرفهایی را نزنیم.
به مطلقه ها هر چیزی نگویید!
اما وقتی نوبت به طلاق میرسد بسیاری از ما نمیدانیم چه باید بگوییم و البته چه چیزهایی را نباید بگوییم. نتیجه آن که گاهی حرفهایی را به فردی که طلاق گرفته میزنیم که نباید آنها را به زبان بیاوریم.
مواجه دیگران با فردی که به تازگی طلاق گرفته ممکن است برای او تجربهای استرس زا باشد.
همه میدانیم که فردی که از همسرش جدا میشود، در روزهای بعد از طلاق (حتی طلاق توافقی) شرایط دشواری دارد، تا حدی که برخی افراد این زمان را مشابه وقتی میدانند که همسر کسی فوت کرده باشد. پس در صحبت کردن با مطلقه ها باید کمال دقت به عمل بیاید.
با وجود این، برخی از ما ممکن است در این روزهای دشوار صحبتهایی را با فردی که طلاق گرفته مطرح کنیم که نه تنها کمکی به او نمیرساند، بلکه باعث افزایش اضطراب و ناراحتی در او میشود یا عصبانیت و احساس گناه را در او تشدید میکند.
به افراد مطلقه این چیزها را نگویید
در زمان گفت و گو با فرد جدا شده از همسر بهتر است چه حرفهایی را به زبان نیاوریم؟
«آخه تو که خوشحال به نظر میرسیدی. من فکر میکردم ازدواج خوبی داری»
هر کسی که طلاق میگیرد، ولو اینکه دلایل بسیار موجهی نیز برای این کار خود داشته است، باز هم در گوشهٔ ذهنش کمی تردید نسبت به انتخاب خود دارد.
ممکن است تا مدتها بعد از طلاق، فرد با خود تکرار کند که «آیا واقعاً هیچ راهی نبود تا من بتوانم زندگی مشترک خود را حفظ کنم و از این انتخاب دوری کنم؟» در نتیجه بیان اینکه «من فکر میکردم تو ازدواج خوبی داشتی»، گاهی تنها میتواند تقویت کنندهٔ همان تردید و البته افزایشدهندهٔ اضطراب باشد.
پس شاید بهتر باشد در عوض اظهار نظر در مورد ازدواجی که به انتها رسیده، دربارهٔ موضوعات روزمره یا آینده با فردی که به تازگی طلاق گرفته به گفتوگو بنشینید. دیدگاه ما نسبت به ازدواج موفق و یا حتی دلایل طلاق متفاوت است، پس این موضوعات را از افراد مطلقه نپرسید.
در ویکی روان بخوانید:
«ای بابا! متأسفم!»
اظهار تأسف از طلاق هر چند به نظر دوستانه و همدلانه است؛ اما گاهی اوقات اصلاً در صحبت کردن با مطلقه ها مناسب نیست.
کسی که طلاق گرفته، به صورت معمول روندی طولانی را طی کرده تا به این انتخاب رسیده است. او با راه های جایگزین طلاق آشنایی دارد، اما حتما رابطه آنها به بن بست خورده بود که متارکه کرده اند.
کشمکشهای درونیای که افراد برای چنین تصمیماتی دارند به اضافهٔ کشمکشهایی که برای انجام کارهای اداری و فرایند قانونی آن طی میکنند، معمولاً انرژی زیادی از افراد گرفته و تأیید طلاق آنها به نوعی رهاشدن از این فرایند و یکجور رهایی محسوب میشود.
حالا تصور کنید در این شرایط که فرد تازه احساس رهایی میکند، کسی از راه برسد و بگوید متأسفم! آمادگی برای طلاق او را به فرد جدیدی تبدیل کرده است، پس روزهای بد را به او یادآوری نکنید.
درست است که منظور ما از اظهار تأسف بیشتر معطوف آن زندگی ازدسترفته یا احساسات ناخوشایندی است که فرد تجربه کرده است؛ اما یادتان باشد این جمله ممکن است دو پهلو باشد و منجر به بروز سوءتفاهم شود.
پس در زمان اظهار چنین مواردی دقت کافی در انتخاب کلمات داشته باشید و اگر فکر میکنید فرصت کافی برای توضیح منظور خود ندارید، از بیان چنین عباراتی به کل اجتناب کنید.
«آره خب این روزها حدود یک سوم ازدواجها به طلاق میرسه!»
وقتی نشانه های طلاق گرفتن را در شخصی مشاهده می کنید، شروع به دادن آمار و ارقام یا بیان تجربه های فامیل خود نکنید.
شاید کسی که در مواجهه با فرد تازه طلاق گرفته چنین حرفی را بزند قصد بدی نداشته باشد.
او میخواهد با تأیید شیوع طلاق به نوعی احساس سرشکستگی و ناراحتی فرد را کاهش دهد؛ اما یادمان باشد شیوع بالای یک اتفاق ناخوشایند به معنای کاهش احساس ناراحتی ناشی از آن نیست.
شاید توجه به شیوع بالای طلاق احساس شرم خانوادهٔ فرد را به میزان کمی تسکین دهد، اما معمولاً ناراحتی خود فرد را کاهش نمیدهد و منجر به برقراری یک گفتوگوی لذتبخش با دیگران نمیشود.
هر پدر و مادری در زمان اقدام به طلاق، کم یا زیاد به آیندهٔ فرزندش نیز فکر میکند و البته در عین حال در فرایند طلاق و در دادگاهها نیز بر روی مسئلهٔ فرزند تأمل زیادی میشود.
پس شاید بهتر باشد دربارهٔ عوارض طلاق بر بچهها با پدر و مادری که به تازگی طلاق گرفته وارد بحث نشویم.
اگر با فرد طلاق گرفته رابطه عاشقانه نزدیکی دارید و میخواهید ناراحتی او را کاهش دهید، شاید بهتر باشد که در صحبت کردن با مطلقه ها بی رو دربایستی با او وارد گفتوگو شوید و به عنوان مثال از او بپرسید آیا این روزها چیزی لازم دارد یا کاری هست که شما بتوانید برای خوشحالی او انجام دهید؟
اظهار تأسف از طلاق هر چند به نظر همدلانه است اما گاهی اوقات اصلاً مناسب نیست. ارائه راه های جلوگیری طلاق دیر است و جدایی زوج مورد نظر قطعی شده است.
«تا آخر مهریهات را ازش بگیر!» یا این که «نگذار مهریه را بگیره و کیف کنه!»
تشویق به انتقامگرفتن از همسر متأسفانه یکی از واکنشهایی است که این روزها به وفور دیده میشود.
یکی از ابعاد این موضوع که در فرهنگ ما نمود بیشتری دارد، بحث مهریه و مسایل مالی، بهویژه در صورت داشتن بچه است.
در صحبت کردن با مطلقه ها برخی افراد خانم را تشویق به گرفتن تمام مهریه یا معرفی اموال و دارایی همسر به دادگاه و… میکنند. در مقابل برخی نیز آقایان را تشویق به مخفیکردن داراییها و مقاومت در پرداخت مهریه، اصرار به قسطبندی و سپس دادن هر قسط به سختی میکنند.
اگر شما نیز قصد دارید دربارهٔ مسائل مالی با فردی که به تازگی طلاق گرفته صحبت کنید.
یادتان باشد تشویق به انتقام و تحت فشار گذاشتن همسر سابق و در پی آن، انجام چنین کارهایی شاید برای مدتی بسیار کوتاه به اصطلاح دل فرد را خنک کند، اما در طولانی مدت هیچ کمکی به سلامت روان، آرامش فرد و البته سازگاری بهتر او با شرایط زندگی بعد از طلاقش نخواهد کرد.
شاید در عوضِ تشویق به انتقام یا تحت فشار گذاشتن همسر سابق، بهتر باشد افراد را تشویق کنیم تا برای آرامش خود، بیشتر از پول بها قائل شوند و در صورت داشتن بچه و داشتن مشکلات متعدد در زمینهٔ مسائل مالی از وکیل برای حل مسائل خود بهره گیرند، چراکه این کار میتواند افراد را از نظر هیجانی آرامتر نگه دارد.
پیشنهاد می کنیم مقاله تاثیر مهریه بالا بر ازدواج را در ویکی روان مطالعه کنید.
«مطمئنی انتخابی که کردی بهترین انتخاب بوده؟ آخه تو بچه داری!»
زمانی که فرد جدا شده بچهای داشته باشد، معمولاً حجم اظهارنظرها به شدت افزایش مییابد چون یکی از مشکلات طلاق فرزندان هستند، چون در معرض آسیب قرار می گیرند.. مردم از مشکلات بچه های طلاق آگاهی دارند و دلسوزی می کنند!
این که «آیا این انتخاب برای بچهها خوب بوده یا نه؟» و این که «عوارض و آثار طلاق بر آنها چه خواهد بود؟»، از جمله موضوعاتی است که برخی افراد به خود اجازه میدهند تا دربارهٔ آن به راحتی صحبت کنند.
اگر شما مطمئن هستید که فرد طلاق گرفته دربارهٔ وضعیت بچههایش بعد از طلاق فکر نکرده و اگر او اکنون به دنبال دریافت نظر کارشناسی شماست،
خب صحبتهای شما در این باره ممکن است ضروری تلقی شود؛ اما اگر میدانید که او در فرایند چند ماههٔ طلاق خود به این موضوع اندیشیده و البته در جمع فامیلی و در زمان این دیدوبازدید به دنبال نظرهای کارشناسی در این موضوع نیست، بهتر است در این زمینه صحبت نکنید.
یادتان باشد هر پدر و مادری در زمان اقدام به طلاق، کم یا زیاد به آیندهٔ فرزندش نیز فکر میکند و البته در عین حال در فرایند طلاق و در دادگاهها نیز بر روی مسئلهٔ فرزند تأمل زیادی میشود.
پس شاید بهتر باشد در هنگام صحبت کردن با مطلقه ها دربارهٔ تاثیر طلاق بر فرزند دختر یا برادرش با پدر و مادری که به تازگی طلاق گرفته وارد بحث نشویم، چرا که این کار ممکن است منجر به ایجاد یا تقویت احساس گناه در آنها شود یا تصور والد بد را در آنها ایجاد کند.
یادمان باشد طلاق گرفتن برای بسیاری از والدین به معنای تبدیل شدن به والدی خودخواه و بد است. شاید نشانه های پشیمانی بعد از طلاق در آنها دیده شود، اما در صحبت با مطلقه ها بیشتر دقت کنیم.
با توجه به این موضوع بهتر است شرایطی را فراهم کنید تا دوست یا خویشاوند شما، اگر دلش خواست، دربارهٔ کارهایی که این روزها بهعنوان والد برای فرزندش انجام میدهد، صحبت کند و شما نیز تلاش کنید تا با بازخوردهایی مناسب به او یادآوری کنید که او هنوز هم پدری مهربان یا مادری دوستداشتنی است.
مشاوران روانشناس متخصص در طلاق ویکی روان:
«اما از ازدواج تو که خیلی میگذشت! تو که هفت هشت سال باهاش بودی!»
اشاره به زمان طولانی ازدواج چندان دردی را دوا نمیکند و تنها میتواند فرد را دچار تردیدهای بیشتری در زمینهٔ انتخاب کند.
می دانیم آثار طلاق بر زنان زیاد است و گاهی برای همیشه با آنها باقی می ماند. پس در صحبت کردن با زنان مطلقه نباید آنها را سرزنش کرده یا کارهایی که می توانستند انجام دهند را گوش زد کنیم!
«آیا انتخاب او برای طلاق در این زمان مناسب بوده؟»، «آیا او باید زودتر دست به کار میشده؟» یا «آیا او میتوانسته باز هم ادامه دهد؟» به صورت کلی یادتان باشد صحبتهایی که میتوانند تردید در انتخاب را در فرد تشدید کند، گزینههایی خوبی برای گفت و گو نیستند، چرا که اضطراب را نیز افزایش میدهند.
پس اگر نقشی در حدّ یک خویشاوند دارید و البته از مسائلی که منجر به طلاق شده است اطلاع دقیقی ندارید، بهتر است از بیان چنین حرفهایی اجتناب کنید. حتما مقاله بازگشت به زندگی بعد از طلاق را در ویکی روان مطالعه کنید.
چرا از مشاور کمک نگرفتی
ما در ویکی روان تاکید داریم استفاده از مشاوره طلاق کمک می کند بهترین تصمیم را بگیرید و از آسیب های احتمالی طلاق کم کنید.
اما هیچ انسانی دوست ندارد سرزنش شود، به خصوص افرادی که متارکه کرده اند. به همین خاطر نباید در صحبت با افراد مطلقه آنها را برای کاری که انجام نداده اند سرزنش کنیم.
این کار نه تنها اسحسا بدی به آنها می دهد، بلکه باعث دوری شان از ما می شود؟
دوباره با هم ازدواج کنید!
ازدواج دوم قواعد خاصی دارد، چه برسد به رجوع به ازدواج سابق!
یادتان باشد در صحبت با افراد مطلقه به هیچ وجه از خوبی های همسر سابق شان صحبت نکنید. این کار آنها را در وضعیت قرار می دهد که احساس راحتی نمی کنند. آنها در وضعیت طلاق موقت قرار ندارند، بلکه به طور رسمی و قانونی از هم جدا شده اند.
آنها را تشویق به برگزاری جشن طلاق نکنید. هیچ چیز خوبی در این کارها نیست و آنها احساس شادمان دائم نخواهند داشت.
پیشنهاد ویکی روان برای صحبت با افراد مطلقه
حالا می دانیم چه صحبت هایی افراد مطلقه را آزار می دهد! به حریم شخصی هم احترام بگذاریم و هر حرفی به دهان نیاوریم که موجب آزار دیگران خواهد شد.
اگر شما دوست عزیز نیاز به مشاوره با فرد متخصص دارید، حتما از جلسات مشاوره روانشناسی ویکی روان برای ارتباط با بهترین مشاوران ایرانی استفاده نمائید. می توانید در ویکی روان مشاوره روانشناسی تلفنی، آنلاین و متنی خریداری نمائید.