می دانید علت افزایش طلاق چیست و چه عواملی منجر به جدایی زن و شوعر می شود؟ افزایش طلاق در ایران مشهود است و علت افزایش آمار طلاق مسائل گوناگونی است که در بخش مشاوره طلاق آنلاین در ویکی روان به آنها پرداخته می شود. در این مطلب در مصاحبه ای با دکتر جعفر بوالهری به طور کامل بررسی دلایل افزایش طلاق و کاهش ازدواج در ایران به قلم عطیه رضایی روانشناس و مشاور ویکی روان می پردازیم.
علل افزایش طلاق در ایران چیست؟
با بخش مطالب روانشناسی ویکی روان همراه باشید.
خانواده مانند ساختمانی است که زن و شوهر ستون های اصلی آن را تشکیل میدهند و افزایش طلاق نابودی کانون گرم و آرام بخش زندگی است که اثرات جبران ناپذیری بر اعضاء خانواده میگذارد.
این روزها عوامل بسیار زیادی کانون زندگی خانوادههای ایرانی را تهدید میکند. عواملی از جمله
- خیانت کردن
- استفاده نادرست از فضای مجازی
- و عدم اعتماد زوجین به یکدیگر
- انواع گوناگون اعتیاد
- عدم آموزش و آگاهی از شیوه مدیریت زندگی زناشویی
روز به روز باعث سردی بیش از اندازه خانوادههای ایرانی شده است. در ادامه به علت افزایش طلاق در ایران می پردازیم.
مصاحبه درباره چرایی علت افزایش طلاق و خیانت با دکتر جعفر بوالهری
برای بررسی دقیق این روزهای خانواده های ایرانی، چرایی وقوع و علت افزایش طلاق و آسیب شناسی بحث مهم خیانت زوجین با دکتر جعفر بوالهری، متخصص روان پزشکی و رئیس انستیتو روانپزشکی تهران (دانشکده علوم رفتاری و سلامت روان) گفتگویی درباره علت افزایش آمار طلاق انجام داده ایم که در ادامه می خوانید:
کاهش ازدواج و در برابر آن افزایش طلاق دو موضوعی است که سال هاست جامعه ایرانی را درگیر کرده و بسیاری از کارشناسان آسیب های اجتماعی در مورد عواقب این وضعیت هشدار داده اند. مهمترین دلایل و ریشه های شکل گیری چنین وضعیتی (افزایش طلاق در جامعه) را در چه مسائلی می دانید؟
از نظر من و با رویکردهای نوین فلسفی، اجتماعی، سلامت روان و علوم رفتاری نگاه به اینگونه پدیده ها لازم است نگاهی که همه جانبه یا کل نگر، جامع و نظام مند باشد و از این نگاه عوامل بسیاری در علت افزایش طلاق و کاهش ازدواج اثرگذار است.
مشکل این است که کدام یک از اینها مهمتر و تاثیرگذارتر است و اول باید به کدام پرداخت و از کجا باید شروع کرد.
من در ادامه صحبت هایم به صورت کلی به همه این عوامل تاثیرگذار بر افزایش طلاق و کاهش ازدواج اشاره خواهم کرد:
۱- عوامل بیولوژیکی و ارتباط با افزایش طلاق و کاهش ازدواج
اشاره کوتاهی به انواع عوامل بیولوژیک از بلوغ زودرس، تغییرات هورمونی، مصرف انواع داروهای روانگردان و الکل گرفته تا تاثیر دیگر عوامل اجتماعی، تغذیه ای، بروز انواع استرس و فضای مجازی بر نظام بیولوژیک جوانان و همسران بحث ناشناخته ای است که کمتر در مورد آن در رسانه ها بحث شده است و نیازمند ورودی جداگانه است.
۲- عوامل روانشناختی و افزایش طلاق در جامعه
عوامل روان شناختی و اگر بشود آن را با عوامل اجتماعی یکجا و جدا ناپذیر دید و به عنوان عوامل و مشکلات روانی اجتماعی بررسی کرد که از اساسی ترین عوامل موثر در افزایش طلاق توافقی و کاهش ازدواج،
- بالا رفتن سن ازدواج
- زندگی مشترک بدون ازدواج
- داشتن دوست غیر همجنس
- افزایش تنش و کشمکش های خانوادگی
- افزایش خشونت خانگی
- خیانت به همسر یا گرفتن معشوقه
- فرار از خانه و موارد مشابه دیگر است
که مرتبط به زندگی مشترک می شود.
بیش از ۴۰ یا شاید ۵۰ عامل را در اینجا می توان شمرد که دوست دارم بجای سرگرم شدن در جزئیات روان شناختی مانند شناخت ها و باورهای ناکارامد و تحریفی، الگوهای رفتاری و دیگر نظریه های روان شناختی به کلیات کلیدی و مهمی اشاره کنم، مانند:
- افزایش بحران ها و کشمکش های بین فردی و خانوادگی در جامعه
- کاهش حمایت های روان شناختی – اجتماعی
- فقدان آگاهی و تعهد و ضوابط و نهادهای قانونی برای حمایت از ازدواج و پیشگیری از کشمکش خانوادگی و طلاق
- وجود قوانین و ضوابط فراوان – یا به نام شرع یا باقی مانده از قوانین ۱۰۰ سال گذشته اروپا –
که همه تضعیف کننده دوام خانواده و مانع یک ازدواج مطمئن برای نسل آینده جوانی است که هوشمندانه با آخرین دانش روز به آینده خود فکر می کنند.
اگر اینجا تنها بخواهیم عامل تحریف های شناختی، باوری، رفتاری و آسیب های اجتماعی و خانوادگی را رفتارهای گوناگون رسانه ملی بدانیم؛ از جمله ممنوع کردن آموزش تربیت جنسی در دوران کودکی، در بلوغ بچه های مان، در دوران دبیرستان و دانشگاه و قبل از ازدواج و در خانواده و دردناک تر از آن همگامی آموزش و پرورش در همه این مقاطع سنی در پنهان نگه داشتن راز و رمز زندگی سالم زناشویی عامل مهم دیگر اجتماعی است.
۳- عوامل معنوی تاثیرگذار بر افزایش طلاق و کاهش ازدواج
از عوامل مهم معنوی در این مشکلات سقوط دردناک ارزش هاست.
در یک جامعه در حال گذر در سه دهه گذشته، دیگر دین، اخلاق، عرفان، ارزش های متعالی، فداکاری، گذشت، وفاداری، تعهد، ایثار، ایمان، دعا، توکل و موارد بسیار دیگری از ابعاد معنوی محسوب میشود
این عوامل تضمین کننده سلامت معنوی فردی و خانوادگی است و سال های بسیاری در صده های گذشته موجب ازدواج ایمانی و دوام پایدار خانواده میشد، امروز از آن خبری نیست یا برای جوان یا زن و شوهر امروزی بی پایه تلقی می شود.
آیا میتوان علت افزایش طلاق در جامعه را نیز به نوعی با مسائل اقتصادی مرتبط دانست و یا موضوعات دیگری در زمینه افزایش طلاق نقش دارند؟
بدون تردید مرتبط است و نقش اساسی در علت افزایش طلاق دارد.
به نظر من اقتصاد بی بند و بار، فاصله شدید طبقاتی ایجاد شده، تورم، اقتصاد مصرفی سرمایه داری غیرسوسیالیستی، بی عدالتی اقتصادی، خط فقری که هر روزه دامن جمعیت وسیعی را می گیرد
نبود سازمان های خیریه ای که حامی خانواده ها باشند، رواج فساد و رشوه در جامعه و تنها ماندن جوانان سالم، نبود حمایت های مالی و اقتصادی دولت، عملکرد ناچیز بیمه ها، تامین اجتماعی و بخش رفاه اجتماعی از جوانان و خانوادهه ا و موارد بسیار دیگر اجتماعی و اقتصادی است که در علل افزایش طلاق در جامعه موثرند.
شبکه های اجتماعی و فضای مجازی چه نقشی در شکل گیری چنین روابط سردی در خانوادهها و علت افزایش طلاق دارند؟
شبکه های اجتماعی خودساخته خیلی موثرند چرا که سازمان جوانان، گروه های فرهنگی و سازمانهای دولتی یا خیریه ای در این مورد وجود ندارد و یا همه فرمایشی و نمایشی هستند تا اینکه بتوانند نقش موثری داشته باشند.
شبکه های مجازی موثرند ولی عامل اثر آنها همه عوامل بنیادی روانی- اجتماعی است که در بالا شمردم.
من معتقد به تهاجم فرهنگی نیستم. بلکه این فقر فرهنگی است که پذیرای فرهنگی دیگر می شود و تبادل فرهنگی اتفاق می افتد
حال برخی هم ممکن است از این آب گل آلود ماهی بگیرند.
آیا آموزش و پرورش و رسانههایی که مانند صدا و سیما که فراگیری بیشتری دارند توانستند نقش خود را در زمینه آموزش مهارت های زندگی به کودکان و نوجوانان و جوانان ایفا کنند؟
در بالا مفصل گفتم. نه تنها در مهم ترین مهارت های زندگی در هیچ جای دیگر نتوانستند در این راستا کمک کنند بلکه آب در آسیاب دشمن ریختند. زمینه فساد، آسیب، روابط خشونت بار، بی بندوباری و جنسی را توسعه دادند.
وقتی ایمنی در رفتار را توسعه ندهیم آسیب رفتاری خود خواهد آمد. این دو یار یکدیگر و به نظر آسیب زاترین هستند.
در چنین شرایطی که به باور بسیاری از افراد کانون خانواده در کشور با بحران مواجه شده چه کاری باید صورت گیرد؟
با چنین شرایطی هیچ کاری نمی شود کرد.
مگر اینکه تحولی بزرگ در سطح تصمیم گیری نظام، قانونگذاری، آموزش و پرورش، رسانه ملی، انتخاب نمایندگان مردم، بکارگیری دانش روز و دانشگاهیان و نقش اساسی دانشگاه ها و مراکز علوم انسانی در این نهادها، یاری خواستن از کشورهایی که فساد، طلاق، بی بندوباری، فحشا و خشونت را کنترل و حفظ حرمت خانواده را تامین کردند و موارد بسیار دیگری باید صورت گیرد.
پس دنبال کار بزرگ و ملی نباید بود اما معتقدم با شمردن عوامل موثر هر کس به اندازه خودش باید کاری را که در تخصص دارد انجام دهد.
برای مثال رسانه شما به جز دانش افزایی نقش فشار سیاسی، ایجاد کمپین، جنگ روانی و جلب حمایت را هم باید داشته باشد.
خانواده های ایرانی در حال حاضر چه بحران هایی را تجربه می کنند؟ شما خودتان به عنوان روان پزشک بیشتر با چه شکایت هایی از سمت خانواده ها و مراجعین تان برخورد می کنید؟
بخشی از دو جمله بالا را تکرار میکنم:
- کاهش ازدواج
- بالا رفتن سن ازدواج
- زندگی مشترک بدون ازدواج (ازدواج سفید)
- داشتن دوست غیر همجنس
- افزایش تنش و کشمکشهای خانوادگی
- افزایش خشونت خانگی و خیانت به همسر یا گرفتن معشوقه
- فرار از خانه و…
مشکلات سقوط دردناک ارزش ها در یک جامعه در حال گذر در سه دهه گذشته
دیگر دین، اخلاق، عرفان، ارزش های متعالی، فداکاری، گذشت، وفاداری، تعهد، ایثار، ایمان، دعا، توکل و موارد بسیار دیگری… ارزش پایداری نیست.
چه عواملی را به صورت کوتاه و تیتروار در به وجود آمدن این بحران ها دخیل می دانید؟
مجموعه عوامل بیولوژیک، روان شناختی، اجتماعی، فرهنگی، معنوی و در اجتماعی عوامل و بحران اقتصادی و سیاسی جامعه در حال گذرمان.
به طور کلی در چند دهه اخیر چه تغییراتی را در الگوی خانواده ایرانی مشاهده می کنید که منجر به افزایش طلاق در ایران شده باشد؟
خانواده از الگوی روستایی به شهری، بزرگ به کوچک و هسته ای، سنتی به مدرن و امروزه به پسامدرن، حمایتی به ناتوان از حمایت یا گسسته، ارزشی و متنی بر سنت های دینی معنوی به متجدد و مصرفی و بی تفاوتی نسبت به بسیاری از ارزش ها.
این تغییرات الگوی خانوادگی را بیشتر تهدید می دانید یا فرصت؟آیا این تغییرات را نگرانکننده میدانید؟
با وضع سیاسی اجتماعی موجود که فرصت واکنش و عملکرد مناسب و برنامه ریزی وجود ندارد؛ تهدید و نگرانی.
آیا با وجود تغییرات زیادی که در سطح جهانی در تغییر الگوهای زندگی مشاهده می کنیم، ما هنوز هم باید به الگوهای قدیم زندگی خانوادگی ایرانی وفادار باشیم؟ آیا این الگو ها در هزاره سوم جهانی کاربردی دارد؟
این تغییر الگوها در همه جهان اتفاق می افتد و گریزناپذیر است و هم فرصت و هم تهدید.
این مدیر، برنامه ریز، عقلانیت جامعه یا حکومت یا نخبگان یک جامعه است که برای این تغییرات برنامه ریزی می کند و از هر تهدیدی فرصتی را می آفریند
وقتی چنین برنامه ریزی ای نیست این تغییرات بسوی تخریب خانواده سیر می کند و ای کاش همان سنت های ایرانی و دینی قدیم برجا بماند. اینکه این الگوها در هزاره سوم کاربردی دارد یا نه؟
اگر الگوی قدیمی و سنتی و ارزشی و دینی و ملی مورد مطالعه علمی قرارگیرد و عملکرد بخش های کارامد شناسایی و ناکارامد آن مدیریت شود بدون تردید ما همچون فرهنگ های کهن چین و ژاپن، فرهنگ خانوادگی ماندگاری برای آینده خواهیم داشت ولی چون چنین برنامهای و مطالعاتی نیست بعید است.
البته یادآوری کنم که همچنان که قانون بودجه و برنامه ریزان بودجه ای، برنامهای برای اینگونه مطالعات ندارند متخصصان و اساتید و دانشجویان خانواده و علوم انسانی نیز غافل از اینگونه مطالعات در پایان نامه ها و دیگر مطالعاتند.
یکی از مسائلی که این روزها درباره علت افزایش طلاق مطرح است، بحث بیوفایی یکی از زوجها است. چه عواملی در این مسئله موثر است؟
در این باره دو کتاب منتشر کرده ام و دهها سخنرانی و کارگاه داشته ام. اینجا فرصت تکرار نیست ولی همه عوامل مرتبط را در بالا اشاره کرده ام. خیانت یا بی وفایی چیزی متفاوت از متلاشی کردن خانواده نیست.
البته در کشورما سوء استفاده مردان و دینداران و قانون مداران از صیغه و صیغه محرمیت و تعدد زوجات به این موضوع دامن زده است.
با توجه به مشاهدات شما آیا خانم ها بیشتر در مسئله علت افزایش طلاق دخیل هستند یا آقایان؟
هم به نظر من و هم بررسی های بسیاری نشان داده که خانم ها متعهدتر، با تقوی تر، حامی ارزش های مثبت، حافظ خانواده و فرزند و همسر و زندگی مشترک، دارای پایبندی بیشتر به شریک جنسی، مومن و معنوی تر و ترهای بسیار دیگری هستند و در راستای ازدواج و طلاق، مردان پیشگام ترند.
اما متاسفانه هرچه جامعه بیشتر بسوی حقوق غیر معقول شهروندی زن و مرد پیش می رود و این کار بدون هدایت درستی ادامه می یاید، زنان نیز درحال رسیدن به رتبه مردان هستند. اما این موضوع ربط آنچنانی به علت افزایش آمار طلاق ندارد.
در بحث بحران ها و آسیب های خانوادگی، خانم ها بیشتر لطمه می بینند یا آقایان؟
زنان. مگر بگوییم که آنان که عاقلانه و منطقی تر عمل می کنند، با مشاوره و دانش بیشتر از هنر زندگی کردن با این موضوعات مواجه می شوند کمتر صدمه می بینند.
مهم تر این است که آن زنانی کمتر لطمه می بینند که قبل و همزمان با شروع و ادامه زندگی مشترک بجای تصمیم به درست کردن و درمان همسران شان؛ به خودشناسی و خودآگاهی، خودکنترلی، ارتقاء و تعالی خود بپردازند و به گونه ای همه جانبه امکان حمایتی را در بیرون و در جامعه نمی یابند خود را ایمن و توانمند سازند.
برای کاهش لطمه های وارد شده از یک بحران خانوادگی مثل طلاق یا اعتیاد به مرد یا زن آن خانواده چه راهکاری را پیشنهاد می دهید برای جلوگیری از افزایش طلاق و اعتیاد چه باید کرد؟
اول پیشنهادم به بیمه هاست که گوش شنوا ندارند چون برای شان سود ندارد!
وارد کردن مشاوره و روان درمانی خانواده و اعتیاد جزو تعهد همه بیمه ها؛ به مجلس شورای اسلامی و وزارت بهداشت و تامین اجتماعی و دیگر سازمان های مرتبط برای تامین بودجه و قانون و ضوابط برای پرداختن به خدمات پیشگیرانه و مشاوره ای و درمان است.
مهم تر از اینها حمایت مالی و تامین خدمات مددکاری و توانمند سازی؛ به سازمان های مختلف خصوصی و دولتی برای راه اندازی برنامه های مراقبت، حفظ و ارتقای خانواده برای کارکنان و خانواده های آنها و توصیه های بسیار دیگر به متخصصان، مشاوران روانشناس و برنامه ریزان که در این کوتاه نمی گنجد.
در ویکی روان بخوانید: مزایای مشاوره اینترنتی چیست؟
از بین آسیب های خانوادگی این روزهای جامعه ایرانی مثل افزایش آمار طلاق، بیکاری، مسائل اقتصادی، کم شدن جمعیت و… کدام یک را برای حل و بررسی در اولویت قرار می دهید؟
اولویت به عوامل بسیاری بر می گردد.
مشکل قابل حل باشد، بودجه کمتری ببرد که از عهده مردم و دولت براید، روش حل، مقبول مردم و نظام باشد، سریع تر به نتیجه برسد و موارد دیگر.
وقتی می بینیم در سه دهه گذشته بیکاری و تورم و مسائل اقتصادی قابل حل نبود و انحصار گروه خاصی است پس راجع به آنها نظر نمی توان داد
جمعیت خود بخود عاقلانه عمل کرده و کم شده نیازی به مداخله ما نیست. تنها پیشنهاد مانده همه مواردی است که در جاهای دیگر در مورد ازدواج و طلاق گفته شد.
نهاد مسئول در امور خانواده در ایران به طور مشخص چه بخشی است؟
بخشی نیست و اگر هم بخشی یا فردی مدعی باشد که او مسئول است مورد قبول من نیست چرا که ابزار قانونی، صلاحیت، علم، مهارت و دانش روز را برای این کار ندارد.
افزایش طلاق در ایران دلایل بسیاری دارد که باید اصولی و ریشه ای بررسی و درمان شوند.
غیر از وظیفه ای که نهادهای مسئول برای بهبود اوضاع خانواده دارند، خود خانواده ها در درون ساختار خانوادگی شان چه راه حلی را باید برای مواجهه با شرایط سخت داشته باشند؟ تا چه حد باید یک وضعیت خانوادگی را تحمل کرد و برای پایدار ماندن آن جنگید؟ آیا باید هر شرایطی را در طی زمان زناشویی تحمل کرد؟
خداوند در قرآن کریم تاکید کرده است که اگر نتوانستید به زندگی زناشویی خود ادامه دهید حکمی انتخاب کنید و اگر او به جدایی حکم کرد عمل کنید و تا جدایی با همسرتان به خوبی رفتار کنید.
یعنی طلاق حکم خداوند است ولی ما سوراخ دعا را گم کرده ایم و طلاق و افزایش طلاق را بد می دانیم و امروزه در دادگاه های جمهوری اسلامی صدها هزار زنی را که حق شان به نظر حکم عادل طلاق است اجازه طلاق نمی دهند چون حق طلاق با مرد است.
خداوند امام جمعه موقت کرج مرحوم حجت الاسلام فارغ را رحمت کند. روزی برای مشورت در مورد یک پروژه تحقیقاتی که قرار بود روان شناسان و مشاوران قبل از طلاق دادگاهی مشاوره طلاق بدهند خدمت شان رسیدم.
بمحض اطلاع از روش کار پروژه چنین گفت:
وای بر من، وای بر من، وای بر من؛ شماها به حکم قرآن در طلاق عمل می کنید و ما نه. شما می گویید برای جاری شدن صیغه طلاق لازم است مدتی زن و شوهر به مشاوره فردی متخصص و صلاحیت دار بروند ولی ما امروزه برای نهایی کردن حکم طلاق از زوج و زوجه حکم می خواهیم و آنها به سرعت به پیاده روی جلو دادگاه می روند حکمی پیدا می کنند و در دادگاه حاضر و حکم به جدایی می دهند و ما می پذیریم و طلاق قطعی می شود!
خانواده ها بجز آموزش جنسی، زناشویی، مشاوره پیش از ازدواج با مشاور مطمئن و گاه با دو یا چند مشاور روانشناس خوب، طولانی کردن مدت آشنایی پیش از ازدواج ، حمایت وسیع از زوج جوان، گرفتن وکیل در عقد و ازدواج و توصیه اکید به دختران برای گرفتن حق طلاق، کار، مسکن، مهاجرت، طلاق، اموال برابر و ده ها شروط حین عقد که در دفاتر رسمی وجود دارد، ادامه مشاوره ازدواج پس از شروع زندگی مشترک ساده گرفتن مراسم و هزینه های زندگی و موارد زیاد دیگری که در این گزارش گفته ام وظیفه خانواده هاست.
چطور می شود یک خانواده را بعد از یک بحران ترمیم کرد و به شرایط عادی خودش برگردوند؟
مشاوره تخصصی روانشناسی و حمایت خانواده ها از توصیه های مشاور راهی برای جلوگیری از افزایش طلاق در جامعه هستند.
البته توصیه های مشاور در کشور ایران کمی گران است و هنوز باید فشار را سال ها بر دولت و بیمه ها و نظام های روان شناسی و روان پزشکی و رسانه ها بیاوریم شاید بخشی از این هزینه را بپذیرند.
بحث طلاق توافقی را در چه شرایط و ضوابطی برای یک زوج توصیه می کنید؟
دادگاه های کشور شرایط دردناک و سختی برای طلاق دارند و توصیه من خودداری زوجین در رفتن به دادگاه و تاکید بر شروع مشاوره زناشویی و اگر جواب نداد مشاوره طلاق آنلاین یا حضوری که معمولا به زندگی مجدد و یا طلاق توافقی کشیده می شود.
چه تفاوت هایی بین نوع علت افزایش طلاق های ایرانی در مقایسه با وضعیت جهانی هست و آیا شباهت هایی نیز در این زمینه است؟
تفاوت عمده این است که زن در دادگاه های ایرانی حق چندانی مگر بخشی از مهریه را ندارد و مرد بسیار حقوق دارد و در دادگاه های کشورهای اروپایی آمریکایی حمایت و حقوق بسیاری برای زن وجود دارد که عامل مهمی در حفظ امنیت و آرامش او و فرزند احتمالی اش می باشد.
با توجه به مسئله بی وفایی در زندگی زوج ها و افزایش طلاق به دنبال آن، چطور می توان خانواده ها را به وفاداری در امر همسرداری تشویق کرد؟
همانطو که گفتم علل افزایش طلاق در ایران و البته دیگر کشورها کم نیستند که همگی باید مورد بررسی قرار بگیرند.
آموزش از کودکی، مشاوره پیش و همزمان با ازدواج، اصلاح رسانه های ملی و فضاهای مجازی و فیلم های سینمایی و ارزش دادن به زنان و روابط متعهدانه زندگی خانودگی و مهم تر از اینها اصلاح قوانین دادگاه ها که تشویق کننده روابط آزاد است.
تمام این موارد تاثیرگذار هستند و باید به مرور توسط مردم و مسئولین مورد بازنگری قرار بگیرند.