آیا ناباروری باعث جدایی و طلاق میشود؟
در سال ۱۹۹۵، NSFG اطلاعات تازهای درباره اختلال باروری در ایالات متحده آمریکا در دهه گذشته منتشر کرد. تغییر قابل توجه در ناباروری مربوط به نرخ ناباروری در سنین خاص نبود، بلکه به تعداد زنانی که مشکلات ناباروری را گزارش کرده و در صدد استفاده از کمکهای پزشکی برای بچهدار شدن برآمده بودند، مربوط میشد.
علت افزایش چشمگیر تعداد زنان آمریکایی دچار اختلال باروری آن بود که بسیاری از آنها در بچهدار شدن تأخیر کرده بودند، و این شرایط در نسبت و تعداد، تقریبا در تمام گروههای سنی، وضعیت تأهل، تحصیلات، درآمد، و زیر گروههای نژادی و قومی قابل مشاهده بود.
با سایت روانشناسی ویکی روان همراه باشید.
علل ناباروری چیست؟
تقریباً در ۲۰ درصد از موارد ناباروری، مشکل به هر دو طرف مربوط میشود. هر دو نیمه بارورند، دفعات مقاربت آنها بسیار زیاد یا بسیار کم است، در طی یک ماه تنها در مواقعی که حداقل احتمال بارداری براى زن وجود دارد مقاربت میکنند، از وازلین یا نوع دیگری از مواد لغزنده ساز مهبل استفاه می کنند که به سلولهای اسپرم آسیب می رساند یا به صورت مانعی عمل و از ورود اسپرم به دهانه رحم جلوگیری میکند، و بالاخره بیش از حد مسن هستند یا از سلامت کافی برخوردار نیستند.
تقریبا در ۴۰ درصد موارد ناباروری، مرد مشکل دارد. برای باردار کردن زن، مرد باید دارای حداقل چهار شرط زیستشناختی زیر باشد. او باید:
- به تعداد کافی، اسپرمهای سالم و زنده تولید کند.
- مایع منی را به مقدار کافی و با ترکیبی درست برای انتقال اسپرم ترشح کند.
- برای انتقال اسپرم از بیضه به قضیب، راه عبور او مسدود نباشد.
- بتواند برای پرتاب اسپرم به داخل مهبل به نعوظ کافی برسد و آن را حفظ کند.
- عوامل فیزیکی و روانشناختی متعددی ممکن است سبب ناباروری مرد شوند.
تقریباً در ۴۰ درصد از موارد ناباروری، مشکل به زن مربوط میشود. برای باردار شدن، زن نیز باید واجد چند شرط زیستشناختی باشد. باید بتواند تخمکگذاری کند، راه عبور تخمک از لولههای فالوپ باز باشد، مخاط دهانه رحم به اسپرم اجازه عبور بدهد
چند عامل دیگر نیز ممکن است بر باروری زن تأثیر بگذارند؛ ناهنجاریهای رحم گاه مانع بارداری یا کامل شدن دوره آن میشوند، محیط داخلی واژن ممکن است بیش از اندازه اسیدی بوده و سبب بیحرکت شدن اسپرم شود، باروری از ۲۵ سالگی رفته رفته کاهش مییابد و پس از یائسگی به طور کامل از میان میرود.
تأثیرگذاری ناباروری در افراد
ناباروری در برخی از افراد سبب بروز ناراحتی هیجانی و روانشناختی شدید میشود. ناباروری ممکن است به فقدان اعتماد بهنفس، از دست دادن حس کنترل درونی بر زندگی شخصی و افسردگی منجر شود. در چنین مواقعی بروز واکنشهای سوگ، خشم و گناه شایع است. در مواردی که زنان به چشمپوشی از والد شدن رغبت کمتری دارند یا ناباروری را نوعی عدم موفقیت در ایفای نقش خود میپندارند، استرس در آنان بیشتر از شوهرشان دیده میشود.
علاوه براین، وقتی زوجها در صدد درمان برمیآیند، اکثر آزمایشات و درمانها، بدون توجه به این که مشکلات فیزیکی زن سبب ناباروری شده یا مرد، بر روی بدن زن متمرکز است.
سایر افراد ممکن است مقصر ناباروری را زن بدانند و با او مانند شهروندی درجه ۲ رفتار کنند و او نیز ممکن است در میان زنان دارای فرزند، خود را فاقد جایگاه پندارد.
ادامه ناباروری ممکن است بر رضایت جنسی و زناشویی تاثیر بگذارد. اگر درمان مؤثر واقع نشود، با گذشت زمان، زوج نارضایتی بیشتری از روابط جنسی خود نشان میدهد
بر اثر اجتناب زوجین از موقعیتهایی که یادآور بیفرزندی آنهاست، ممکن است تغییراتی در شبکه اجتماعی این افراد حاصل شود.
برخلاف زوج های ناشاد فوق، برخی از زوجین گزارش میکنند که مشکلات آنها سبب نزدیکتر شدن، محبت و ارتباط بیشتر آنها نسبت به یکدیگر شده است.
تعهد آنان در قبال ازدواج بیشتر شده و در زندگی یکدیگر بیشتر سهیم شدهاند. عامل تعیین کننده در این موارد نگرش زوجین است.
هر چه مدت بیشتری از ازدواج آنها و وضعیت بیفرزندی گذشته باشد، برای کنار آمدن با بیفرزندی اجباری به منزله وضعیت دائمی با مشکل کمتری مواجه خواهند بود.
وقتی هر دو زوج شاغل باشند. بهتر از مواردی که زن شاغل نیست با موقعیت کنار میآیند.
برخی از پژوهشها نشان میدهند که وقتی شوهر، فرزند میخواهد ولی زن نمیخواهد، طلاق محتملتر است، ولی اگر زن فرزند بخواهد و شوهر نخواهد، به زندگی در کنار هم ادامه میدهند.
در واقع نگرش زوج به سبک زندگی بیفرزند تأثیر عمدهای بر سازگاری زناشویی آنان خواهد داشت.