مشکلات تشکیل نشدن دلبستگی ایمن
همیشه تشکیل نشدن دلبستگی ایمن تبعات زیادی برای افراد در آینده خواهد داشت که در ادامه آنها را از دید روانشناسی مورد بررسی قرار میدهیم.
فهرست موضوعات بررسی شده
- تبعات تشکیل نشدن دلبستگی ایمن
- ۱- عقب افتادگی تحصیلی یکی از مشکلات تشکیل نشدن دلبستگی ایمن
- ۲- ارتباط موقت و زودگذر
- ۳- عاطفه سطحی
- ۴-اجتناب از برقراری روابط چشمی
- ۵- رفتارهای خود تخریبی نسبت به خود و دیگران
- ۶- بیرحمی نسبت به حیوانات
- ۷-رشد ناکافی فرامن
- ۸- الگوهای تغذیهای نامناسب
- ۹- ضعف در برقراری ارتباط با همسالان
- ۱۰- وابستگی و چسبندگی به افراد دیگر
تبعات تشکیل نشدن دلبستگی ایمن
- عقب افتادگی تحصیلی
- ارتباطات موقت و زود گذر
- عاطفه سطحی
- اجتناب از برقراری روابط چشمی
- رفتارهای خودتخریبی نسبت به خود و دیگران
- بیرحمی نسبت به حیوانات
- رشد ناکافی فرامن
- الگوهای تغذیهای نامناسب
- ضعف در برقراری ارتباط با همسالان
- وابستگی و چسبندگی به افراد دیگر
- هوش هیجانی پایین
- بیماری شبیه ماراسموس
با سایت روانشناسی ویکی روان همراه باشید.
۱- عقب افتادگی تحصیلی یکی از مشکلات تشکیل نشدن دلبستگی ایمن
کودکانی که دلبستگی ناایمن دارند به علت اینکه در ارتباط با دیگران احساس امنیت نمیکنند ممکن است در محیط مدرسه از ارتباط با همکلاسیها خودداری کنند و یا ارتباط سازنده که منجر به پیشرفت تحصیلی میشود نداشته باشند و از طرفی والدین این افراد توجه و رسیدگی کافی نسبت به امور تحصیلی فرزندشان نداشته باشند و مشکلات خانوادگی و ناتوانی در برقراری روابط سازنده با همکلاسیها در راستای پیشرفت تحصیلی ممکن است منجر به عقب افتادگی تحصیلی آنان شود.
۲- ارتباط موقت و زودگذر
افراد با سبک دلبستگی ناایمن قادر به برقراری وروابط عمیق با دیگران نیستند و به علت احساس ناامنی ارتباطشان با دیگران موقتی و سطحی است.
۳- عاطفه سطحی
افراد با سطح دلبستگی ناایمن معمولا عواطف کند و سطحی دارند بالبی این افراد را شخصیتهای بیعاطفه نامید این افراد دیگران را تنها برای اهداف خودشان مورد استفاده قرار میدهند و به نظر میرسد در برقرار کردن پیوندهای عاشقانه و پایدار با دیگران ناتوان باشند.
شاید این افراد در زمان کودکی فرصت الگو برداری از هیچ نماد انسانی را نداشته اند یعنی نتوانسته اند رابطه ی عاشقانهای با دیگری برقرار کنند و از انجا که آنها توانایی برقراری روابط صمیمانه را در خلال سالهای اول زندگی خود نداشته اند روابط آنها در بزرگسالی سطحی باقی میماند.
افراد با عاطفه سطحی مستعد ابتلا به اختلال شخصیت اسکیزوئید هستند.
اختلال شخصیت اسکیزوئید نوعی اختلال است که در ان فرد علاقهای برای تعامل و ارتباط با دیگران حتی اعضای خانواده ندارد و رفتار و گفتار دیگران و اظهار نظر دیگران برایش مهم نیست به این معنی که نه از تمجید دیگری خوشحال میشود نه از سرزنش آنان ناراحت میشود.
این افراد معمولا علاقهای به برقراری روابط عاشقانه و رابطه جنسی ندارند.
۴-اجتناب از برقراری روابط چشمی
این افراد قادر به برقراری و حفظ رابطه چشمی نیستند و معمولا از نگاه کردن به دیگران خودداری میکنند و هنگام صحبت با افراد دیگر مستقیم به انها نگاه نمیکنند و به اصطلاح دائم نگاه خود را میدزدند.
۵- رفتارهای خود تخریبی نسبت به خود و دیگران
افراد مبتلا به تشکیل نشدن دلبستگی ایمن به علت احساس خود ارزشمندی پایین ممکن است به ازار و تحقیر خود و دیگران بپردازند.
۶- بیرحمی نسبت به حیوانات
این افراد در سنین کودکی امکان دارد به حیوانات آزار برسانند مثلا گنجشک را با تیر و کمان بزنند و یا گربه را مورد آزار و اذیت قرار دهند و مواردی از این قبیل.
۷-رشد ناکافی فرامن
فرامن یا سوپرایگو در واقع نقش وجدان را بازی میکند این افراد وجدان اخلاقی پایینی دارند و همین امر باعث میشود نسبت به دیگران چندان احساس مسئولیت نکنند.
در واقع عدم دریافت توجه و عاطفه کافی از والدین باعث میشود آنها نیز از لحاظ عاطفه و وجدان دچار مشکل شوند و عملکرد دستگاه لیمبیک که مسئول احساسات و کنترل رفتار است ممکن است در این افراد دچار نقص و نارسایی شود.
در ضمن افراد با مشکل تشکیل نشدن دلبستگی ایمن که دچار رشد ناکافی فرامن هستند ممکن است در بزرگسالی مستعد ابتلا به شخصیت ضد اجتماعی شوند
افراد مبتلا به اختلال شخصیت ضد اجتماعی یا جامعه ستیز نسبت به رعایت قوانین با مشکل مواجه هستند، به طور مکرر دروغ میگویند، از کارهای اشتباه شان دچار عذاب وجدان نمیشوند و تنبیه در آنان اثر ندارد به طور مکرر شغل خود را عوض میکنند نسبت به حیوانات بیرحم هستند و آنها را مورد اذیت و آزار قرار میدهند و از نظر عاطفه و هیجان دچار نارسایی هستند و فاقد وجدان اخلاقی هستند که رفتار انان را کنترل نماید و دائما دیگران را فریب میدهند.
جان بالبی بر این باور است که محرومیت مادر در سالهای اولیه زندگی میتواند باعث رفتار جامعه ستیزی در سالهای بعد گردد.ر جامعه ستیزان قبل از رسیدن به ۱۵ سالگی ۲۰ درصد جدایی از مادر ۴۲ درصد جدایی از پدر و ۲۱ درصد جدایی از پدر و مادر را تجربه کردند.
۸- الگوهای تغذیهای نامناسب
این افراد معمولا در بزرگسالی به مشکلات خوردن از جمله پرخوری عصبی مبتلا میشوند
۹- ضعف در برقراری ارتباط با همسالان
این افراد قادر به برقراری روابط سالم با دیگران نیستند و از ایجاد رابطه با همسالان یا اجتناب میکنند ویا روابط آنان دچار مشکل است.
۱۰- وابستگی و چسبندگی به افراد دیگر
این افراد معمولا از تنهایی گریزان هستند بسیار به دیگران متکی هستند و تصمیم گیری های مهم زندگی خود را به دیگران واگذار میکنند.
مطیع هستند و از اینکه ترکشان کنند واهمه دارند و مطیع هستند و از اینکه ترک شان کنند واهمه دارند و برای اجتناب از طرد شدن به صورت افراطی به دیگران محبت میکنند.