روانشناسی اهمیت ازدواج سالمندان و افراد پیر
یکی از موضوعاتی که در ایران به دلیل ترکیب جمعیتی آن، در چند سال اخیر بیشتر به آن پرداخته شده و حتی نگرانیهایی ایجاد کرده و منجر به توجه سیاستگذاران در برنامههایشان شده، موضوع ازدواج سالمندان و افراد پیر است.
فی نفسه ازدواج کردن عملی پسندیده و نیکو است، در هر سنی که باشیم تسکیل خانواده دارای فواید بسیاری است، اما این موضوع تنها محمدود به جوانان نمیشود و ازدواج سالمندان هم مزایای بسیار زیادی دارد که در ادامه به بررسی انها میپردازیم.
فهرست موضوعات بررسی شده
بررسی ازدواج افراد پیر
با سایت روانشناسی ویکی روان همراه شوید.
ازدواج هم برای جوانان و هم ازدواج سالمندان حقی مسلم است. جوانان انگیزه تشکیل زندگی و صاحب فرزند شدن را دارند ولی دلیل نمیشود که اگر سالمندان در این سن صاحب فرزند نمیشوند، ازدواج نکنند.
بسیاری از متخصصان بر این باورند ازدواج سالمندان و در کنار همسر بودن برای سلامت سالمندان مفید است.
در دوران سالمندی، زندگی فرد دستخوش تغییرات مبرهنی می شود که گاها برای فرزندان وی تحمل این دگرگونی ها سخت و طاقت فرسا است.
همین موضوع و برآورده نشدن نیازها و مشکلاتی که سالمندان به واسطه به تنهایی زندگی کردن متحمل می شوند، گاه آنها را وا می دارد که یکبار دیگر به ازدواج و یافتن شریک مناسبی برای پایان دادن به مشکلات زندگی در تنهایی بیندیشند.
این درحالی است که متاسفانه پذیرش ازدواج سالمندان که جزو نیازهای اصلی سالمندان است در جامعه ما دارای پیچیدگی های خاص خود است و شاید به همین دلیل هم باشد که بسختی از سوی اطرافیان پذیرفته می شود.
رییس انجمن مددکاری اجتماعی ایران گفت: سالمندان بیش از آنکه به پول و مال نیازمند باشند، به توجه، عواطف انسانی، تکریم و احترام نیاز دارند که این نکته مهم در آیات مختلف قرآن کریم هم مورد تاکید قرار گرفته است.
به طور مشخص یکی از مشکلات سالمندان، رفاه و تامین اجتماعی و همچنین سلامت و مراقبتهای مورد نیاز در این دوران است.
یکی دیگر از مشکلات سالمندان که به دلیل تغییر ساختار خانواده و گرفتاریهای فرزندان به وجود آمده و کمتر به آن توجه جدی شده، دیده نشدن و تامین نیاز عاطفی و روانی این قشر است.
در مصوبه شورای ملی سالمندان که براساس قانون برنامه سوم توسعه تدوین و تصویب شده، بیشترین تمرکز بر روی افراد پس از ۶۰ سال است.
روانشناسی ازدواج سالمندان
در حالی که سیاستهای کشور باید در جهت داشتن سالمندی با نشاط تعریف شود و برای دستیابی به این مهم باید از کودکی برای داشتن یک پیری با نشاط برنامهریزی شود.
شاید آسیب سیاستهای کلان کشور همین نکته است که برنامهریزیها به بعد از دوران سالمندی برمیگردد، اما برای پیش از آن برنامهای وجود ندارد.
حضور پدربزرگها و مادربزرگها یا پدر و مادران سالمند در خانوادهها، کارکردهای اجتماعی زیادی از اجتماعی کردن فرزندان و نوهها گرفته تا بسترهایی که آنان برای مشارکتهای اجتماعی یا دورهمی اعضای خانواده ایجاد میکنند یا حتی احترام و اعتماد به نفس و عزت روانی که به خانواده میدهند، ایجاد میکند که از جمله کارکردهای مهم سالمندی تلقی میشوند.
ازدواج سالمندان و داشتن همسر در دوران سالمندی گام موثری در تقویت روحیه افراد کهنسال محسوب می شود چرا که نیازهای روحی افراد مانند دوست داشته شدن، همدلی، حمایت و احساس نیاز به صمیمیت را برطرف می کند و زندگی سالم و پرنشاطی را برای سالمند رقم می زند.
بسیاری مواقع بعد از سال ها زندگی مشترک، یکی از زوج ها فوت می کند و زوج دیگر مجبور است سال های زیادی را تنها و بدون همدم سپری کند.
در چنین شرایطی افسردگی و استرس های دوران سالمندی به سراغ سالمند می آید و در کنار مشکلات جسمی ناشی از کهولت سن، افسردگی و بیماری های روحی ـ روانی نیز سلامت او را تهدید می کند.
مزایای ازدواج سالمندان و افراد پیر
باید پذیرفت که امروز، با جمعیت سالمندی بیشتری مواجه هستیم که در آیندهای نه چندان دور این جمعیت به دلیل نوع نگاههایی که در کشور به فرزند نیاوردن – به جای فرزندآوری – وجود دارد، بیشتر و بیشتر میشود.
در سیاست کلی جمعیت نیز مواردی نوشته شده اما در عمل برای این حوزه اتفاق مشهودی که بتواند ترکیب و درصد جمعیت سالمندی را تغییر دهد، وجود ندارد.
در حوزه سالمندی، سیاستهایی به صورت پراکنده وجود دارد، اما سیاست کلان و منسجمی در این حوزه هنوز تعریف و تدوین نشده است.
چرا ازدواج سالمندان مفید است؟
واقعیت این است که در دوره زندگی فرد سالمند با فرزندش حالت نامتعادل به خود می گیرد و بودن این افراد در کنار فرزندان نه تنها حس خوبی به آنها نمی دهد، بلکه گاهی اوقات سبب بیزاری طرفین می شود.
اگر چه دانستن این واقعیت و درک آن برای بسیاری از ما تلخ و دور از انتظار است اما نباید این نکته را انکار کرد که پیچیدگی مناسبات کاری و اجتماعی موجب شده تا بسیاری از روابط خانوادگی کمرنگ شود و فرزندان وقت کمی برای سرزدن به پدرها و مادرهای سالمندشان داشته باشند و گاهی وقفه بین این سر زدن ها به چند هفته هم می رسد.
در این بین اگر فرد به دلیل مرگ همسرش محکوم به تنها ماندن و چشم دوختن به درباشد از نظر روحی بسیار آسیب پذیر خواهد شد.
تحقیقات نشان می دهند دلیل بسیاری از مرگ های دوران سالمندی ناشی از بیماری ها و کهولت سن نیست و هیچ گونه عارضه جسمی در بسیاری از این مرگ ها مشاهده نمی شود بلکه علت اصلی، تنهایی سالمند است.
ازدواج سالمندان کمک شایانی به حل نیازهای سالمندان میکند
ازدواج سالمندان و یا ازدواج در هر سنی به شرط آنکه در مسیر درست خود باشد و چارچوب های عقلانی در آن مدنظر گرفته شود، رویدادی مثبت تلقی می شود در غیر این صورت می تواند موجب به وجود آمدن مشکلات دیگری شود.
متاسفانه این باور غلط در جامعه ما وجود دارد که ازدواج در دوران سالمندی و حتی سالمند و ازدواج.
با وجود اینکه علاقهمندی حاکم بر کشور، مساله فرزندآوری و توجه به افزایش جمعیت کودکان است، اما از سوی دیگر، باید توجه کرد که سیاستهایی که برای افزایش جمعیت وجود دارد، چندان به مساله سالمندی و افزایش جمعیت سالمندان در حال و آینده نمیپردازد که همه این مباحث نیز در گرو مسائل اقتصادی نیست و نوع نگاه جامعه و کشور به زندگی، فرزندآوری، فرزندپروری یا سبک زندگی در آن اثرگذار است، اما واقعیت این است که جمعیت سالمندی نیازمند سیاستگذاریهای اجتماعی است.
در حال حاضر ۱۱٫۵ درصد جمعیت استان گیلان بالای ۶۰ سال هستند، طبیعتا اولویتهای برنامهریزی در این استان با استان دیگر با درصد متفاوتی از جمعیت سالمندی، فرق دارد، درحالیکه باید سیاستگذاری کلان و منسجمی در این حوزه طرحریزی شود، باید برای هریک از استانها نیز سیاستهای مجزا، بومی شده و منطقهای تعریف شود تا اولویتها و نیازهای همه استانها متناسب با ساختار جمعیتی آنها پیشبینی شود.
ازدواج نکردن سالمندان تفکر درستی نیست
در بحث سالمندی پویا یا آنچه غرب «Active Agene» مینامد، باید سیاستگذاری و اجرا در کنار هم مورد توجه قرار گیرد.
در شرایطی که امروز، جنبههای مختلف سالمندی در کشور شناخته شده است، باید ضمن سیاستگذاریها، در حوزه اجرا نیز وارد شویم تا حداقل ۱۰ سال دیگر به شرایط سیاستی و اجرای مورد نظر امروز، دست یابیم. ازدواج افراد پیر
نباید فراموش شود که همه ما در قبال بزرگان و ریش سفید و گیسو سفیدان مسوولیت داریم.
افزایش مسوولیت پذیری جامعه و فرزندان، سبب میشود تا از افزایش مراکز نگهداری سالمندان به ویژه نگهداری شبانه روزی جلوگیری شود
ازدواج سالمندان را باید از دیدگاه روانشناسی تحلیل کرد چرا که در این سن، فرد سالمند دور از هوس ها و با همراه داشتن کوله باری از تجربه، به واقعیت های زندگی و روابط آن می اندیشد.
در واقع در این سن هوس های جوانی به عشق تبدیل می شوند و سالمند با نگاهی دیگر به ازدواج سالمندان که نوعی قرارداد اجتماعی محسوب می شود، به دنبال شخصی برای همدلی، همفکری و همبستگی است.
فراموش نکنیم هضم بسیاری از رویدادهای اطراف مان نیازمند نگاهی نو همراه با تعقل و دوری جستن از تعصبات خشک و بی منطق است و در این بین ازدواج سالمندان نیز از این قاعده مستثنا نیست.
شاید بعضی از ما هم با این حرف موافق باشیم که ازدواج سالمندان در این سن و سال از نظر همه زشت و ناپسند است اما اگر در تنهایی مان به حقوق والدین خود با ذهن بازتری فکر کنیم، شاید نظرمان عوض شود.
ازدواج در هر سنی به شرط آنکه در مسیر درست خود باشد و چارچوب های عقلانی در آن مدنظر گرفته شود، رویدادی مثبت تلقی می شود در غیر این صورت می تواند موجب به وجود آمدن مشکلات دیگری شود.
قطعا برای هیچ انسانی، هیچ مکانی، جای «خانه» را نمیگیرد که این محل، مجموعهای از خاطرات و یادگاران گذشته برای افراد است و همین خاطرات است که از آسیبهای روانی به افراد جلوگیری میکند.
رییس انجمن مددکاری اجتماعی ایران در مورد ازدواج افراد پیر گفت:
در حوزه سالمندی، نکتهای که باید به آن توجه شود، علاوه بر سنجش سلامت جسم، سنجش شاخصهای رفاه و شاخصهای روانی اجتماعی در جمعیت سالمندی است.
درحالیکه تا به امروز حتی یک بار نیز این شاخص در کشور سنجش نشده است که یکی از زیرشاخههای آن، «زندگی مشترک یا ازدواج» است.
بدون شک فلسفه تشکیل خانواده و ازدواج، انتخاب شریک زندگی است تا مکمل یکدیگر باشند.
از آنجا که مهم ترین کارکرد ازدواج از نگاه بسیاری از مردم تامین نیازهای جنسی است، سالمندان خجالت می کشند موضوع ازدواج را با فرزندان شان مطرح کنند اما با کمی واقع بینی می توانیم دریابیم که تنها ماندن در آن آشیانه خالی و هجوم افکار ناراحت کننده، حاصلی جز انتظار کشیدن برای مرگ ندارد و از دست رفتن سلامت و مستهلک شدن بدن، مشکلات گوارشی و…، حس ناامنی و ترس موجود را چند برابر می کند.
حتما میدانید که دستگاه ایمنی ما به محض اینکه تحت فشار عاطفی قرار بگیریم، واکنش نشان می دهد و تضعیف می شود.
پس فرزندان باید نگران والدین خود باشند و حتی برای آشنایی والد تنهای خود با یک همسر مناسب برنامه ریزی کنند تا در نشست های خانوادگی و در رفت و آمدهای دوستانه با همکاران و همسایگان خود اگر مورد خاصی وجود داشت موجبات آشنایی بیشتر صورت گیرد.
بنابراین افراد سالمند به هیچ عنوان نباید از این موضوع خجالت بکشند و حتی می توانند برای مطرح کردن موضوع ازدواج با فرزندان شان از یک مشاور خانواده کمک بگیرند.
در امر ازدواج، مقاومتهای فرهنگی به ویژه درباره زنان در کشورمان وجود دارد. شاید ازدواج مردان سالمند راحتتر پذیرفته میشود اما این امر برای زنان به راحتی پذیرفته نمیشود.
البته گاهی مخالفتهایی با ازدواج مردان سالمند از ناحیه فرزندان آن هم به دلیل تقسیم ارث فرد سالمند صورت میگیرد.
اما باید پذیرفت که ازدواج افراد پیر ضمن دور کردن سالمندان از تنهایی میتواند موجب نشاط و پویایی، درمان افسردگی، انزوا و گوشهگیری آنها شود.
ازدواج سالمندان اصطلاح «سرپیری و معرکه گیری» نیست و کارکردهای مثبت این نوع ازدواج، آنقدر فراوان است که نباید به جنبههای منفی و اندک آن حتی فکر کرد.
وی تصریح کرد:
این امر پسندیده، حتی میتواند نقش متعالی برای همسران ایفا کرده و آنان میتوانند نیازهای عاطفی و روانی یکدیگر را تامین کرده و به نوعی از یکدیگر مراقبت کنند.
بنابراین، ازدواج نکردن سالمندان تفکر درستی نیست.
شاید انسانها در دوره جوانی خواستههای متفاوتی از مقوله ازدواج داشته باشند، اما در دوران سالمندی، این نیازها به گونه دیگری تعریف میشود و ازدواج و انتخاب همسر در این دوران، میتواند به عنوان انتخاب یک همراه، همدل و همدم باشد و احساس بودن و حضور در اجتماع و خانواده را برای سالمندان تداعی کند.
تصور میکنم جلوگیری و ممانعت اجتماع، خانواده یا فرزندان از ازدواج سالمندان باید کاهش پیدا کند.
در مورد ازدواج افراد پیر اعتقاد دارم که این نوع از ازدواجها اتفاقا گاهی به انسجام بیشتر خانواده و فرزندان کمک میکند و دورهمی خانوادگی را بیشتر و پویاتر میکند.
مهر و محبت نیاز همیشگی انسانها است و به سن وابسته نیست زیرا گاهی محبت و نیازهای عاطفی را هیچ فردی جز همسران نمیتوانند برای یکدیگر تامین کنند.
ازدواج سالمندان اصطلاح «سرپیری و معرکه گیری» نیست و کارکردهای مثبت ازدواج سالمندان آنقدر فراوان است که نباید به جنبههای منفی و اندک آن حتی فکر کرد.
موفقیت ازدواج سالمندان
در دورانی که آمار طلاق بشدت افزایش یافته، ازدواج سالمندان اعتبار خود را حفظ کرده و به طور نسبی با موفقیت همراه بوده است.
به گفته سرور بدیعیان، زن و مردهایی که در دوران کهولت سن ازدواج میکنند، در صورت وجود هماهنگیها در کنار هم به آرامش میرسند.
سالمندان به پختگی کافی برای حفظ زندگی همراه با خوشبختی و آرامش رسیدهاند و قدردان شرایط خوب جدید هستند.
آنها مانند زن و شوهرهای جوان، دغدغه مادی ندارند و نگران رشد و تربیت فرزندان نیستند. هدف از این پیوند، دستیابی به آرامش و خوشبختی است و از طریق آن، از برخی مشکلات روحی دوران سالمندی ازجمله افسردگی رهایی پیدا میکنند.
اگر در این نوع زندگی، مشکلی هم ایجاد شود، به دلیل عوامل خارجی و دخالت دیگران است.
فرض کنید خانمی در ۴۵ سالگی، همسر خود را از دست بدهد.
این خانم می تواند در صورت صلاح دید خود ازدواج نکند و با مشغولیت هایی که در محیط کار و… دارد ایام را بگذارند اما همین خانم در ۶۰ سالگی شرایط متفاوتی دارد.
همسری که ندارد، در سن کارکردن هم نیست و اگر فرزندی داشته باشد احتمالا به دنبال زندگی خودش رفته و او در تنهایی به دوره هایی می اندیشد که به سرعت از آن عبور کرده و فرصت رسیدگی به خود و عواطف اش را نداشته است.
اینجاست که ضرورت ازدواج سالمندان کاملا محرز می شود زیرا آنها با ازدواج می توانند منبع توجه و تامین نیاز عاطفی تازه ای پیدا کنند و احساس کنند برای همسر خود عزیز هستند و مورد توجه قرار می گیرند.