علم عصب شناسی چیست؟
علم عصب شناسی که گاه به آن علوم عصبی گفته می شود، مطالعه سیستم عصبی انسان، نحوه عملکرد سیستم های عصبی، نحوه ساخت آن و چگونگی پیشرفت آن است.
فهرست موضوعات بررسی شده
تعریف عصب شناسی چیست؟
با مطالب روانشناسی سایت ویکی روان همراه باشید.
دانشمندانی که خود را وقف مطالعه عصب شناسی می کنند، به عنوان دانشمندان علوم اعصاب شناخته می شوند.
اکثر دانشمندان علم عصب شناسی تحقیقات خود را بر روی مغز و چگونگی تأثیر آن بر عملکرد شناختی متمرکز می کنند.
علم عصب شناسی نه تنها به دنبال درک نحوه عملکرد سیستم عصبی تحت شرایط عادی است بلکه عملکرد سیستم عصبی را در فرد مبتلا به اختلالات عصبی ،تکامل عصبی و روانی بررسی می کنند.
سه هدف اصلی علم عصب شناسی
به گفته جامعه علم عصب شناسی (SfN) سه هدف اصلی علم عصب شناسی این است که:
- درک مغز انسان و نحوه عملکرد آن
- درک و توصیف نحوه عملکرد سیستم عصبی مرکزی (CNS)، بالغ شدن و حفظ خود.
- تجزیه و تحلیل و درک اختلالات اعصاب و روان و کشف روش هایی برای جلوگیری و یا درمان آنها.
پیشرفت های فناوری همراه با دانش بیشتر در مورد نحوه عملکرد مغز و سیستم عصبی منجر به پیشرفت های جدید در زمینه علوم عصب شناسی شده است.
افرادی که دارای آسیب های مغزی و نخاعی، اختلالات روانی و بیماری های مغزی هستند اکنون از مزایای پیشرفت های علمی غیرقابل تصور بهرهمند هستند
چیزی که زمانی صرفا به عنوان داستان علمیتخیلی به شمار میرفت، در حال حاضر کانون تحقیقات علمی و مداخلات پزشکی است.
از نظر تاریخی، علوم عصب شناسی به عنوان زیر مجموعه زیست شناسی طبقه بندی شده اند.
امروزه این یک علم میان رشتهای است که با رشتههای دیگر از جمله روانشناسی، پزشکی، زبانشناسی، شیمی، فلسفه، مهندسی، ریاضی و حتی علوم رایانه پیوند خورده است.
برخی از محققان هنوز ادعا میکنند که علوم عصبشناسی نیز مانند علوم اعصاب است، اما علم عصب شناسی اطلاعات بیشتری را در بر دارد.
تاریخچه مختصری از علم عصب شناسی
مصریان باستان معتقد بودند که قلب رگ اطلاعاتی افراد است.
در نتیجه، هنگامی که بدن های مرده را مومیایی می کردند، مغز را جدا و دور می کردند، اما قلب را درون خود می گذاردند.
تا ۱۷۰۰ سال قبل از میلاد، مغز با توجه به عملکرد و هوش، مورد توجه قرار نمی گرفت.
پاپیروس جراح ادوین اسمیت، نوشتههای مصریان باستان در مورد مغز و علایم، تشخیص و پیامدهای احتمالی دو فرد را توصیف میکند که جراحت سر داشته اند.
این اولین رکورد نوشتاری است که مغز را به سلامت جسمی و عملکرد متصل میکند.
آلکمیون یک دانشجو از فیثاغورس که حدود ۵۰۰ سال قبل از میلاد میزیست، نوشت که:
مغز انسان جایی است که ذهن در آن است، که به موجب آن درک فرد از مغز شامل فرایندهای فکری میشود
چند سال بعد، بقراط ادعای او را با تاکید بر اینکه “مغز کرسی هوش” است، تداوم بخشید.
دیدگاه ارسطو در مورد مغز انسان
چند صد سال بعد (۳۸۴ – ۳۲۲ پیش از میلاد) فیلسوف و دانشمند یونانی ارسطو این فرض را به چالش کشید که او اعلام کرد مغز انسان مکانیزم بدن برای سرد کردن خون است و قلب جایگاه هوش است.
وی در ادامه اضهار داشت:
انسانها نسبت به حیوانات رفتارهای انسانی و عقلانی تری دارند زیرا مغزهای بزرگتر خون ما را خنک تر می کنند
تا اختراع میکروسکوپ در سال ۱۵۹۰ نتوانستیم درک عمیق تری از مغز و ارتباط آن با فرآیندهای انسانی بدست آوریم.
گامیلو گولجی، پزشک، دانشمند و آسیب شناس ایتالیایی، نخستین محقق امروزی بود که درک معناداری از فیزیولوژی مغز ارائه داد.
گولجی با استفاده از نمک کرومات نقره ای نشان داد که هر یک از نورون ها به چه شکل هستند.
با تکیه بر کار کولجی، Santiago Cajal) 1852-1934) آسیب شناس و عصب شناس اسپانیایی فرض کرد که نورون کوچکترین واحد عملکردی مغز است.
به خاطر کار و اکتشافات انقلابی خود، Golgi و Cajal در سال ۱۹۰۶ جایزه نوبل فیزیولوژی و پزشکی دریافت کردند.
دانشمندان دیگری از قرن نوزدهم از جمله هوهانس پیتر مولر فیزیولوژیست، آناتومیست و بیماری شناس آلمانی، هرمان فون همولتز یک فیزیکدان و پزشک آلمانی و امیل دو بوئیز ریموند یک پزشک و فیزیولوژیست آلمانی، هنگامی که تحریک پذیری الکتریکی نورون های مغز را نشان دادند، درک عملکرد مغز را تا حد زیادی افزایش دادند.
به طور خاص، آنها نشان دادند که حالت الکتریکی نورون های مجاور تحت تاثیر نورون های برانگیخته الکتریکی قرار دارد.
در حالی که مولر، هلمتولتز و بویس ریموند در حال کشف اکتشافات خود بودند، پزشک و آناتومیست فرانسوی پیر پل بروکا، در حین کار با افراد دارای آسیب مغزی، نتیجه گرفت که مغز چندین ناحیه مستقل دارد که هر کدام مسئول عملکردهای مختلف انسانی هستند .
علم عصب شناسی مدرن
مهمترین پیشرفت ها و اکتشافات در علم عصب شناسی تا بعد از دهه ۵۰ رخ نداد.
پیشرفتها در علم عصب شناسی بعد از سال ۱۹۵۰ به دلیل کشفیات و پیشرفت حاصلشده در زمینههای مرتبط، مانند علوم زیستی، عصبشناسی محاسباتی و بیولوژی مولکولی بوده است
فن آوریهای جدید نیز به پیشرفت در درک ما از مغز، سیستم عصبی و علوم عصبی دامن میزند.
دانشمندان علم عصب شناسی اکنون می توانند به مراتب مؤثرتر ساختار سیستم عصبی، پیشرفت، عملکردها و اختلالات را مورد مطالعه قرار دهند
در اوایل دهه ۱۹۸۰ دانشمندانی از جمله دونوگو، استاد مهندسی و علوم عصب شناسی در دانشگاه براون، فناوریهایی را ایجاد کردند که به آنها اجازه میداد تا دقیقا مشخص کنند که فعالیت مغزی در چه مکانی روی میدهد زمانی که قسمتی از بدن (بازو، پا، انگشت، و غیره)حرکت میکند.
کشفیات آنها منجر به اختراع سنسورهای مغزی شد.
در آزمایشی که در سال ۲۰۰۴ انجام شد، دونوگو و همکارانش از سنسورهای مغزی برای نظارت بر واکنش مغز در فردی که دچار جراحت شدید نخاعی بود و او را به طور کامل فلج کرده بود، استفاده کردند.
با نظارت بر سنسورهای مغزی، هر بار که در مورد حرکت دستها یا پاها فکر میکرد، قادر به دیدن فعالیت مغز بودند، با وجود اینکه بدن او قادر به تولید این حرکت نبود.
شاخه های علم عصب شناسی
در حالی که عصب شناسان معمولا چندین جنبه از علم عصب شناسی را همزمان مطالعه میکنند.
علم عصبشناسی براساس حوزههای تحقیق و موضوعات پژوهش به شاخههای زیر طبقه بندی شده است.
علم عصب شناسی رفتاری
تلاش برای درک این مساله که مغز چگونه بر رفتار تاثیر میگذارد.
بر روی مبانی بیولوژیکی رفتار تمرکز میکند.
علم عصب شناسی سلولی
بر مطالعه شکل و خصوصیات فیزیولوژیکی سلولهای عصبی که مغز و سیستم عصبی را تشکیل می دهند، تمرکز دارد.
علم عصب شناسی عاطفی
از تحقیقات و آزمایشات حیوانات استفاده می کند تا چگونگی رفتار نورون ها در رابطه با احساسات انسانی را تحلیل کنند.
علم عصب شناسی شناختی
بررسی و تحلیل عملکرد شناختی در انسانها است.
این شاخه از علم عصب شناسی، از روانشناسی، علوم شناختی، زبانشناسی و علوم اعصاب بدست میآید.
یک چارچوب کلی برای علم عصبشناسی شناختی وجود دارد.
اینها شامل مدل سازی رفتاری، تجربی یا محاسباتی است.
علم عصب شناسی بالینی
مطالعه اختلالات سیستم عصبی است.
علم عصب شناسی محاسباتی
سعی در درک چگونگی محاسبه اطلاعات مغز دارد.
مطالعه عملکرد مغز با استفاده از شبیه سازی و تکنیک های پیشرفته رایانه، فیزیک، ریاضیات و سایر رشته های محاسباتی انجام می شود.
علم عصب شناسی رشد
رشد سیستم عصبی در سطح سلولی را مورد مطالعه قرار میدهد.
علم عصب شناسی فرهنگی
مطالعه می کند که چگونه اعتقادات و سایر تأثیرات فرهنگی در طول زمان مغز و ژنها را شکل می دهند.
علم عصب شناسی مولکولی
سعی در درک چگونگی تأثیر مولکولهای فردی بر سیستم عصبی دارد.
مهندسی اعصاب
اعمال اصول مهندسی و تکنیکهای مهندسی در تلاش برای درک بهتر، ترمیم و بهبود سیستمهای عصبی.
نورونفورماتیک
برای درک بهتر و معالجه بیماریهای عصبی و عصبی، از داده های جمع آوری شده در همه زمینه های تحقیقات عصبی استفاده و تجزیه و تحلیل می کند.
نورونفورماتیک مستلزم تجزیه و تحلیل ، مدل سازی پیشرفته و شبیه سازی داده ها است.
تصویربرداری عصبی
شاخهای از رشته تصویربرداری پزشکی است که منحصرا روی مغز متمرکز است و برای تشخیص بیماریهای مغزی، مطالعه مغز و شناسایی نحوه واکنش مغز به فعالیتهای مختلف به کار گرفته میشود .
عصب زبانی
تلاش برای درک بهتر مکانیسمهای عصبی که بر ادراک، درک و بیان زبان تاثیر میگذارند.
نوروفیزیولوژی
سعی در درک بهتر رابطه بین عملکردهای مغزی و تأثیرگذاری بر قسمتهای مختلف بدن است.
از تکنیک های فیزیولوژیکی مانند تحریک با الکترود برای تحلیل و مطالعه عملکردهای مختلف سیستم عصبی استفاده می کند.
دیرینه شناسی
از تجزیه و تحلیل فسیل های ماقبل تاریخ برای مطالعه تکامل، پیشرفت و فرآیندهای مغز استفاده می کند.
علم عصبشناسی اجتماعی
تلاش برای درک این که چگونه سیستمهای بیولوژیکی به رفتار و تعاملات اجتماعی مربوط میشوند.
علم عصب شناسی سیستمها
نقشه برداری از جریان داده ها در سیستم عصبی مرکزی (CNS) در تلاش برای درک بهتر عملکرد و فرآیندهای CNS.
علم عصبشناسی سیستمها از اطلاعات جمع آوری شده و نتیجه گیری برای توضیح بهتر عملکردهای رفتاری استفاده می کند.
شغلهای علم عصب شناسی
تحصیل در علم عصبشناسی، محصلان را برای گسترهای از فرصتهای شغلی آماده میکند.
درک عملکرد و اختلالات مغزی در علم عصبشناسی، در بسیاری از زمینهها از جمله پزشکی، قانون، روانشناسی، آموزش، مهندسی و حتی سیاست عمومی حیاتی است.
از آنجا که علم عصب شناسی یک رشته مطالعه میان رشته ای است، دانشجویان یاد می گیرند دانش و مفاهیم را از رشته های مختلف به کار گیرند تا مشکلات پیچیده را حل کنند.
دریافت آموزش های پیشرفته در یک زمینه مرتبط، گزینه های شغلی متنوعی را برای دانشجویان علم عصب شناسی فراهم می کند.
مشاغل علم عصبشناسی شامل موارد زیر است:
متخصص علوم اعصاب
یک عنوان کلی برای کسی است که سیستم عصبی را مطالعه می کند.
نوروآناتومیست
کسی که آناتومی (ساختار) سیستم عصبی را مطالعه می کند.
نوروبایولوژیست
زیستشناسی سیستم عصبی را مورد مطالعه قرار میدهد.
نوروچمیست
در مورد سلولهای عصبی شیمیایی، از جمله انتقال دهنده های عصبی و سایر مولکول ها مانند داروهای فعال عصبی که بر عملکرد نورون تأثیر می گذارند، مطالعه می کند و خواص شیمیایی سیستم عصبی را تجزیه و تحلیل میکنند.
جراح اعصاب
اینها پزشکانی هستند که جراحی حساس روی مغز، ستون فقرات و قسمتهای دیگر سیستم عصبی مرکزی انجام میدهند.
نورولوژیست
پزشکانی هستند که اختلالات سیستم عصبی را تشخیص و درمان می کنند.
نوروپاتالوژیست
اینها پزشکان یا دانشمندان (Phds) هستند که بیماری های سیستم عصبی را مطالعه می کنند.
نوروفارماکولوژیست
متخصصان پزشکی و دانشمندانی که تاثیر داروها بر سیستم عصبی و رفتار را مطالعه میکنند.
نوروفیزیولوژیست
فیزیولوژی سیستم عصبی را مطالعه میکند.
نوروسایکولوژیست
روانشناسانی که به مطالعه روابط بین مغز و رفتار و همچنین عملکرد شناختی توجه می کنند.
نورورادیولوژیست
استفاده از فن آوری های تصویربرداری پزشکی از جمله MRI، سی تی اسکن ، اشعه ایکس و آنژیوگرافی برای تشخیص بیماری ها و اختلالات سیستم عصبی.
سایکوبایولوژیست (روانشناس بیولوژیکی)
اصول زیست شناسی (بخصوص عصب شناسی) را برای مطالعه رفتار بکار میگیرد.
روانپزشک
پزشکی که اختلالات روانی را تشخیص و درمان می کند.
پرستار عصب شناسی
پرستاری است که از بیماران با اختلالات عصبی مراقبت میکند.
این متخصصان معمولاً با دیگر متخصصان علوم عصب شناسی از جمله پزشکان کار میکنند.
سایکوفیزیست
رابطه بین محرکهای جسمی و درک و احساساتی که بر آنها تأثیر می گذارد را بررسی میکنند.
تکنسین الکترونورودایستاگ
فعالیت الکتریکی مغز و نخاع را کنترل می کند.
علاوه بر مشاغل ذکر شده در بالا، دانشجویان علم عصب شناسی غالباً در بسیاری از زمینه های دیگر از جمله:
- شنوایی شناسی
- کاردرمانی
- پاتولوژی گفتار
- توانبخشی دارو
- عصب شناسی
- هوش مصنوعی
- نوروپروتیستیک
- مهندسی عصبی
- عصب شناسی
- آموزش
- زبان شناسی و فیزیوتراپی
مشاغل دیگری را دنبال می کنند.