کودک درون (کودک درونی به انگلیسی = inner child) یک مفهوم روان شناختی است که جنبه های کودکانه شخصیت و وضعیت عاطفی ما را نشان می دهد. این یک روش استعاری برای توصیف بخش های جوانتر وجود ماست که گاهی اوقات وقتی با موقعیتهای استرس زا یا آسیب زا مواجه می شویم، پدیدار می شود. در جلسات مشاوره روانشناسی متخصصین از مفهوم تعریف کودک درون و اهمیت آن در ایجاد سلامت روان استفاده می کنند.
فهرست موضوعات بررسی شده
تعریف کودک درون در روانشناسی
با بخش مقاله های روانشناسی در ویکی روان همراه باشید.
کودک درون ما بخشی از خودمان از زمانی است که به دنیا آمدهایم، درون رحم و در تمام سالهای رشد همراهمان بوده است. کودک، نوزاد، کودک نوپا، کودک خردسال و دوران نوجوانی. کودک درون اغلب میتواند تجربیات خوب و همچنین ترسهای دوران کودکی، آسیبها، غفلت یا فقدان مهم را به یاد آورد.
مشخص کردن دقیق رویدادی که ما را به خود جذب می کند دشوار است، اما وقتی شروع به کاوش در دنیای درونی خود میکنیم، متوجه الگوهای درونی میشویم که ناخودآگاه سرنخهایی برایمان باقی گذاشتهاند.
روانشناسی کودک درون و اهمیت آن
احتمالا زیاد درباره کودک درون شنیده باشید، اما این مفهوم در علم روانشناسی بسیار بزرگ تر از چیزی است که تصور می کنید. اهمیت کودک درون زمانی مشخص می شود که افراد زیادی در جلسات مشاوره فردی روانشناسی برای درمان حضور پیدا می کنند که رابطه خوبی با کودک درون خود ندارند.
مشکلات رایج ما مانند انواع بیماری های روانی به دلیل ارتباط ناسالم با کودک درون و نادیده گرفتن توانایی های او است.
نمونه هایی از فعال شدن کودک درون
- پس از یک روز طولانی و سخت کاری متوجه می شوید که احساس بدخلقی می کنید و نسبت به اطرافیانتان پرخاشگر میشوید.
- وقت خود را با کسی میگذرانید که شما را به یاد والدینتان میاندازد و از تمایل به کناره گیری از آنها آگاه میشوید.
- شما و دوستتان در مورد مشکلی نسبتا جزئی اختلاف نظر دارید، اما متوجه میشوید که از او عمیقا احساس رنجش و طرد میکنید.
چرا کودک درون مهم است؟
مفهوم کودک درون اولین بار توسط روانشناس مشهور کارل یونگ معرفی شد. کودک درون ما می تواند بسیاری از احساسات ما را در زندگی روزمره برانگیزد، به خصوص زمانی که از آن بی اطلاع هستیم.
شما می توانید کودک درون خود را مانند کسی تصور کنید که زمانی در زندگیتان بوده، کسی که ممکن است با وجود اهمیتش برای شما ارتباط خود را با او از دست داده باشید.
البته رابطه با کودک درون متفاوت از رابطهای است که با فرد از دست رفته داشتهاید.
وقتی آگاهیتان را نسبت به کودک درون از دست می دهید، آگاهی خود را نسبت به بخشی از خودتان از دست میدهید. در عوض ممکن است در تنظیم احساسات خود دچار مشکل شوید.
به عنوان مثال، شاید احساس کنید که خشمی شبیه به کج خلقی دارید. همچنین، احساس شرمندگی و احساس تنهایی کنید، درست مانند زمانی که در کودکی کاری انجام دادید. در نهایت، شاید متوجه شوید که وقتی نشانه های استرس دارید، به سرعت حالات روحی خود را تغییر می دهید، شبیه یک کودک که در یک وضعیت ناراحت کننده واکنش نشان میدهد.
کودک درون ما پشت بسیاری از احساساتمان است و زمانی که به درستی پرورش یابد، می تواند شفای بزرگ زندگی باشد.
چگونه متوجه شوید کودک درونتان چه زمانی فعال شده است؟
زمان می برد تا بفهمید چه چیزی باعث تحریک کودک درونی شما می شود. در ابتدا ممکن است حتی تا زمانی که واکنش نشان نداده اید، متوجه نشوید که کودک درونی شما در حال واکنش است و این طبیعی است.
در ابتدا برای بیشتر ما کودک درونمان پنهان است و دسترسی به آن و آشنایی با آن دشوار است. معمولا به این دلیل است که در کودکی فضایی به این بخش های آسیب پذیرتر، آشفته و ناراحت ما داده نشده، بنابراین این بخش ها از نظر روانی باید پنهان شوند.
همچنین میتواند به این دلیل باشد که ما تمایل داریم احساس شرم، گناه یا افشا شدن زیادی داشته باشیم وقتی متوجه میشویم که خود را به افکار، احساسات یا تمایلاتی که بسیار زودگذر به نظر میرسند مرتبط میدانیم.
در ویکی روان بخوانید:
وقتی کودک درون فعال میشود
ممکن است متوجه شوید که در حال تجربه ترس، کمال گرایی، انواع اضطراب هستید یا از افراد، مکان ها یا تجربیات خاصی دوری می کنید. کودک درونتان به این طریق سعی میکند احساس امنیت کند.
زمانی که کودک درونی فعال میشود، رفتارها، انتخاب ها و افکار را براساس باورهای ناخودآگاه یا خاطرات گذشته و براساس آنچه خود درونی برای احساس امنیت نیاز دارد، انتخاب می کند. اغلب، کودک درون به واقعیت «خود» بزرگ سال دسترسی ندارد و ممکن است نداند که چگونه زندگی اکنون متفاوت است، یا چگونه چیزها تغییر کرده اند.
کار کودک درون چیست؟
در جلسات مشاوره روانشناسی تلفنی از توانایی های کودک درون استفاده زیادی می شود. اما کار کودک درون چیست؟ چرا اینقدر بر مراقبت از کودک درون تاکید می شود؟
کار کودک درون شامل التیام زخمها و آسیبهای عاطفی دوران کودکی ماست.
بر اساس این ایده است که تجربیات و روابط اولیه ما با والدین، مراقبان و دیگر افراد مهم در زندگیمان می تواند تاثیری ماندگار بر سلامت عاطفی و روانی ما به عنوان بزرگسالان بگذارد.
چگونگی مراقبت از ما توسط بزرگسالان در کودکی معمولا بر این مورد تاثیر میگذارد که چگونه از خود به عنوان بزرگسالان مراقبت می کنیم. به عنوان مثال، اگر پیامی که در خانه دریافت کردید این بود که احساسات قوی مجاز نیستند، شما به عنوان یک بزرگ سال احتمالا وقتی احساسات قوی برایتان پیش میآید، احساس شرم یا خجالت میکنید.
کار کودک درون شامل برقراری ارتباط مجدد با بخشهایی از خودتان است که ممکن است مراقبت و توجه مورد نیاز را در سنین پایین تر دریافت نکرده باشید.
وقتی به بخش هایی از خودمان اهمیت می دهیم که دلسوزی لازم را نداشته اند، می توانیم برخی از مشکلاتی را که ممکن است در کودکی به وجود آمده، حل کنیم. این امر به ما کمک میکند تا به عنوان یک بزرگ سال در برابر چالش های احساسی انعطاف پذیری بیشتری داشته باشیم و کمتر احساس کنیم که در زمان اتفاقات استرس زا یا آسیب زا در زندگی مان باید به گذشته باز گردیم.
چطور کودک درون را فعال کنیم؟
افراد زیادی در سامانه سلامت روان ویکی روان این سوال را مطرح می کنند که راه فعال کردن کودک درون چیست؟
بازپروری (تغییر الگوی والد) اصطلاحی است که گاهی اوقات برای توصیف فرآیند مراقبت از نیازهای کودک درون به شیوه ای که والدینتان (یا دیگر مراقبان) داشتهاند، به کار میرود.
برخی از نمونه های بازپروری کودک درون عبارتند از:
1- خودسازی و خود مراقبتی
مراقبت از خود به شیوه ای پرورشی و عاشقانه، نه تنها زمانی که ناراحت هستید، بلکه در زندگی روزمره.
2- رفع نیازهای برآورده نشده
اگر یک نیاز برآورده نشده خاص (معمولا بیش از یک نیاز) که شما در کودکی داشتید، یاد بگیرید که چگونه آن را به خودتان به عنوان یک بزرگ سال بدهید. به عنوان مثال، اگر والدین شما در مواقعی که بیش ترین نیاز را به آن ها داشتید، قابل اعتماد نبودند، حضور واقعی در زمان تجربه انواع استرس یا ناراحتی را برای خود در اولویت قرار دهید.
3- تعیین مرزها
بخشی از پدر و مادر خوب بودن، تعیین مرزها و محدودیت های سالم برای محافظت از کودک در برابر آسیب است.
به عنوان یک بزرگ سال این مورد ممکن است به معنای نه گفتن به چیزهایی باشد که می دانید در طولانی مدت برای شما مفید نخواهند بود، حتی اگر در لحظه احساس خوبی داشته باشند. همچنین ممکن است شامل تعیین مرزها با افراد خاص در زندگی شما باشد تا از نظر عاطفی از کودک درونی خود محافظت کنید.
4- حمایت عاطفی
بازپروری شامل تصدیق و تایید احساسات شماست، حتی اگر دشوار یا دردناک باشند. در مورد این است که از نظر احساسی خودتان باشید و احساسات خود را رد یا سرکوب نکنید.
5- خود شفقتی
خود شفقتی یکی از مولفه های مهم کار با کودک درون است. شامل رفتار با خودتان با همان مهربانی و درک است که یک والد خواهد داشت. اگر شما به عنوان یک کودک، دلسوزی زیادی دریافت نکردید، تلاش برای دادن این حس به خودتان به عنوان یک بزرگ سال می تواند سخت و حتی دردناک باشد.
6- یادگیری اینکه دوباره بازیگوش باشید
بسیاری از ما به عنوان بزرگسال فراموش کرده ایم که چگونه بازی کنیم. اگر واقعا زمان یا اجازه ای برای بازی کردن به عنوان یک کودک وجود نداشته باشد، این موضوع ممکن است برجسته تر باشد.
یکی از لذت بخش ترین راه ها برای برقراری ارتباط با کودک درون خود، بازی کردن به گونه ای است که گویی کودک هستید.
شاید به معنای انجام کاری خلاقانه مانند طراحی یا نقاشی، موسیقی و رقص، پختن پنکیک، تماشای فیلم مورد علاقه کودکان، یا انجام کاری خارج از خانه مانند ساخت یک قلعه شنی یا پریدن روی تاب در زمین بازی باشد.
7- راه دیگر شناخت بهتر کودک درونیتان، نوشتن وقایع روزانه است
زمانی را صرف فکر کردن به لحظاتی کنید که ممکن است کودک درونی
تان تحریک شود. چه موقعیت ها و افرادی تمایل دارند کودک درون شما را به زندگی برسانند؟ چه نوع افکار، احساسات و خواسته ها / رفتارهایی مطرح می شود که به نظر می رسد با کودک درونی شما مرتبط است؟ آیا هنگامی که کودک درونی شما فعال می شود، احساسات خاصی در بدن خود مشاهده می کنید؟
8- نامه نگاری
ببینید نوشتن یک نامه به کودک درونتان که ابراز عشق، حمایت و درک میکند، چه حسی دارد. به او بگویید که فکر می کنید ممکن است در جوانی به شنیدن چه چیزهایی نیاز داشته باشند.
اگر احساس درستی داشته باشید، ممکن است بخواهید پاسخی از طرف کودک درونی خود بنویسید و به او اجازه دهید نیازها و احساسات خود را بیان کند.
این می تواند یک تجربه کاملا احساسی باشد، بنابراین بهتر است پیشاپیش در مورد انجام کاری برای مراقبت از خودتان فکر کنید.
رسیدگی به کودک درون خود
اگر متوجه شدید که کودک درونتان اغلب تحریک می شود، ممکن است وقت آن رسیده باشد که به یک مشاور روانشناس آنلاین مراجعه کنید. در ابتدا، روان درمانی یک گزینه فوق العاده است. برخی از اشکال گفتار درمانی وجود دارند که کار کودک درون را در بر می گیرند.
1- سیستم های خانوادهی درونی (IFS) درمان
سیستم های خانوادهی درونی (IFS) شکلی از درمان است که بر بخشهای مختلف یک انسان تمرکز دارد. هر بخش نقشی دارد که تلاش میکند آن را ایفا کند، حتی اگر منجر به مکانیسمهای مقابلهای ضعیف شود.
2- درمان روان پویشی
یکی دیگر از روش های مفید درمانی برای شفای کودک درونتان، درمان روان پویشی است. این شکل از درمان بر این باور است که زمان حال ما بر اساس گذشته ما شکل گرفته است و بر کمک به شما در بهبود آسیب های گذشته تمرکز دارد.
می توانید از سراسر دنیا در ویکی روان مشاوره روان پویشی با بهترین های ایران برگزار کنید. حتی کاربران مقیم خارج می توانند با پرداخت ارزی در ویکی روان مشاوره خارج از کشور خریداری کنند.
دو گام برای ارتباط با کودک درونی
از این تکنیک ها همیشه استفاده کنید تا راه ارتباط با کودک درون هموارتر شود.
- با کودک درون خود در ارتباط باشید، گفتگو را آغاز کرده و با او رابطه برقرار کنید.
- شروع به گوش دادن به حرف های کودک درونتان کنید و از نیازها، دردها، امیدها و رویاهای کودک درونتان مطلع شوید… و قدم هایی برای تحقق آنها بردارید.
جمع بندی ویکی روان
یکی از موضوعات همیشگی در جلسات مشاوره تصویری روانشناسی در ویکی روان کمک به مراجعین برای ارتباط با کودک درون و استفاده از توانایی های بی نهایت آن است.
اگر احساس می کنید به هر دلیل نیاز به مشاوره با متخصص روانشناس به صورت غیرحضوری را دارید، می توانید در ویکی روان خدمت مشاوره فوری روانشناسی را سفارش داده تا با متخصص همین الان جلسه برگزار کنید.
البته یادتان باشد مشاوره کودک ارتباطی با موضوعات کودک درون ندارد. با این حال ویکی روان این امکان را فراهم کرده تا با کمک مشاورین روانشناس شیوه ارتباط با کودک درون خود را اصلاح کنید.