روابط زناشویی

اختلال هویت جنسی یا ترانس سکسوالیسم چیست؟

ترانس سکسوالیسم نوعی اختلال هویت جنسی است در واقع، اختلال هویت جنسی که زیر مجموعه اختلالات جنسی هستند را می توان چنین تعریف کرد: احساس زنانگی یا مردانگی در شخصی یا اعتقاد درونی شخص به این مساله که او فردی است مذکر، مؤنث ، دوسروگرا یا خنثی.

اختلال هویت جنسی یا ترانس سکسوالیسم چیست؟

فرق خودارضایی با رابطه جنسی

با بخش اختلالات در سایت روانشناسی ویکی روان همراه باشید.

خصیصهٔ اصلی اختلال هویت جنسی عبارت است از:

احساس مبرم ناراحتی و عدم سنخیت از ساخت آناتومیک جنسی فرد و آرزوی مبرم به خلاصی از اعضای تناسلی خویش و زندگی کردن به صورت فردی از جنس مقابل

در واقع افرادی که به اختلال هویت جنسی مبتلا هستند، آن گروه از بیمارانند که در شناخت هویت جنسی خود دچار اختلال شده اند.

مشکل این بیماران به هیچ وجه داشتن یا نداشتن رابطه جنسی نیست.

آنها در ذهن و روانشان خود را از جنسی دیگر می بینند و می گویند که زنان یا مردانی هستند که به اشتباه در قالب مرد یا زن متولد شده اند.

آنان عاشق هویت نهان خود هستند.

در عین حال هیچ علاقه ای به گذشته خود ندارند. مایلند فراموش کنند که نام بدو تولدشان چه بوده و هیچ گاه به آلبوم عکسی رجوع نمی کنند.

آنها دختر یا پسری را که در عکس می بینند، نمی شناسند و خود را با او بیگانه می دانند.

بدن این بیماران از نظر فیزیکی دچار هیچ نقصی نیست و شاید به همین سبب در دوران بیماری تجربه های تلخی از جمله رفتن به سربازی، تحصیل در کنار همکلاسی های دختر یا پسر، ازدواج با جنس مخالف و حتی بارداری و زایمان را از سر گذرانده باشند.

بیماران مبتلا به اختلال هویت جنسی از زمانی که پی به بیماری خود می برند یا ناآگاهانه علائم بیماری را در خود کشف می کنند، مورد تمسخر و طعنه قرار می گیرند

زیرا رفتار آنان رفتار جنس مخالف است و گروه همجنسان، این رفتارها را برنمی تابند.

تاریخچهٔ اشکال اختلال هویت جنسی در دوران کودکی وجود دارد.

بعضی تصور می کنند که همهٔ انواع اختلال ترانس سکسوال در نتیجهٔ حل نشده «اضطراب جدایی» در اولین مراحل رشد کودکی است.

در ترانس سکسوال های اولیهٔ مردان (شروع آن در دوران کودکی است) بعضی تصور میکنند که پدر از بچه دور بوده و حالت انفعالی (پاسیو) داشته است و مادر از نظر شخصیت دارای جنبه های قوی مربوط به هر دو جنس بوده است.

در ترانس سکسوال های مؤنث، طبق شواهد پراکنده، دختربچه دسترسی به مادر که برایش مادری نماید نداشته است.

هیچ عامل بیولوژیکی برای ترانس سکسوالیسم چه مذکر و چه مؤنث گزارش نشده است.

براساس آمار از هر صد هزار نفر، سه تا چهار نفر مبتلا به این بیماری هستند.

سیر بیماری مزمن است و بدون درمان دوره های بهبودی ندارد.

مشاورین روانشناس مرتبط با این موضوع
نسرین دشتبانیان نسرین دشتبانیان
مشاور روانشناس
از 75,000 هزار تومان
محمد جواد اسکندری محمد جواد اسکندری
مشاور روانشناس
از 60,000 هزار تومان
بابک ساسانی بابک ساسانی
دکتری روانشناسی
از 100,000 هزار تومان
معصومه چوبین معصومه چوبین
مشاور روانشناس
از 75,000 هزار تومان
مهدیه پاکدامن مهدیه پاکدامن
مشاور روانشناس
از 60,000 هزار تومان
سید حامد واحدی اردکانی سید حامد واحدی اردکانی
دکترای روانشناسی
از 100,000 هزار تومان
علی اشرف نورمحمدی علی اشرف نورمحمدی
دکتری روانشناسی
از 75,000 هزار تومان
آناهیتا افخمی آناهیتا افخمی
مشاور روانشناس
از 110,000 هزار تومان

راه های درمان اختلال هویت جنسی یا ترانس سکسوالیسم کدامند؟

درمان خانگی بیماری مقاربتی

درمان روانپزشکی اختلال هویت جنسی مایوس کننده بوده، روان درمانی نیز ناموفق بوده است.

تبدیل جنسی یا جراحی ترمیمی در گروهی از بیماران که محتاطانه انتخاب شده اند، انجام شده است.

بهترین سن برای جراحی ۱۸ تا ۲۱ سال است، زیرا تا آن زمان تقریبا همه تغییرات فیزیولوژی مربوط به دوران بلوغ در افراد انجام شده و قطعا میزان موفقیت آمیز بودن جراحی نیز بیشتر خواهد بود.

در ادامه به مصاحبه سایت ویکی روان با سید محمد علی لوح موسوی در مورد اختلالات هویت جنسی میپردازیم.

غروب یک روز تابستانی در یکی از پارک‌های مرکز شهر پایتخت با یکی از دوستان بر روی نیمکت نشسته‌ایم.

زن و مرد دسته دسته دور هم جمع شده‌اند و عده‌ای در حال قدم زدن هستند.

بچه‌ها هم که تازه از امتحانات مدرسه خلاص شده‌اند و دیگر سر از پا نمی‌شناسند.

ناگهان جوانی از روبروی‌مان می‌گذرد و با عبور او، سکوتی ناگهانی در اطراف‌مان شکل می‌گیرد.

همه در حال تماشای او هستند. نگاه‌ها متعجب است!

پسر جوان با ظاهر و رفتاری زنانه، تعجب همه را به خود جلب کرده.

حتی بانوان نیز طوری به او نگاه می‌کنند که گویی رفتارش زنانه‌تر از آنان است.

تعجب در نوع نگاه‌ها نشان از این واقعیت دارد که اختلالات جنسیتی و به ویژه اختلال هویت جنسی هنوز در میان مردم ما جا نیفتاده است.

متاسفانه هنوز موضع‌گیری مناسبی نسبت به این گونه افراد وجود ندارد تا جایی که طبق بعضی از گزارشات به خاطر برخورد بد بعضی از افراد جامعه با این افراد بعد از عمل و تعیین جنسیت واقعی که برخلاف حالت ما قبل آنها بوده است، مواردی دست به خودکشی زده‌اند!

بر‌اساس آیات قرآن خلقت خدا بر دو گونه است اما شاید شما هم شنیده باشید که از هر چند هزار کودکی که متولد می‌شود، امکان دارد یکی از آنها جنسیتش مشخص نباشد.

یعنی هم آلت تناسلی مردانه دارد و هم آلت تناسلی زنانه.

پس از این مقدمه در سرویس مجازی به سراغ عده‌ای از کسانی رفتیم که دچار اختلال هویت جنسی هستند و به گپی دوستانه با آنان مشغول شدیم.

اما قبل از این‌که صحبت‌های کوتاه‌شان را بخوانید لازم است بدانید که اسامی به کار رفته برای هر یک از این افراد مبتلا به اختلال هویت جنسی در این گفتگو مستعار است:

ناگفته‌هایی از زبان افراد با اختلال هویت جنسی

درمانگر جنسی

* پریسا ترنس‌سکشوالی است که هنوز نتوانسته جنسیت زنانه‌اش را به ثبت برساند.

بیست و پنج ساله است و با مدرک کارشناسی ارشدش در دانشگاه تدریس می‌کند.

با این حال می‌نویسد:

«هیچ‌کس از اطرافیانم نمی‌دونن من چی هستم. وضعیتم هم خیلی پیچیده و بغرنج شده که همش بخاطر اینه که تو یه محیط کوچیک و بسته و بی‌تفاوت بزرگ شدم.»

* رامین  می‌گوید که ۷ سال پیش عمل کرده و با حمایت خانواده‌اش حالا صاحب شغل خوب، همسر بسیار خوب و زندگی عادی و سالم است.

* شهرام شاید متفاوت‌تر از بقیه باشد که خودش را مردی معرفی می‌کند در بدنی زنانه که چند سال قبل با راهنمایی‌های غلط یک مشاور از صرافت تغییر جنسیت افتاد و ازدواج کرد. بسیار ناراضی است که با جنسیت نادرستش زندگی می‌کند.

شهرام که حالا به توصیه دوستان همانندش به روان‌پزشک مراجعه کرده و در حال پیگیری آزمایش‌های تشخیصی است، می‌‌گوید:

«همسرم موضوع رو فهمیده… اون که از نظر اعتقادی و اخلاقی یه مرد نمونه است این بار هم برخوردی کرد که مردونگیش رو ثابت کرد.

گفت که هرکاری لازم باشه برام می‌کنه و تا آخرش باهامه اما از اون روز تاحالا هروقت فرصتی پیش میاد می‌شینه به گریه کردن و من هم از این بابت  بسیار ناراحتم.»

* شبنم  هم چندسالی است که انتظار تغییر جنسیت را می‌کشد.

می‌‌گوید که خانواده‌اش اصلا پذیرای موضوع نیستند و چاره‌ای ندارد جز این که بعد از تغییر جنسیت از آنها جدا شود و به تنهایی زندگی کند.

او می‌گوید حتی کسی از خانواده‌اش برای مراقبت‌های بعد از عمل تغییر جنسیتش در بیمارستان حاضر نخواهد شد.

با این حال، شبنم  مصمم‌تر از آن است که پا پس بکشد.

او حتی همین حالا که با بدن مردانه‌اش زندگی می‌کند، سعی دارد تا کلیشه‌های جنسیتی مردانه را زیر پا بگذارد و کمی به هویت زنانه‌اش نزدیک‌تر شود.

برای همین از ما می‌پرسد که چطور می‌تواند رفتار و شکل زندگی جنسیتی را که تا به حال در قالب آن زندگی نکرده یاد بگیرد تا زودتر به آرامش برسد.

چطور لباس بپوشد و آرایش کند که هم هویت زنانه‌اش راضی شود هم جامعه‌ای که او را مرد می‌داند، بپذیرد.

* سحر از دیگر ترنس‌ها در جواب شبنم می‌گوید که رنگ‌های شاد و اسپرت را جایگزین لباس‌های تیره‌اش کند، شلوار جینش را با کتانی پا کند و به جای آرایش، به یک کرم پودر ساده اکتفا کند.

* سارا یک ترنس سکشوال دیگر است که وضعیت ترنس‌های دیگر کشورها را با ایران مقایسه می‌کند و می‌گوید:

«در هلند و کشورهای اسکاندیناوی امکانات خوبی برای افراد ترنس سکشوال وجود دارد و این افراد در اجتماع پذیرفته شده هستند.

در برخی از کشورهای اروپایی با این‌که خدمات پزشکی خوبی ارائه می‌شود و دولت حاضر به کمک مالی است.

اما چون تاخیرهایی در دسترسی به این امکانات و خدمات اتفاق می‌افتد.

بیماران معمولا از خیر این حمایت مالی می‌گذرند و برای عمل به تایلند مراجعه می‌کنند.

در سوئیس هزینه‌های عمل تغییر جنسیت توسط بیمه سلامت پرداخت می‌شود.

منوط بر این‌که فرد مورد نظر حداقل ۲۵ سال سن داشته باشد و جراحی در یک بیمارستان دولتی انجام شود.

در حالی که فرد قبل از عمل دو سال توسط یک روان‌پزشک تحت معاینه قرار گرفته باشد.

سارا اما شرایط تغییر جنسیت را در کشورهای مختلف آسیایی متفاوت می‌داند.

او از چین می‌گوید که به تازگی و آرامی اجازه تغییر جنسیت را به این افراد داده است اما تعداد افرادی که این عمل را انجام داده‌اند در مقایسه با جمعیت چین بسیار کم است.

در ژاپن وضع از این هم بدتر است و ترنس سکشوال‌ها به راحتی پس زده می‌شوند و در اجتماع پذیرفته نمی‌شوند.

به همین دلیل بیشتر ژاپنی‌ها برای تغییر جنسیت راهی تایلند می‌شوند.

کشوری که در آن جراحی ترنس‌ها نه فقط ساده‌تر و ارزان قیمت‌تر انجام می‌شود.

بلکه دردسرهای فرهنگی کمتری هم دارد و بسیاری از ترنس‌ها در سنین پایین در این کشور موفق به تغییر جنسیت می‌شوند.

با این حال سرنوشت بومیان تایلندی بعد از جراحی‌های تغییر جنسیت چندان مناسب نیست.

آنها بعد از عمل باید همچنان با مدارک شناسایی سابق‌شان زندگی کنند.

این یعنی رسیدن به آرامش فردی به معنی از دست دادن هویت اجتماعی، کار و مزایای زندگی جمعی.

به همین دلیل تایلندی‌ها بعد از تغییر جنسیت عموما یا مهاجرت می‌کنند و یا در کشور خود جذب مشاغل انحرافی می‌شوند.

با این حال، مشکل در تغییر مدارک شناسایی هنگام بازگشت به کشور باعث می‌شود کمتر بیمار ایرانی برای درمان راهی تایلند شود.

آنها برای تغییر جنسیت یا راهی مشهد می‌شوند یا تهران، که سرشناس‌ترین جراحان این حوزه را دارند.

اما پیش از جراحی، باید با نامه روان‌پزشک راهی دادسرای عمومی و پزشکی قانونی شوند و بعد از معاینات پزشکان این مرکز، به انستیتو روان‌پزشکی تهران معرفی شوند.

در این مرکز جلسات مشاوره برای بیمار برگزار می‌شود و در نهایت کمیسیون انستیتو برگزار و رای صادر می‌شود.

رایی که نظر نهایی پزشکی قانونی را مشخص خواهد کرد تا در نهایت دادسرا مجوز تغییر جنسیت و تغییر مدارک هویتی را برای یک فرد صادر کند.

 صحبت‌های یک روان‌شناس در مورد ترانس سکسوالیسم

اختلال هویت جنسی

حالا که صحبت‌های تعدادی از افراد با اختلال هویت جنسی را خواندیم به سراغ سید محمد لوح موسوی روان‌شناس و کارشناس بسیاری از برنامه‌های تلویزیونی رفتیم و با او در مورد اختلالات جنسیتی به گفتگو نشستیم:

– لطفا اختلال دوجنسیتی را تعریف کنید و بفرمایید علت مبتلا شدن افراد به این اختلال چیست؟

نر-ماده (هرمافرودیت) که از نام اساطیری گرفته شده است، جانوری است که هم نر و هم ماده باشد. مانند شته‌ها، حلزون‌ها، کرم خاکی.

دوجنسی بودن در جانوران طبیعی است اما در انسان نوعی اختلال جنسی محسوب می‌شود.

این اختلال کاملا مربوط به مسائل زیستی و پزشکی دارد و هیچگونه ریشه روانی در آن نیست.

اما این اختلال آثار و نتایج روانی بسیاری در پی دارد.

حتما بخوانید

– آیا سقط جنین می‌تواند یک راهکار مناسب برای جلوگیری از این اختلال باشد؟

سقط یا رها کردن فرزندان دوجنسی ناشی از آگاهی نداشتن خانواده‌هاست.

اکثر نوزادان دوجنسی با دارو و جراحی محدود درمان می‌شوند و می‌توانند زندگی عادی داشته باشند.

بنابراین سقط جنین یا رها کردن این فرزندان از سوی خانواده‌ها بی‌مورد و ناشی از نداشتن آگاهی خانواده‌هاست.

– آیا روش دیگری برای درمان این اختلال وجود دارد؟

اکثر نوزادان دوجنسی با دارو و جراحی محدود درمان می‌شوند و می‌توانند زندگی عادی داشته باشند.

بنابراین سقط جنین یا رها کردن این فرزندان از سوی خانواده‌ها بی‌مورد و ناشی از نداشتن آگاهی خانواده هاست.

– آیا روش پیشگیری مناسبی برای این اختلال وجود دارد؟ پیشنهاد شما برای خانواده‌ها چیست؟

تکلیف خانواده‌ها در صورت برخورد با فرزندان دوجنسی این است که به پزشک مراجعه کنند و از افراد متخصص راهنمایی بگیرند و برای یک مسئله ظاهری حکم ناجوری درباره فرزندشان ندهند.

این اختلال مانند این است که فرزند یک انگشت اضافه داشته باشد.

بنابراین نگرانی از این‌که این فرزندان آینده خوبی نخواهند داشت، بی‌مورد است.

– آیا همجنسگرایی با دوجنسیتی متفاوت است؟

ترانس سکسوالیست‌ها با همجنسگرایان و دوجنسی‌ها فرق دارند.

فیلم «آینه‌های روبرو» موضوع ترانس سکسوالیسم را شاید برای نخستین بار در افکار عمومی جامعه ایران مطرح کرده است.

بسیاری از مردم، ترانس سکسوالیسم را با هرمافرودیسم و گاه حتی با همجنسگرایی یکی می‌گیرند.

هرمافرودیسم یا دوجنسی بودن، نوعی اختلال و اشکال آناتومیک است.

یعنی در بدن فرد مبتلا، اندام‌های جنسی هر دو جنس مونث و مذکر وجود دارد.

مثلاً ممکن است دستگاه خارجی تناسلی شخص، مردانه باشد.

اما ارگان‌های زنانه مثل رحم و تخمدان نیز در بدن او به شکل ناقص وجود داشته باشد.

چنین فردی دوجنسی قلمداد می‌شود.

فرد دوجنسی از حیث ارگانیسمش دچار نوعی ابهام جنسیتی است و نمی‌داند که زن است یا مرد

دوجنسی‌ها معمولا عقیم هم هستند اما ترانس سکسوالیسم کاملاً متفاوت از هرمافرودیسم است.

فرد مبتلا به ترانس سکسوالیسم، در ساختمان بدنش هیچ اشکالی وجود ندارد.

هرمافرودیت‌ها در ساختمان بدن‌شان اختلال وجود دارد اما ترانس سکسوالیست‌ها از حیث ساختمان بدنی، کاملاً مرد و یا کاملاً زن هستند.

اندام های جنسی خارجی و درونی آنها کاملاً مردانه و یا کاملاً زنانه است.

منظور از اندام‌های جنسی درونی، رحم و تخمدان و هورمون‌های زنانه در زنان و هورمون‌های مردانه در مردان است.

– آیا ترانس سکسوالیسم یک بیماری روانی محسوب می شود؟

بله، اما نباید فراموش کنیم که منظور از بیماری روانی در این‌جا آن اختلالات شدید روانی که فرد را کاملاً غیرطبیعی و مبتلا به رفتارهای عجیب و غریب می‌سازد نیست.

اختلالات روانی انواع گوناگونی دارند. برخی از آنها اصلاً به چشم نمی‌آیند و به راحتی قابل تشخیص نیستند.

گاه در برخوردهای نزدیک مشخص می‌شوند ولی کلاً آشکار نیستند.

اختلال هویت جنسی هم جزو اختلالاتی است که ممکن است دیگران سال‌های سال متوجه آن نشوند.

– به غیر از مشکلات فرهنگی موجود در جامعه ایران در دو جنسی‌ها، احکام فقهی درباره ترانس سکشوالیست‌ها چگونه‌اند؟

اولین بار فردی به نام فریدون پورملک آرا در پاریس نزد امام خمینی(ره) رفت و مشکل اختلال هویت جنسی‌ اش را با امام در میان گذاشت.

بعد از انقلاب، مجوز جراحی تغییر جنسیت را از امام خمینی(ره) دریافت کرد.

امام(ره) فتوا دادند که تغییر جنسیت با نظر متخصص ماهر، شرعاً بلااشکال است.

پس از فتوای امام، فریدون پورملک آرا، به تایلند رفت و تن به جراحی تغییر جنسیت داد و زن شد و با نام مریم پورملک آرا، به زندگی‌اش ادامه داد و در سن ۶۱ سالگی درگذشت.

او در تمام مدت زندگی‌اش به عنوان زن، به شدت پیگیر مشکلات دوجنسی ها بود و انجمنی هم برای حمایت از این افراد تاسیس کرد تا آنهایی که قابل درمانند، درمان شوند و کسانی هم که چاره‌ای جز عمل جراحی ندارند، اقدامات قانونی لازم برای عمل جراحی تغییر جنسیت آنها انجام شود.

این افراد دوره‌های روانکاوی را پشت سر می گذارند و اگر قادر به تثبیت جنسیت واقعی خودشان باشند، اقدامات لازم برای بهبودشان بدون عمل جراحی دنبال می‌شود و کسانی که دیگر چاره‌ای جز عمل جراحی ندارند، به کمیسیون مربوطه در سازمان پزشکی قانونی معرفی می‌شوند.

آماده‌سازی روانی این افراد و نیز خانواده های‌شان برای پذیرش جنسیت جدید پس از جراحی تغییر جنسیت، یکی از اقدامات سازمان پزشکی قانونی است.

بعضی از خانواده‌ها، به خوبی با جنسیت جدید فرزندشان کنار می‌آیند و بعضی‌ها هم نه؛ یعنی بچه‌های‌شان را طرد کرده‌اند.

– علت تمایل این دسته از افراد به تغییر جنسیت چیست؟

تمایل به تغییر جنیست در این افراد، ناشی از اختلال هویت جنسی نیست بلکه از علل دیگری نشات می‌گیرد.

مثلاً ممکن است انواعی از اختلال شخصیت، افسردگی و روانپریشی، علت این نوع گرایش آنها باشد. این حالات با روان‌درمانی و داروهای روانپزشکی قابل درمانند.

خیلی از این افراد پس از درمان توانسته‌اند به طور طبیعی به زندگی‌شان ادامه دهند.

به هر حال هر کسی که گرایش به تغییر جنسیت خود داشته باشد، لزوماً اختلال هویت جنسی ندارد.

اختلا هویت جنسی، شیوع بسیار کمی دارد و تقریباً از هر پنجاه هزار و یا صدهزار نفر، یک نفر دچار این اختلال است.

برخی از کارشناسان هم می‌گویند منشاء این بیماری اختلالی است که تا سه ماهگی جنین، در هیپوتالاموس مغز جنین بوجود می‌آید.

عامل این آسیب مغزی هم شوک عصبی و روانی مادر به علل متفاوت است اما علت قطعی این عارضه کاملاً معلوم نیست.

قبلاً تئوری‌های دیگری مثل طرز تربیت والدین و محیط خانواده کودک، مطرح بود که البته این تئوری‌ها امروزه دیگر رد شده‌اند.

– آیا می‌توانیم استرس را عامل این بیماری بدانیم؟

به نظر من استرس نمی‌تواند عامل ترانس سکسوالیسم و اختلال هویت جنسی تلقی شود زیرا این اختلال در خانواده‌های بدون تنش هم وجود دارد.

حتی بسیاری از دوجنسی‌ها در خانواده‌های بدون استرس و کاملاً نرمال عاری از اختلافات زناشویی به دنیا آمده و بزرگ شده‌اند.

به هر حال نمی‌توان با قاطعیت گفت که چنین استرس‌هایی در دوران بارداری مادر، زمینه‌ساز اختلال هویت جنسی در جنین است.

بسیاری از خانواده‌ها در همان دوران جنگ در شرایط بسیار نامطلوبی قرار داشتند و استرس‌های شدیدی را متحمل شدند ولی فرزندشان دچار اختلال هویت جنسی نشد.

مشاورین روانشناس مرتبط با این موضوع
کیومرث مروت کیومرث مروت
دکتری روانشناسی
از 75,000 هزار تومان
فرشته همدانی فرشته همدانی
مشاور روانشناس
از 55,000 هزار تومان
پریسا سبزواری پریسا سبزواری
دکتری روانشناسی
از 75,000 هزار تومان
پگاه عبادی پگاه عبادی
مشاور روانشناس
از 75,000 هزار تومان
سید محمد ستارزاده سید محمد ستارزاده
مشاور روانشناس
از 87,500 هزار تومان
مریم بنی عامریان مریم بنی عامریان
مشاور روانشناس
از 75,000 هزار تومان
سیما حداد سیما حداد
دکتری روانشناسی
از 75,000 هزار تومان
مریم جاویدی مریم جاویدی
مشاور روانشناس
از 60,000 هزار تومان

صحبت‌های یک جامعه‌شناس

اما در پایان این پرونده لازم دیدیم نظر «مجید ابهری» متخصص علوم رفتاری و آسیب شناس اجتماعی را در مورد مشکل اصلی این افراد که این روزها تبدیل به یک معضل شده است را بدانیم:

تی اس‌ها از نگاه رفتارشناسی افرادی بیمار هستند که دو جنسیتی شناخته می‌شوند و با یک عمل جراحی می‌توان آنها را به یکی از دو جنسیت موجود در جسم‌شان تبدیل کرد که البته بعد از جراحی نیز نه می‌توانند زن کامل باشند و نه مرد مطلوب.

لازم است همه ما بدانیم و بپذیریم که بین دو جنسیتی‌ها با افراد منحرف و همجنسگرا تفاوت بسیار است.

همجنسگراها مجرم و بزهکارند اما دو جنسیتی‌ها از نظر جسمی و روانی بیمار و هیچ گونه دخالتی در بروز  بیماری خود ندارند.

ادامه این مشکل در این افراد آنها را تا مرز خودکشی و بی‌هویتی پیش می‌برد و در صورت ادامه مخالفت‌ها آنها مجبورند به زندگی  گروهی رضایت دهند.

همچنین خانواده‌های این گونه اشخاص باید به بیماری جسمی و ناتوانی روحی آنها توجه خاص داشته باشند و اجازه ندهند دیگران با تمسخر آنها را آزار دهند.

اما در مورد افراد منحرف و همجنسگرا دولت باید با قدرت و شدت با آنها برخورد کرده و اجازه ندهد در جامعه حضور یافته و باعث آلودگی اجتماع شوند.

محسن باقری ابیانه

کارشناس روان‌شناسی 11 سال سابقه فعالیت در نشریات اجتماعی و روان‌شناسی کشور

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا