چرا مواد مخدر ؟
سالهاست که اعتیاد به مواد مخدر به صورت تهدیدی جدی، جامعه بشری و به ویژه نسل جوان آن را در معرض خطر قرار داده است. بازرگانی پرسود مواد افیونی با پدید آوردن کهکشانی از تباهی و مرگ که از کشتگاههای تریاک تایلند تا هزار توی مافیا در نیویورک دامن کشیده است، هر سال بر شمار قربانیان خود میافزاید. علل و انگیزههای اعتیاد به شرح زیر میباشد:
با ویکی روان همراه باشید.
۱. زندگی در گذر جوانی به زمزمهای پایانناپذیر میماند. رازها و جاذبههای این برهه از عمر آدمیبه گونهای است که بسیاری را به ورطه تباهی میکشاند و بسیاری دیگر را نیز در میدانهای گوناگون اجتماعی مانند: دانش، فرهنگ، هنر، ورزش و… افتخارآفرین میسازد.
دوران بلوغ و نوجوانی یکی از حساسترین دورههای زندگی به شمار میرود که در این دوره سنی خصوصیاتی از قبیل تشخص طلبی، اعلام استقلال، مخالفت جویی، خودنمایی، تبعیت از گروههای مرجع و دهها صفت دیگر بروز میکند. دوره جوانی زمان بحران و شورش است. جوان با دارا بودن ویژگیهای خاصی خود به دنبال هیجان است و در این راه اغلب به بیراهه کشیده میشود.
در واقع سن افراد، آسیبپذیری خاصی را برای ابتلا به اعتیاد فراهم میآورد. این آسیبپذیری به ویژه در سن نوجوانی و جوانی دیده میشود که افراد در مراحل نخستین تجربیات اجتماعی و تحکیم پیوندها با همسالان خود قرار دارند و در این دوره، نوع ارتباطات آنان و پایگاه فرهنگی و خانوادگیشان سهم بسزایی در مقاومت افراد در گرایش به اعتیاد یا برعکس آلوده شده به این پدیده ناهنجار اجتماعی دارد.
۲. برخی از افراد سستعنصر و بیاراده وقتی میبینند دوستانشان با مصرف مواد مخدر نگرانیها و گرفتاریهای روحی خود را خاموش کرده، حالت آرامش و شادی موقتی به دست میآورند، از روی کنجکاوی ترغیب میشوند تا با چند بار مصرف، حالتی مانند آنان به دست آورند اما همین گرایش موقت موجب اعتیاد میگردد و یک عمر بدبختی و پشیمانی را درپی میآورد. بنابراین، علت دوم را میتوان دوستان دانست.
۳. در اکثر اوقات عوامل روانی و فشارهای عصبی، کششی برای اعتیاد در فرد به وجود میآورد. مشکلات و نیازهای روانی و عاطفی برآورده نشده و عوامل نامساعد و ناراحت کننده زندگی شخصی را به طرف موادمخدر سوق میدهد. عدهای نیز برای رهایی از افکار مضطرب و فرار از رنج و نگرانی، به این مواد روی میآورند. بنابراین، دلیل سوم گرایش به اعتیاد را باید در فشارهای عصبی (روانی) جستجو کرد.
۴. نابسامانیهای زندگی، بیکاری، فرار از مشکلات و عدم توانایی فرد از روبرو شدن با مسائل اجتماعی از دیگر عواملی هستند که موجب میشوند شخصی، مواد مخدر را پناهگاهی برای خود تلقی کند و به آن پناه ببرد.
۵. گروهی نیز با تصوری نادرست برای پیدا کردن آرزوهای گمشده خود به مصرف مواد مخدر روی میآورند و آن را منبع لذت و خوشحالی و رفع نیازمندیهای خود میپندارند.
۶. برخی از محققان ریشه اعتیاد را در رابطه با امور جنسی میدانند و تصور میکنند، مصرف مواد مخدر لذت جنسی را افزایش میدهد یا آنانی که دچار ناتوانی جنسی هستند میتوانند با مصرف مواد، ناراحتی خود را درمان کنند، اما واقعیت این است که مصرف مواد مخدر نه تنها توانایی جنسی را زیاد نمیکند، بلکه آن را تضعیف نیز میکند.
۷. تنهایی، احساسی بیپناهی، نداشتن دوستان خوب، مشکلات خانوادگی و شکستهای اجتماعی نیز ممکن است فرد را به طرف اعتیاد سوق دهد.
۸. اختلافات خانوادگی و تضاد و کشمکش بین والدین موجب میشود که فرزندان از مراقبت و کنترل لازم برخوردار نباشند. این وضعیت و فضای نامساعد خانوادگی و عدم صمیمیت بین افراد خانواده موجب میگردد که فرزندان چنین خانوادهایی برای خود دوستانی بیابند و با اهمال و غفلتی که در پرورش آنها شده، به سوى اعتیاد سوق داده شوند.
۹. در نزد فرد معتاد، ترس، وحشت و بزدلی جانشین شجاعت و شهامت و از خودگذشتگی میشود و چون فرد معتاد به کار و شغل نیز بیاعتنا میگردد، ناچار برای به دست آوردن مواد مخدر به کارهای غیرشرافتمندانه مانند تکدی و دزدی روی میآورد یا واسطه فروش مواد مخدر میشود.
۱۰. معتادان برای رهایی از فشار و ناراحتیهای ذهنی و جسمی خود به غلط ماده مخدر را تنها وسیله کاهش یا تخفیف آنها میدانند. مخصوصا، چون برخی از افراد پس از مصرف مواد مخدر در رؤیا، آرزوهای خود را برآورده شده میبینند و در یک بهشت خیالی دردهای خود را درمان شده احساس میکنند، به مصرف آن ادامه میدهند و رفته رفته معتاد میشوند.
چه باید کرد؟
معتاد را باید یک بیمار دانست نه یک مجرم و برای درمان و بازگردانیدن او به آغوش خانواده و جامعه راهکارهای مناسبی یافت.
۱. آگاه ساختن فرزندان، غنیسازی اوقات فراغت جوانان، توجه به خواستههای منطقی نسل جوان، برقراری رابطه عاطفی در خانواده و تشویق فرزندان به فرایض دینی را میتوان از جمله راههای جلوگیری از اعتیاد جوانان ذکر کرد.
۲. آموزش عمومی و پیشگیری از اعتیاد باید به عنوان یک فرهنگ در جامعه همگانی شود و مقدم بر همه باید با شناخت دقیق نیازهای جوانان که بیشترین شمار معتادان را در کشور تشکیل میدهند، به علل و ریشههای اعتیاد پی برد.
۳. مفیدترین و ثمربخشترین نهاد اجتماعی، برای دور نگه داشتن جوانان از اعتیاد، خانواده است. دولت باید نسبت به آموزش دادن خانوادهها، اقدامات لازم را به عمل آورد.