پروفسور سمیعی : هیچ وقت از کار خسته نشدهام
زاده ۲۹ خرداد ۱۳۱۶ در شهر رشت است. پروفسور سمیعی پزشک و جراح مغز و اعصاب سرشناس ایرانی است که در حال حاضر ریاست فدراسیون جهانی انجمن جراحان اعصاب و ریاست بیمارستان علوم عصبی هانوفر در آلمان را برعهده دارد. تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در رشت به پایان رساند و سپس عازم آلمان گردید. رشتههای زیستشناسی و پزشکی را در دانشگاه ماینتس به پایان رساند و سپس دوره تخصص جراحی مغز و اعصاب را زیر نظر پروفسور کورت شورمن شروع کرد و در سال ۱۳۴۹ موفق به اخذ درجه تخصص در این رشته شد و در سال ۱۳۵۱ به اخذ درجه پروفسوری جراحی مغز و اعصاب از دانشگاه ماینتس نایل گردید.
با ویکی روان همراه باشید.
پروفسور «مجید سمیعی» کار علمی را با سمت استادیاری و معاونت بیمارستان جراحی مغز و اعصاب آغاز کرد. پس از چندی سرپرستی بخش جراحی مغز و اعصاب اطفال را به عهده گرفت. در سال ۱۳۵۰ اولین دوره از دوران آموزشی جراحی میکروسکوپی را آغاز کرد و در سال ۱۳۵۶ نخستین آزمایشگاه تمرین جراحی میکروسکوپی آلمان را با کمک بنیاد فولکس واگن تأسیس کرد.
پروفسور سمیعی در سال۱۳۵۶، ریاست بیمارستان جراحی مغز و اعصاب را در شهر هانوفر به عهده گرفت. در همین سال، کرسی جراحی مغز و اعصاب در دانشگاه لیدن هلند به وی اعطا شد و در سال ۱۳۶۶ دانشگاه ماینتس تصدی کرسی جراحی مغز و اعصاب را به وی پیشنهاد کرد. در سال ۱۳۶۷ با قبول تصدی کرسی جراحی مغز و اعصاب در دانشگاه هانوفر به کار پرداخت. از سال ۱۳۶۷ تا ۱۳۷۱ ریاست انجمن بینالمللی قاعده جمجمه را به عهده داشت و در سال ۱۳۷۱ به ریاست فدراسیون جهانی انجمنهای قاعده جمجمه انتخاب شد.
وی در زمینه تورم مغز و ترمیم و بازسازی جراحی دستگاه عصبی محیطی، مطالعات مهمی انجام داده است. ایشان بیشترین اعمال جراحی را روی تومورهای موسوم به نورینوم آکوستیک انجام داده است و در این زمینه بیشترین گزارشها متعلق به ایشان میباشد.
سمیعی در دهه ۱۹۹۰ اقدام به تاسیس یک مرکز بینالمللی علوم اعصاب که به اختصار INI شناخته میشود، نمود. بنای این مرکز برگرفته از شکل مغز میباشد. این مرکز در شهر هانوفر آلمان واقع است و ریاست آن را پروفسور برعهده دارد.
پروفسور سمیعی شاگردان زیادی تربیت کرده است که در کشورهای مختلف جهان به فعالیت در زمینه جراحی مغز و اعصاب مشغول هستند و هر ساله کنفرانسی را به افتخار ایشان در یکی از کشورها برگزار میکنند. ایشان در حال حاضر نیز بسیار فعال بوده، عملهای جراحی سنگین در قاعده مغز را با مهارتی بینظیر انجام میدهند و در اغلب کنگرههای مهم جراحی مغز و اعصاب جهان بهعنوان سخنران مدعو شرکت میکنند. پروفسور سمیعی به کشور خود ایران عشق میورزد و تلاش زیادی برای ارتقای جراحی مغز و اعصاب ایران انجام میدهد. گفتگوی ما با پروفسور سمیعی را بخوانید:
* کمی از خانوادهتان برایمان بگویید؟
در ۱۹ سالگی عاشق دختر عمویم شدم. حاصل ازدواج ما دو فرزند است؛ دخترم اقتصاد خوانده و پسرم مانند خودم جراح مغز و اعصاب است.
* پس عشق را هم تجربه کردهاید؟
در مورد عشق باید بگویم فلاسفه یونانی همیشه فکر میکردند همه چیز از قلب میآید اما به مرور متوجه شدند، که مغز مرکز تفکر و خاطرات ماست اما مسئله عشق را تا همین لحظه هم کسی کشف نکرده است. (با خنده)
* پروفسور همه شما را به عنوان فردی موفق میشناسند. استارت این موفقیت از کجا زده شد؟
من واقعا کار خاصی انجام ندادهام. هفت سالم بود که مثل همه به دبستان رفتم. پس از آن به راهنمایی. در پانزده سالگی مثل همه به دبیرستان رفتم. پس از اتمام دبیرستان مانند بسیاری از جوانان برای دانشگاه اقدام کردم، وارد دانشگاه شدم، تخصص گرفتم و تصمیم گرفتم با توجه به علاقهام، تمام فکر و ذهنم را به شغل و تخصصم اختصاص بدهم.
* علت این همه انرژی در وجود شما چیست؟
یکی از رموز پرانرژی بودن من این است که پرخوری در زندگیام مفهومی ندارد و سعی میکنم با غذاهای کمحجم ولی پرانرژی روزم را به شب برسانم و این مسئله موجب شده تا سنگین نشده و دچار رخوت و سستی نشوم. امروزه با ورزش، تحرک و تغذیه سالم میتوان از بروز بسیاری از بیماریها بهویژه سکته مغزی جلوگیری کرد. من همیشه علاقمند هستم با جوانان ۳۰ ساله گفتگو کنم. خانمها و آقایان نباید از بالارفتن سن خود ترس داشته باشند. خودم را از همه نظر سالم حس میکنم. از لحاظ تفکر سریعتر از دیگران هستم؛ چرا باید در گوشهای بنشینم و بگویم بازنشسته شدم. از صدها کشور هر روز برای من برنامه عمل جراحی ارسال میکنند. چرا نباید این عملها را انجام بدهم. هیچ لذتی بالاتر از این نیست که بیمار خود را سالم بعد از یک عمل سخت ببینی. تا زمانی که خداوند این حس را برای من حفظ کند و با دعای مردم ایران امیدوارم، سالیان دراز برای ملت ایران کارهای بزرگی انجام دهم.
* شما خوشبختی را در چه میبینید؟
وجدان. یکی از چیزهایی که انسان را خوشبخت نگه میدارد، وجدان است. از دوران جوانی باید فکر کنیم که کاری که انجام میدهیم، باعث صدمه است یا کمک به دیگران. از خدای خود متشکر هستم که من را حفظ کرد و خطایی نکردم. از طرفی کسانی که نسبت به من حسادت داشتند و قصد صدمه به من را داشتند، میبخشم
* برنامهریزی کاریتان چگونه است؟
در خصوص کار کردن و توان کاری باید بگویم که هیچ وقت از کار خسته نشدهام. زمانی که چند ساعت جراحی میکنم پس از اتمام آن برای ویزیت بیماران به بخشهای مختلف سرکشی میکنم و بعد هم وقتهای درمانگاهم را تنظیم کرده و به یک سری امور شخصی که در زندگی روزمره هر فردی وجود دارد میرسم. در واقع جراحی سرگرمی من است. از کمک به سراسر دنیا کوتاهی نمیکنم، در این سالها برنامهای برای قاره آفریقا داشتم و پزشکان آنها را در حوزه مغز و اعصاب دوره دادم. حالا آنها بهترین عملها را انجام میدهند.
* پروفسور سمیعی کمی در مورد مرکز تخصصی مغز و اعصاب که در ایران راهاندازی کردهاید بگویید؟
شبیه این مرکز را پیش از این در هانوفر آلمان و چین راه اندازی کردیم. دوستان پیشنهاد دادند که در ایران هم این مرکز را احداث کنیم. افتتاح چنین مرکزی برای من اهمیت بسیار داشت. ویژگیهایی را که برای احداث این مرکز در ذهن داشتم، ابتدا چین فراهم کرد و نهایتا آن را احداث کردیم. ما در نظر داشتیم تا در ایران بهترین مرکز مغز و اعصاب را راهاندازی کنیم. ما دنبال این بودیم مرکزی را راهاندازی کنیم که در دنیا نمونه نداشته باشد. این مرکز را خواستم به ملت ایران تقدیم کنم.
من انگیزهای برای اضافه کردن یک بیمارستان به بیمارستانهای ایران ندارم. بلکه این مرکز تحقیقاتی آموزشی تشخیص و درمان خواهد بود. همچنین علت اینکه ما در این چند قرن اخیر در رشته مغز و اعصاب پیشرفته بودیم، این بود که علم و دانش را رها نکردیم. تمام شاگردان من همیشه انتظار یک کار جدید را از طرف من دارند.
* هزینههای درمانی در این مرکز به صورتی است که همه افراد جامعه بتوانند از آن استفاده کنند؟
قرار شده برای اینکه بتوانیم به تمامی مردم از طبقات مختلف جامعه در این مرکز سرویس بدهیم، چندین بنیاد را درست کنیم که هزینه درمان افراد بیبضاعت از طریق این بنیادها پرداخت شود.
* پروفسور سمیعی یک توصیه پزشکی به کسانی که به سلامت خود علاقمند هستند؟
به نظرم سکته مغزی در سنین بالا باید جدی گرفته شود. عوامل زیادی در سلامت بدن در سنین بالا مهم است. تغذیه ما با بالا رفتن سن بسیار موثر است. زمانی ما متوجه بیماری در سلولهای مغزی میشویم که دچار سکته شدهایم در حالی که باید ۲۰ سال قبل به فکر تغذیه مغز باشیم. اگر بتوانیم از سنین ۳۵ تا ۴۰ سال بعد مواظب تغذیه، چربی، فشار خون و مسائل دیگر باشیم که عروق بدن خسته نشوند، مطمئنا در سنین بالا با دقت و تمرکز بالا میتوانیم زندگی کنیم. از سوی دیگر یکی از مطالب مهم این است که مغزمان را مغشوش نکنیم. دنیای امروز شاید باعث شود حجم زیادی از اطلاعات در آن واحد وارد مغز شود اما باید بسیار مراقب بود که مسائل مختلف را وارد مغز نکنیم چرا که این کار کیفیت ارتباط سلولهای مغز را دچار اختلال میکند. به تمام افراد و به ویژه به جوانها توصیه میکنم ابتدا یک کار را به انتها برسانند و بعد به سراغ کارهای دیگر بروند چرا که در غیر اینصورت رفته رفته عملکرد مغز کاهش مییابد.
توصیهای هم که برای والدین دارم این است که تا جایی که میتوانند کودکان را از کامپیوتر دور کنند و اجازه ندهند وقت زیادی از آنها از طریق بازیهای کامپیوتری پر شود چون حجم زیاد اطلاعاتی که به مغز کودک وارد میشود باعث آلودگی مغزی و فکری در کودکان میشود. به ویژه بازیهای رایانهای که اگر بهمدت طولانی از آنها استفاده شود جز تلف کردن انرژی مغزی و آسیبهای جسمی و مغزی به کودکان دستاورد دیگری در پی ندارد.
* برای دانشجویانتان چه توصیهای دارید؟
به دانشجویان و. پزشکان جوان میگویم که از این شاخه به آن شاخه نپرند. اگر آدم اطلاعات عمومی داشته باشد بد نیست ولی باید یک رشتهای را پیش بگیرد. برای این منظور باید عاشق آن رشته باشد. عشق بزرگترین قدرت در وجود انسان است. اگر به خاطر ثروت و مقام بخواهد دنبال چیزی باشد، موفق نخواهد بود. باید عاشق باشد و از همه چیز برای تسلط در آن رشته، صرفنظر کند. امیدوارم جوانان به این نصیحت گوش کنند.