مصاحبه

تفکر گروهک تروریستی داعش ، یک تفکر بیمار

چندی پیش بر خروجی سایت ویکی روان مطلبی قرار گرفت تحت عنوان «داعش پر از افسرده و اسکیزوفرن». پیرو این مطلب با سید محمدعلی لوح موسوی روان‌شناس- گفتگویی داشتیم تا شخصیت اعضای گروهک تروریستی داعش را بیشتر مورد بررسی قرار دهیم. در زیر این گفتگو را می‌خوانید:

با ویکی روان همراه باشید.

* سایت‌ها و خبرگزاری‌ها مطالب مختلفی در مورد گروهک تروریستی داعش می‌نویسند ولی بحث ما به لحاظ روانی است و با بخش سیاسی آن کاری نداریم. به نظر شما اعضای این گروهک چگونه شخصیتی دارند و چرا اینقدر به توحش و خونریزی علاقه دارند؟

ما در روان‌شناسی به رفتار خیلی نمی‌پردازیم؛ به این توجه می‌کنیم که پشت هر رفتاری یک فکری است و پشت هر فکری یک سیستم فکری است که بعضی از روان‌شناسان آن را «طرحواره» و بعضی دیگر منطق‌های فکری می‌نامند. حالا این سیستم فکری که گروهک تروریستی داعش دارد خطرناک است و باعث بروز چنین رفتارهایی در آنان می‌شود. یعنی سیستم فکری خطرناک باعث فکر خطرناک و باعث رفتار خطرناک می‌شود. آنها افرادی را که مثل خودشان نیستند و این سیستم فکری ندارند، می‌کشند و از بین می‌برند. آنها می‌گویند یا مثل ما فکر می‌کنید یا انسان نیستید. بنابراین باور اول اعضای گروهک تروریستی داعش این است؛ تنها کسانی انسان هستند که مثل من فکر می‌کنند، باور دوم این که تمام رفتار من صحیح است. البته این افکار و باورها ممکن است در افراد دیگر هم باشد، لزوما فقط داعش این گونه نیست خیلی افراد هستند که باور دارند «هر کسی که مثل من فکر نمی‌کند لایق زنده ماندن نیست. این تفکر باعث جنگ می‌شود. اگر از بحث شناختی بررسی کنیم می‌فهمیم که در تربیت خانواده این فرد گفته شده که یا همه باید مثل تو فکر کنند یا حیوانند بندورا می‌گوید: «کسی کار غیر‌اخلاقی انجام نمی‌دهد مگر اینکه توجیه اخلاقی داشته باشد». اعضای داعش هم به خیال خودشان توجیه دارند؛ اینکه ابتدا برچسب حیوانیت روی فرد می‌گذارند و بعد می‌کشند.

* بیشترین تمرکز گروهک تروریستی داعش روی مسائل جنسی است. چرا؟

هر گروهکی از انگیزش‌ها استفاده کرده و برای خود طرفدار جمع می‌کند. در گروهک منافقین هم این گونه بود که یک فرد گوشه‌گیر و تنها را پیدا می‌کردند و به وسیله یک دختر جوان و زیبا او را جذب گروه می‌کردند. او هم به خاطر رسیدن به میل جنسی مجبور بود یک سری رفتارها را انجام دهد. حدود ۱۸ سال پیش در گروهک منافقین یک پسر جوانی برای رسیدن به یک دختری که در گروهک منافقین بود پدر و مادر و خواهر خود را در خانه آتش زد که البته نجات یافتند ولی اصل هدف این بود و برای رسیدن به دختر مورد علاقه‌اش این رفتار را مرتکب شد. از این دست رفتارها در طول تاریخ بسیار بوده است که از روی همان‌ها الگوبرداری شده است. تمامی ‌تروریست‌ها در جهان الگوی ثابت و تکراری دارند و با دو انگیزه افراد را به خود جلب می‌کنند؛ پول و جذابیت‌های جنسی.

آنها می‌گویند روی هر زنی دست بگذاری و سه بار الله اکبر بگویی به تو حلال می‌شود حتی اگر متاهل باشد. در واقع با گفتن سه مرتبه الله اکبر او از همسرش جدا می‌شود.

گروهک تروریستی داعش

* همان‌طور که اطلاع دارید اعضای تشکیل‌دهنده گروهک تروریستی داعش را دو دسته افراد تشکیل می‌دهند. یک دسته اروپایی و یک دسته خاورمیانه‌ای. به نظر شما این تفکیک چه ویژگی‌هایی می‌تواند داشته باشد؟

بله. دقیقا. گروهک تروریستی داعش دو نوع افراد را می‌پذیرد. افراد اروپایی و خاورمیانه‌ای که اروپایی‌ها فقط از نظر اقتصادی عضو می‌شوند و خاور میانه‌ای‌ها به لحاظ مذهبی به اصطلاح خودشان از نظر مذهبی به این گروهک می‌پیوندند. مذهب می‌تواند انسان را به خدا یا به شیطان برساند. افرادی که نمی‌توانند بازداری اخلاقی داشته باشند مذهبی را انتخاب می‌کنند که بی‌بند و باری جنسی داشته باشد یعنی اعضای داعش که تجاوز جنسی می‌کنند، با اراذل و اوباشی که در مناطق مختلف هستند و هیچ دین و مذهبی ندارند هیچ تفاوتی نمی‌کنند؛ فقط این‌ها برای خود مذهب داعش را درست کرده‌اند که راحت هر کاری و خلافی را انجام دهند که می‌شود همان توجیه اخلاقی. چون در این مذهب نه تنها افراد از این کار منع نمی‌شوند بلکه به سوی مسائل جنسی تشویق هم می‌شوند و اعتقاد دارند که ارضای نیازهای جنسی به این شکل ثواب هم دارد و نوع عقیده انسانیت را زیر سوال می‌برد. آنها دیگران را خوارج می‌نامند یعنی می‌گویند آنچه که ما اعتقاد داریم اگر عمل شود که درست است و افرادی که عمل نمی‌کنند خوارج هستند و از دین خارج شده‌اند. این افراد خود شیفته هستند و فقط خود را می‌بینند و اگر کسی با آنها مخالفت کند یا آنها را ترک کند به راحتی می‌کشند یا کارهایی از قبیل اسیدپاشی انجام می‌دهند. در ضمن اعضای داعش به یک حالت رستگاری خیالی عقیده دارند یعنی به آنها القاء شده که اگر ۷ شیعه را بکشید، رستگار می‌شوید. آنها برای خوشایند خودشان افراد را می‌کشند. انسان منطقی وقتی مخالفتی را می‌بیند با منطق پیش می‌رود و می‌گوید او هم انسان است و برای خود عقیده دارد ولی فرد خود شیفته در برابر هر مخالفتی دست به کشتار می‌زند و اصلا فکر نمی‌کند. داعش برای افرادش تصویری توهمی ‌می‌سازد و به آنها آموزش می‌دهد که شما افراد را می‌کشید و بعد از مرگ به بهشت می‌روید و در آنجا با حوریان بهشتی هستید و افراد به شوق این توهمات، دست به کشت و مشتار می‌زنند. در واقع باز می‌رسیم به همان بحث مسائل جنسی. این افراد عقده‌های جنسی دارند و دنیا را بر محوریت خود می‌بینند که همان خود‌شیفتگی است.

* نهایت کار داعش عملیات انتحاری است. بر اساس تحقیقاتی که انجام شده در میان اعضای داعش افراد افسرده بسیار وجود دارد و همه می‌دانیم که نهایت افسردگی خودکشی است پس انتحار و خودکشی نتیجه افسردگی است. نظرتان در این مورد چیست؟

افراد خصوصا مذهبی‌ها بی‌دلیل نمی‌توانند خود را بکشند پس این‌ها به افرادشان دلیل خودکشی می‌دهند. آنها با وعده‌های پوچی که به افرادشان می‌دهند آنها را به سمت خودکشی می‌کشانند و عملیات انتحاری شکل می‌گیرد. این افراد علائم افسردگی دارند به ظاهر خود نمی‌رسند و به دنبال انگیزه جدید در زندگی هستند که این انگیزه‌ها را داعش برای آنها فراهم می‌کند؛ یا با پول، یا با برآوردن امیال جنسی در این دنیا یا با دادن توهمات جنسی در دنیای آخرت. یعنی برای سعادتمندی خودشان اجازه دارند به مال و جان و ناموس دیگران تجاوز کنند. افسردگی، بی بند و باری جنسی و خودشیفتگی از عوامل جذب افراد در گروهک داعش است. آنها مسلمان نیستند که اگر بودند این گونه رفتار نمی‌کردند. خانم آنجلینا جولی در فیس بوک خود داستانی را نوشت بدین مضمون: «زن و شوهری مسیحی از ایست بازرسی داعش رد می‌شدند. به آقا می‌گویند دین تو چیست؟ می‌گوید مسلمانم. داعشی می‌گوید قرآن بخوان و او شروع به خواندن بخش‌هایی از انجیل را می‌کند و در نهایت از ایست بازرسی رد می‌شوند. خانم به شوهرش می‌گوید چرا این کار را کردی اگر می‌فهمید که قرآن نیست ما را می‌کشت. مرد می‌گوید او نمی‌فهمید چون قرآن نمی‌خواند کسی که قرآن بخواند داعشی نمی‌شود.»

آنها مذهب را بهانه‌ای برای رذالت‌های خود کرده‌اند. داعشی‌ها قرآن نمی‌خوانند، آنها ورد می‌خوانند. این نکته مهم است که بدانید ما یک ورد داریم، یک فکر داریم و یک ذکر داریم. ورد تفکر داعشی است. ورد آن چیزی است که بدون تفکر فقط به زبان می‌آید و فکر در ذهن انسان است بدون تکلم. ورد همراه فکر می‌شود ذکر. داعش یک سبک فکری است. اهل بیت و ائمه در جایی که فقط جان و مال و ناموس مومنین در خطر بوده در امور دخالت می‌کردند و نه اینکه خود را تحمیل نمایند. دخالتی در امور شخصی افراد نداشتند. ما باید از این سبک تفکر جلوگیری کنیم و باید بدانیم که ما حق دخالت در امور شخصی افراد را نداریم. ما باید انسانیت را ترویج دهیم، باید انسان‌ها را هدفمند کنیم و کرامت انسانی را گسترش دهیم تا بتوانیم داعش را ریشه کن کنیم.

محسن باقری ابیانه

کارشناس روان‌شناسی 11 سال سابقه فعالیت در نشریات اجتماعی و روان‌شناسی کشور

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا