دلیل اعتیاد به مواد روانگردان در بین جوانان چیست؟
در ادامه مبحث اعتیاد، به علت اعتیاد به مواد روانگردان در میان جوانان میپردازیم و اینکه چگونه میتوان از آن پیشگیری بعمل آورد.
در ارتباط با جوانان و مسائل مربوط به آنها توجه و دقت کافی در امر جامعهپذیری بسیار حائز اهمیت میباشد . بسیاری از صاحبنظران معتقدند که: «فرایند جامعهپذیری جوانان، مستقیماً وابسته به نظام آموزشی است.
فهرست موضوعات بررسی شده
اعتیاد به مواد روانگردان معضل جدید جامعه ما
در سالهای دوم ، سوم و چهارم دبیرستان که این روزها از آن به عنوان پایه دهم، یازدهم و دوازدهم یاد میشود، پایگاههای جامعهپذیری دانشآموزان شکل میگیرد . هر شبکه و گروه، دراین سالها جامعهپذیری را تسریع میکند.
با سایت روانشناسی ویکی روان همراه باشید.
از آنجا که جامعهپذیری نیز بطریقی تحت تأثیر شرایط منطقهای و محلی قرار دارد، آموزشهای لازم باید متناسب با مناطق در حال بحران باشد.
به طور کلی آنچه مهم است شناخت دوره نوجوانی و جوانی، اقتصاد پویا و بستر اجتماعی مناسب با رشد و توسعه مشاغل حرفهای میباشد که در این راستا، مؤسسات آموزشی میتوانند با تربیت دانشآموزان و دانشجویان در سطوح مختلف، شرایط مناسب را فراهم آورند.
لذا مؤسسات اجتماعی شرایط فرهنگی و وضعیت مناسب آموزشی را ایفا خواهند کرد.
جوانان و خرده فرهنگها
در تمام دورانها جوانان از خردهفرهنگها و الگوهای رفتار خاص خود برخوردار بودهاند که در سرنوشت آنها نقش تعیینکننده داشته است.
در این شرایط میتوان به عنوان مثال از مواردی چون مدگرایی (پوشش لباس)، طرز محاوره، پرداختن به موسیقی (نسبت به شرایط سنی متفاوت)، استفاده از موتور در تفریحات و برای برنامههای مهیج، ورزش جهت نمایش قدرت و استفاده از مواد مخدر، دخانیات و الکل نام برد که برای ساماندهی هرچه مناسبتر ضرورت دارد تا توجه جدی به این امر بویژه اعتیاد بشود.
زیرا اعتیاد تحت تأثیر جنبههای جسمانی بوده و عاملی است در جهت از خود بیگانگی و عدم تعلق به جامعه و به همین خاطر توجه به سه نکته ذیل در خصوص اعتیاد ضروری است:
- جوانان عمدتا با نمایشها واعمال خطرناک سعی در مطرح نمودن خود دارند. به عنوان مثال فعالیتهای آنان در خیابانها در سنین۱۶-۱۸ سالگی.
- گرفتن گواهینامه رانندگی در سن ۱۸ سالگی و مطرح نمودن خود برای اشتغال که البته با مشکل بیکاری مواجعه میشوند.
- محدودیت ورود به دنیای بزرگترها و عدم توانایی برای به نمایش گزاردن تجارب خود در سنین ۲۲ و۲۳ سالگی.
جوانان و بحران هویت
هویت عبارت از آگاهی شخص نسبت به اینکه کیست و به کجا میرود. هویت شخص یک ساختار روانی – اجتماعی است.
یعنی هم شامل طرز فکر و عقاید فرد است و هم شکل ارتباط فرد با دیگران را میسازد.
اگر هویت جوانی در طول زمان و براساس تجربیات حاصل از برخورد صحیح اجتماعی ایجاد شود و جوان بتواند خود را بشناسد و از دیگران جدا سازد، تعادل روانی وی تضمین میشود ولی اگر سرخوردگی و اعتیاد جایگزین شود، به جای تماس با مردم، جوان، گوشهگیر و منزوی شده و به جای تحرک به سکون میگراید و به جای خودآگاهی و تعیین هویت مثبت، در نقش خود دچار ابهام میشود.
در واقع هماهنگی و تعادل روانی وی به هم میخورد و به بحران هویت دچار میشود. بحران هویت ارتباط فرد با والدین را نیز دستخوش تغییر میکند.
در این حال نوجوان معمولا علی رغم نیاز شدیدتر به دوستش و تفاهم متقابل، مورد هجوم و انتقاد قرار میگیرد.
بررسی علت اعتیاد به مواد روانگردان میگوید که همین امر موجب میشود که نسبت به دیگران و والدین خود دچار تضادها و کشمکشهای ضد و نقیض شود و برای اینکه خود را از این شرایط رها سازد سراغ گروه دوستان و همسالان میرود و به قولی برای احساس آرامش اقدام به اعمالی خلاف هنجارهای جامعه از جمله استعمال مواد مخدر مینماید زیرا عدم انطباق بین سطح انتظارات جامعه و خانواده از فرد و بالعکس باعث میشود در ابعاد روانی و زیستی فرد افراط و تفریط صورت گیرد و به عبارتی بهتر، فرد دچار سرخوردگی و بحران میشود و نهایتا اقدام نابهنجاری صورت میدهد.
بیماریها موجب گرایش به اعتیاد میشوند.
اعتیاد در اثر مواد خوابآور
برخی از اعتیادها در نتیجه مصرف مداوم داروهای خوابآور و یا سایر داروها مسکنی است که بعد از عمل جراحی در بیمارستانها و یا برای تسکین بعضی از امراض صعبالعلاج مورد استفاده قرار میگیرد.
کثرت افراد مبتلا به مواد مخدر که جزء گروه انحرافات اخلاقی هستند به اندازهای است که اعتیاد را جزئی از خصوصیات سایکوپاتها (psychopathic) برشمردهاند.
انحراف بعضی از جوانان در نتیجه ضعفهای شخصیتی است که از رفتارهای غیرعادی والدین در کودکی آنها و نارساییهایی در تربیتهای اولیه ایشان ناشی میشود.
سیر مدارج تکامل شخصیتی از دوران طفولیت آغاز میگردد. در آن هنگام که شخص اراده و اختیار کافی برای کنترل و تغییر محرکهای محیطی نداردزو نمیتواند تأثیری بر آنها داشته باشد، والدین و مربیان بیشترین سهم را در رشد و تکامل شخصیتی فرد برعهده دارند.
نمونههای متفاوتی از روشهای تربیتی در هر جامعهای قابل مشاهده است که اغلب بدون آگاهی از عواقب سوء آن توسط والدین اعمال میگردد.
مثلا مادرانی که بیش از حد به کودکشان توجه داشته و دائم از آنها پرستاری میکنند، مانع میشوند تا طفل در جریان وقایع و مشکلات قرار گیرد و به آزمایش و تجربه آنها بپردازد.
از این رو در حل معضلات آینده زندگی دچار مشکلاتی خواهد شد. همچنین والدینی که ثبات عاطفی نداشته یا فوقالعاده زورگو و مستبدند، اغلب فرزندانشان را از خود طرد میکنند، به پیشرفتهای کوچک آنها قانع نیستند و در این مورد اندیشه کمالگرایی دارند.
چه بسا درآینده، فرزندان خود را برای قبول اعتیاد مستعد گردانند. همچنین تغذیه و سایر رفتارهای دیگر مادر در پرورش اطفال، در آینده زندگی روانی اطفال دارای سهم بسزایی است و موجب پیریزی برخی اعتیادات در کودکی میشود.
علت اعتیاد به مواد روانگردان
اگر چه اعتیاد به مواد روانگردان گاهی درنتیجه ضعفهای جسمی و بیماریهای روانی است لکن مواد روانگردان نیز خواصی در خود دارند که حالت جنون را در شخص بوجود میآورند و نظیر آن در مبتلایان به شیزوفرنی قابل مشاهده است.
توهمات، تصورات غیرواقعی و سایر حالات در هر دو گروه مشابه هم بوده و در اثر اعتیاد به مواد روانگردان بی علاقگی شدید نسبت به محیط و پیشرفتهای اجتماعی ایجاد میشود مانند حالت در خود فرورفتگی (اوتیسم) و بیتوجهی به محیط (شیزوفرنیها).
اشخاصی که حشیش استعمال میکنند، در آنان همان حالاتی بوجود میآید که در حالات کاتوتونیکی و بهت بیماران کاتوتونی وجود دارد. در مسمومیت به الکل حالات مانیک و استعمال کوکائین به نسبت زیاد حالت صرع ایجاد میشود
در تحقیقات دیگری که انجام گرفته است، در معتادان، اختلالات منش مانند پسیکوپاتیک (psychopothic) و سوسیوپاتیک (sociopathic) مشاهده شده است.
در طبق هبندی ناهنجاریهای روانی که درسال ۱۹۶۸ توسط روانپزشکان آمریکایی انجام گرفت، اصولا اعتیادات به عنوان یکی از حالات اختلالات منش شناخته شده است.
زیگموند فروید خصوصیاتی را که در معتادین وجود دارد (از قبیل احساس نیاز شدید برای تهیه دارو) رجعتی به مراحل اولیه زندگی در روش برطرف ساختن اضطرابهای درونی دانسته است که معتادین به یکی از تکیهگاهها (که اغلب یکی از والدین بودهاند) پناه میبرند.
در تحقیقاتی که در این زمینه بعمل آمده است، در معتادان واکنشهای نورتیک (nevortic) مانند اضطراب، افسردگی، انزوا و حالات پسیکونورتیک (psychonorothic) مانند نوسانات افسردگی و حساسیتهای عاطفی قابل مشاهده بوده است.
مواد روانگردان بیماری زا هستند
از مضرات اعتیاد به مواد روانگردان علاوه بر موارد فوق، مصرف متمادی مواد روانگردان در معتادان، عوارض و اختلالاتی را بوجود میآورد که خاص چنین موادی میباشند.
استفاده متمادی از الکل معتاد را به اختلالات روانی، خواب در بیداری، هذیانگویی، توصیف وقایعی که امکان به وقوع پیوستن آن وجود ندارد و توهماتی مبتلا میسازد که مشابه عوارضی است که در بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی قابل مشاهده است.
جنون الکلی نیز در اثر اختلالاتی است که به مرور در مراکز عصبی این معتادان ایجاد میگردد. (جنون الکلی در جدول بندی روانپزشکان جزء جنون عضوی پسیکوزها محسوب میشود)
در طی آن، بیماران به یک حالت هذیانگویی شدید که به اختلالاتی در بینایی و شنوایی همراه است دچار میشوند. در این بیماران همچنین حافظه به فراموشی دچار شده، قدرت یادگیری کارهای جدید در آن کاهش مییابد .
تاکنون ارگانهای مختلف در نقاط مختلف جهان بیش از هر بیماریای برای از بین بردن اعتیادات کوشش کردهاند و به موازات این مجاهدتها اعتیاد نیز در جوامع مختلف رسوخ بیشتری یافته است