شاید برای خیلی از افراد عشق به حیوانات مفهوم خاصی نداشته باشد، اما برای عموم مردم حیوانات موجوداتی هستند که هر روز تعداد زیادی از مردم را شاد میکنند. آنها برای همه مردم دوست داشتنی و مهربان هستند. گاهی در جلسات مشاوره روانشناسی برای مراجعین خاص دوست داشتن حیوانات و نزدیک شده به آنها توصیه می شود چون عشق حیوانات یکی از اولین انواع عشق است.
پیش از شروع پیشنهاد می کنیم مقاله تعریف عشق چیست را حتما مطالعه کنید.
فهرست موضوعات بررسی شده
عشق به حیوانات چیست؟
با بخش مقاله های علمی و روانشناسی ویکی روان همراه باشید.
دوست داشتن حیوانات یعنی برای آنها سهم زندگی قائل باشیم و کاری نکنیم دنیا جای بدی برای آنها باشد. عشق به حیوانات یعنی بدانیم همانطور که انسان ها نیاز به ابراز علاقه ما دارند، حیوانات هم مشتاق عشق ما می باشند.
حیوانات باعث می شوند انسان ها افرادی دلسوز و مثبت تری باشند و به طور کلی شادتر باشند.
به دلیل دوست داشتنی بودن حیوانات، افراد محبت بیشتری به آنها دارند و این شروعی برای عشق به حیوانات است.
از دیرباز حیوانات وحشی مورد علاقه انسان ها بوده اند.
مشاوران پیشنهادی ویکی روان:
تاریخچه عشق به حیوانات در انسان ها
تک تک فرهنگ های تاریخ، در فرهنگ عامهشان، سنت ها، اساطیر و هنرشان، حیات وحش را شامل می شوند و آن را مهم می دانند.
از نقاشی های غار گرفته تا افسانه های ایزوپ، وابستگی ما به حیوانات قدیمی و گسترده است و عملاَ جهانی است.
اما چرا؟ شاید این یک بازگشت روانی به زمان هایی باشد که اکثر تمدن بشری همراه با حیوانات شکوفا می شدند.
یا شاید به این دلیل باشد که ما به طور غریزی می دانیم که همزیستی با حیوانات برای ما خوب است و بسیاری از مطالعات، فواید جسمانی و عاطفی همنشینی انسان با حیوانات را عنوان کرده اند.
محققان می گویند که وابستگی به حیوانات ممکن است تا حدودی ریشه در شباهت های عاطفی داشته باشد که در میان گونه های انسان و حیوان مشترک است.
این احساس که وقتی چیزی ترسناک یا تهدید کننده در گوشهای میخزد، موهای شما سیخ میشود، یک واکنش فیزیکی است که در سگها، گربهها، اسبها، گاوها، خوکها، شیرها، خفاشها، و جوندگان نیز وجود دارد.
«فیل ها» دقیقاَ مثل ما برای درگذشتگان خود عزاداری می کنند و این پدیده ای که مدت هاست توسط محققان فیل شناخته شده است اما به ندرت توانسته اند از آنها فیلمی بگیرند.
دیدگاه های متناقض در مورد عشق به حیوانات
البته بر اساس روانشناسی حیوانات و ارتباط ما با آنها همه افراد حیوانات را دوست ندارند. شاید افرادی که در جلسات مشاوره ترس از حیوانات شرکت می کنند نخواهند از نزدیک با هر نوع حیوانی ارتباط داشته باشند. اما این به معنای نقض عشق به حیوانات است؟
به طور مثال اکثر مردم، از جمله آنهایی که عاشق حیات وحش هستند، ترجیح میدهند در اطراف گونههای خاصی نباشند (مانند مارها و عنکبوتها که در برخی از فرهنگهای سراسر جهان مورد هتاکی قرار میگیرند).
حتی وقتی حیوانات مورد پسند واقع می شوند، بعضی از آنها بیش از سایرین محبوب هستند.
برخی از ویژگی های زیبایی شناسی، مانند چشم های بزرگ و رو به جلو و پوست های خزدار، از ویژگی های بارز گونه های محبوب جهان است.
چه کسی یک پاندا یا یک سگ زیبا را دوست ندارد؟ حتی افرادی که فوبیای سگ دارند، از دیدن تصویر این حیوانات زیبا لذت می برند.
فارغ از عشق به حیوانات یا همان احساسات شما نسبت به حیوانات، انسان ها قرن ها با آنها زندگی کرده و کار کرده اند.
امروزه از گربههای همراه در مصر باستان گرفته تا کبوتر قاصد در قرن ۱۹ و درمان در بیمارستان ها و سگهای ردیاب بمب واحدهای نظامی امروزی، ما به حیوانات نیاز داریم.
ما به حیوانات اهمیت میدادیم، زیرا برای زنده ماندن به آنها نیاز داشتیم.
شاید به همین دلیل است که انسانها هنوز غریزهای برای محافظت از حیوانات خانگی و وحشی دارند.
همچنین ممکن است که در اعماق روان ما، یک تشخیص ساده و عمیق از شباهت های ما وجود داشته باشد که:
- همه ما میبینیم
- میشنویم
- لمس میکنیم
- بو میکشیم
- استراحت میکنیم
- بازی میکنیم
- جوان می شویم
- و میمیریم
دلیل اصلی عشق به حیوانات چیست؟
تجربیات مشترکی که همه موجودات زنده روی زمین آن را تجربه میکنیم.
- آنها خیلی با مزه هستند
- آنها هم صحبت خوبی هستند (منظور وقت گذراندن با آنها است)
- آنها تو را به همان اندازه که دوستشان داری، دوستت دارند و حی بیشتر.
- آنها باعث میشود که شما احساس کنید که مهم هستید.
- آنها یک دوست هستند.
- آنها مانند ما دچار اختلالات روانی میشوند که یکی از آنها افسردگی حیوانات است
- آنها با شما صحبت نمی کنند.
- آنها بدون قید و شرط شما را دوست دارند
- هر وقت به آنها احتیاج داشته باشید، همیشه در آنجا حضور دارند.
- آنها بیگناهند. تنها چیزی که میخواهند این است که دوستشان داشته باشید.
- آنها شما را راضی می کنند. مهم نیست که روز بدی داشتید، آنها آنجا هستند تا به شما خوشامد بگویند و احساس بهتری داشته باشید.
- آنها برایت شادی می آورند.
- آنها استرس را کاهش میدهند
- آنها تنهایی را کاهش میدهند
- آنها می دانند چگونه ببخشند.
- آنها به شما کمک می کنند بعد از یک روز خسته کننده آرام باشید
- حیوانات جالب هستند و باعث می شوند شما بخندید
- آنها زیبا هستند
- حیوانات برای زمین مفیدتر هستند تا انسانها.
- آنها بیوفا نیستند.
- آنها شما را بی دلیل دوست دارند و گاهی در جلسات مشاوره کودک و نوجوان توصیه می شود والدین از آنها برای بهبود حال بچه ها استفاده کنند.
- آنها زندگیها را نجات میدهند.
- آنها شما را درک میکنند.
- آنها مخلوق خداوند هستند.
بله همانطور که مشاهده می کنید دلایل زیادی برای عشق به حیوانات وجود دارد که نمی توان آنها را نادیده گرفت.
اگر احساس می کنید به هر دلیل نیاز به صحبت با متخصص روانشناس دارید، مشاوره تلفنی با روانشناس بهترین انتخاب است.
در ویکی روان بخوانید:
قدم اول را تو بردار
عشق به حیوانات در هر جامعه ای در واقع قدم اول برای عشق به انسان ها است.
اگر جامعه ای نتواند با حیواناته خدا ارتباط صلح آمیزی برقرار کند، در نتیجه نمی تواند با دیگر انسان ها ارتباط سازنده ایجاد نماید.
از امروز تصمیم بگیریم با تمام موجودات زمین در صلح باشیم و به آنها عشق بورزیم.
عشق به حیوانات همان عشق به کسی است که آنها را آفریده است.
چطور از محبت به حیوانات به نفع خود استفاده کنیم؟
نتایج به دست آمده از جلسات مشاوره آنلاین روانشناسی در ویکی روان نشان می دهد افرادی که رفتار ملایمت آمیز با حیوانات دارند از نظر سلامت روانی و حتی جسمانی بهتری برخوردار هستند.
اما چطور از عشق حیوانات در زندگی استفاده کنیم؟
- به آنها غذا دهید؟ (منظور پرنده ها و گربه ها است، یا حیوانات اهلی اطرافتان)
- اگر هراس ندارید آنها را نوازش کنید.
- با گربه، سگ یا حیوانی که دوست دارید بازی کنید.
- اگر امکان پذیر است حیوان بیماری را با کمک متخصص درمان کنید.
- زمانی که نشانه های استرس را در خود مشاهده می کنید با حیوانات وقت بگذرانید.
- شاید عجیب باشد، اما یکی از راه های درمان افسردگی که در ویکی روان گفتیم بزرگ کردن یک حیوان است.
پیشنهاد ویکی روان
عشق به حیوانات و ارزش قائل شدن قدمی محکم برای حفظ سلامت روان است.
شما دوست عزیز می توانید در بخش مشاوره روانشناسی سایت ویکی روان از خدمات مشاوره به صورت صوتی و تصویری از هر جای دنیا استفاده نمائید. حتی امکان مشاوره خارج از کشور با پرداخت ارزی در ویکی روان مهیا شده است. همچنین می توانید از مشاوره متنی روانشناسی برای ارتباط نوشتاری با متخصص استفاده کنید.
من درکل برای حیوونا احترام بیشتری نسبت به اوما قائلم.البته از حیوونایی مقل کفتار و گرگ و امثال اینا متنفرم
همه حیوانات دوست داشتنی هستن حتی همون کفتاروماروگرگ وغیره وجونشون عزیزه نمیشه حیوان دوست باشی وبهشون احترام بذاری ولی ازبعضی متنفر سعی کن همه رو دوست داشته باشی واگرم نداری دلیل نمیشه متنفر باشی
چرا متنفری هر حیوانای زیبایی خودش را داره یکم عمیق نگاشون کن و سعی کن درکشون کنی هرکدوم تو جای خودش هم زیبان هم دنیای عشقن
سلام. عالی بود. لذت بردم.
با همه این دلایل موافقم اما به نظر من بهترین دلیل برای دوست داشتن حیوانات اینه که خیلی طبیعی و بدون ادا و اطوار و ژست و سلفی؛ بدون تظاهر و خیلی واقعی هستند
سلام،
بله دقیقا همینطوره
سلام. من حیوونارو خییلی دوست دارم. تاحدی دوسشون دارم و دلسوزشونم که اطرافیانم میگن تو کمبود محبت و عاطفه داری برا همین انقد اینارو دوست داری. مثلا یبار بچه گربه حیاط افتاده بود دنبال یه زنبورو باهاش بازی میکرد این زنبوره چسبید کف دست گربه دستشو نیش زد گربه خیلی حالش بد شد و من نشستم یربع براش گریه کردمو نوازشش کردم تا خوبشه. اصلا انگار واقعا مشکل دارم چون مریض حیوونا هستم و ازارشون قلبمو شدید بدرد میاره
سلام من عاشق حیونا مخصوصا سگهابودم و هستم ولی مدتیه عاشق گربه ها شدم(برخلاف گذشته که درک نمیکردم چرا گربه رو دوس دارند!)مخصوصا بچه گربه ها…البته مدتیه دارم پاکسازیه درون میکنم و در تمرین هستم که عشق بی قید و شرط به کودک درونم بدم و مطمئنم علت فوران اینهنه احساسم به بچه گربه ها بی ربط به عشقم به کودک درون نیست ولی بازخواستم نظربقیه رو جویا بشم؛اینکه چرا من اینروزا شب و روزم به بچه گربه ها و وقتی که در طول روز باهاشون گذروندم میکنم؟
اخی معلومه خیلی قلب مهربونی داری واین علتش بیماری نیست فقط قلب رئوفی داری ونشانه عشق ومحبت نسبت به حیوانات بیگناه هست وزیادهستن امثال شما یکیش خودم
سلام من علاقه خیلی شدید و حیوانات دارم و میخوام این علاقه کم کنم چون که امسال انتخاب رشته دارم و باید بخونم ولی نمیتونم میشه گفت تمام فکر و ذهنم سمت حیووناست و نمیتونم به درسم برسم درست و حتی یه جوجه پیدا کردم تو مدرسه و فکرم همش سمت اون بود و امتحان خراب کردم و کمترین نمره ترمم اون امتحان بود و الانم که یه جوجه گرفتم مرغ هام اذیتش میکنن و نمیزارن غذا بخوره فکرم همش سمت اونه و الان فکرم رو جوجه اردکه که بگیرم و نمیتونم از فکرش بیام بیرون و برم درسم بخونم و فکنم این علاقه شدیدم به خاطر اینکه تک فرزندم و تنهام میشه لطفا یه راهکار بدید که علاقم کم بشه یا حداقل فکرم ازاد بشه برای درس
من نیاز ب کمک دارم من بچه گربه مریض میبینم حالم بد میشه گریه میکنم خیلی داغون میشم میگم خدایا من بکش ک نبینم ابن حیون های بی زبون اینجوری آورده گرسنه باشن احساس میکنم روحم خسته شده از این همه غصه نمیدونم چیکا کنم
دوستان سلام من هم دوستدار و حامی حیوانات هستم وسگ و گربه و موش و مار برام نداره تا جاییکه بتونم بهشون کمک میکنم و خیلی از این حس و حالم خوشحالم و بخودم میبالم از اینکه در زمان نیازشون بی توجه نیستم و تلاش میکنم که نجاتشون بدم با این کار ارامش پیدا میکنم هر چند که گاهی مورد قضاوت بعضی از کوته نظران قرار میگیرم و اگر بتونم قانعشون میکنم و اگه نشه که هیچ میزارم با افکار خودشون در کشمکش باشند و من بکار خودم محکم تر از قبل ادامه میدم چه بسا که در این مسیر همراهان و همدلانی زیادی پیدا کردم وبا اطمینان به دوستانی که اینجا پیام گذاشتند و نگران حس و حال خودشون بودند میگم این نه بیماریه نه از سر بی کسی و نه هیچ چیز دیگری فقط و فقط نشانه قلبی لبریز از عشق بیکران خداوندی که در وجود شما بعنوان فرشتگان زمینی متبلور شده عشق از طریق دستان و نگاه شما روی زمین گسترش پیدا میکنه من بشما تبریک میگم برای عشق خالصی که در وجودتان شعله ور هست به این عشق ببالید
سلام به همه دوستداران طبیعت. خیلی خوشحالم که فهمیدم آدم هایی مثل خودم هم هستن و میتونم حرف دلم رو براحتی بزنم و کسی منو مسخره نکنه و بهم بخنده. نمیدونم بگم خوشبختانه یا متاسفانه، من ابراز احساساتم به حیوانات مخصوصا سگها خیلی خیلی زیاده و اگه یه سگی ببینم که نیاز به کمک داره، تا پای جونم بهش کمک میکنم و به اونجایی میرسه که اگه یه حیوون زبون بسته رو در حالت ناخوشایند ببینم، اونقدر حالم بد میشه که ناخودآگاه فکر خودکشی میوفتم که دیگه صحنه های دردناک نبینم. البته فکر کنم این حد از احساسات منطقی نیست و خیلی با قوانین کائنات مغایرت داره اما هنوز نتونستم به احساساتم غلبه کنم یا اون رو تا حدی کنترل کنم. آدم خوبه با احساس باشه و کمک کنه ولی نباید حال خودمون رو خراب کنیم که متاسفانه من اینجوری هستم. در حدی که به فکر رفتن پیش مشاور افتادم. شاید تا سه الی چهارماه، چهره مظلوم حیوونی که داره درد میکشه جلوی چشمم هست و زجر میکشم و کنترل احساساتم داغونم کرده. اگه کسی از شما هست که تونسته به طریقی به منطق واقعی برسه، لطفا ب من هم کمک کنه. من واقعا دارم نابود میشم. حتی کار هم نمیتونم بکنم و همش در حال گریه ام، همه بهم میگن تو دیوونه ای.
با احترام٬ نمیدونم چرا شما توصیه می کنید که ما به حیوانات اطرافمون مثل پرنده ها و گربه ها غذا بدیم. در همسایگی ما هستند کسانی که ته مانده پلو و غذاهای چرب و چیلی٬ پر ادویه و زعفران زده خود را برای پرندگان و گربه ها می ریزند و با این کار نه تنها باعث آلودگی زیاد محیط می شوند بلکه پرنده و چرنده را با غذای ناسالم بیمار می کنند و باعث ازدیاد حشراتی مثل سوسک می شوند. از شما بعید است که چنین توصیه هایی بکنید. بسیاری از حیوانات بخصوص در آب و هوای معتدل باید بتوانند غذای خود را پیدا کنند. مثلا آیا بهتر نیست که گربه های تهران بجای خوردن غذاهای چرب و چیلی یا گوشت لخم گران خریداری شده توسط پولدارهای شهر کمی موش بگیرند تا جمعیت موش بهتر شود. یکی از محبت های بزرگ ما انسانها به حیوانات این خواهد بود که آنها را به حال خود رها کنیم. نه محبت به سبک خاله خرسه و نه قساوت. مرسی