دعواهای خانوادگی، عاطفی است
همیشه جداییهای زوجین با مشکلات عدیدهای مواجه است. دادگاههای خانواده پر است از زن و شوهرهایی که به قصد طلاق مراجعه کردهاند و چنان در برابر یکدیگر ایستادهاند و به قولی شمشیرها را از رو بستهاند که گویی اصلا روزی عاشق هم نبودهاند. در این مورد با ابوالفضل مرادی و همسرش فاطمه بشیری که زوج وکیل هستند گفتگویی داشتیم. این زوج وکیل، پروندههای بسیاری را در کنار هم به اتمام رساندهاند. این گفتگو را تا انتها بخوانید:
با ویکی روان همراه باشید.
چهطور با هم آشنا شدید؟
بشیری: آشنایی ما از زمانی که وارد کانون وکلا شدیم آغاز شد. بعد از مدتی که پروانه وکالتم را گرفتم و هم دوره بودنمان تمام شد یک روز تلفن خواهرم زنگ خورد و دیدیم که آقای مرادی است و اجازه گرفت تا حضورا به منزل ما بیایند. خیلی تعجب کردم و اصلا انتظار نداشتم.
* بعد از ازدواج به این نتیجه رسیدید که با هم پرونده قبول کنید؟
بشیری: بله. چون در پروندههای کیفری، فرد میتواند دو وکیل هم داشته باشد. این برایمان یک مزیت هم دارد. اینکه اگر در یک روز دو جلسه دادگاه داشته باشیم که زمان و مکان آن اجازه حضور ندهد هر کدام از ما در یکی از جلسات حاضر میشویم.
این پیشنهاد از طرف چه کسی بود که همزمان کار کنید؟
مرادی: اوایل آشناییمان برای گذراندن دوره کارآموزی عملی هر دو به یک جا معرفی شدیم. به مرور حدود دو ماهی با هم همکار بودیم که طی این مدت بینمان علاقه به وجود آمد و منجر به این شد که پس از پایان دوره با ایشان تماس بگیرم و در خواست جلسه حضوری با خانواده را مطرح کنم. بعد از آن تصمیم گرفتیم که با هم کار وکالت را انجام دهیم و در اینجا اعتراف می کنم که کار در زمینه پروندههای خانوادگی را از همسرم یاد گرفتم.
پروندههای خانوادگی علیرغم این که خیلیها فکر میکنند ساده است اما پیچیدگیهای زیادی دارد. ما بیش از ۱۲ سال است که به طور تخصصی بر روی پروندههای خانوادگی انجام میدهیم.
چرا وکالت مسائل خانوادگی سخت است؟ در بحث روانشناسی هم مشاورههای خانوادگی از سختی بسیاری برخوردار است.
مرادی: چون زمانی دعوا بین من و شما است که یک مسئله حقوقی کیفری است و هیچ نسبت نسبی و سببی هم با هم نداریم و در نهایت با کمی دعوا و مراجعه به مراجع قضایی حل میشود ولی در مباحث خانوادگی، در مرحله اول اختلاف بین زن و شوهر ایجاد شده؛ زن و شوهری که زمانی به هم علاقه داشتهاند و مدتی را با هم زندگی کردهاند و در مرحله دوم و بدتر از همه اینکه گاهی بچه یا بچههایی دارند. قاعدتا نگاه وکیل و قاضی در چنین پروندههایی از حساسیت بیشتری برخوردار میشود چون آنها با هم غریبه نیستند. در گذشته افرادی که جهت طلاق توافقی مراجعه میکردند کارشان زودتر انجام میشد ولی مدتی است که دادگاه اول آنها را به مشاور خانواده ارجاع میدهد تا نظام خانواده با سادگی از بین نرود. نباید فراموش کنیم که دعواهای خانوادگی همیشه حقوقی نیست بلکه عاطفه هم در آن دخیل است.
در پروندههایی که داشتهاید پیش آمده اتفاق یا برخوردی شما را ناراحت کند؟
مرادی: زیاد پیش میآید. یک بار خانمی برای مهرش شکایت کرده بود و مرد با دستبند به جلسه دادگاه آورده شد. در این بین فزرند پسر ۹ ساله آنها هم حضور داشت که ورود پدرش با دستبند به همراه سرباز را دید. پدر در همان حال خم شد و صورت پسرش را بوسید. این صحنه خیلی ناراحتکننده بود که باعث شد به مادر و دایی بچه اعتراض کنم که چرا او را آوردهاند تا شاهد این صحنهها باشد. این دعواها بالاخره حل و تمام میشود ولی صحنه ورود پدر با دستبند هیچگاه از ذهن بچه پاک نخواهد شد و در آینده او میتواند اثر گذار باشد.
برای من بعد از این همه سال که در دادگاههای خانواده رفت و آمد داشتهام هنوز وقتی بچهای را در دادگاه میبینم باز هم ناراحت میشوم. برای همین است که اولین سوالی که قضات دادگاه خانواده میپرسند این است که «فرزند دارند یا خیر» و وقتی میشنوند که بچه دارند کمی بیشتر بر جدا نشدن آنها اصرار میکنند. به نظرم این یک خودخواهی بزرگ است که من به خاطر اینکه خود را از برخی مسائل رها کنم تا به خواستههای خودم برسم به عواقب و آینده فرزندم فکر نکنم.
وضعیتی که خودتان در دادگاهها میبینید چطور است و میزان مراجعه کنندگان به دادگاه خانواده را چطور ارزیابی میکنید؟
مرادی: آمار دقیقی ندارم ولی آنطور که رسانهها اعلام میکنند و خود ما در دادگاه میبینیم ظاهرا نسبت به جامعه و آمار ازدواج موجود، آمار طلاق خیلی بالا است و حدود ۹۰ درصد پروندههایی که به ما مراجعه میکنند طلاق است.
علت بالا بودن طلاق را چه میدانید؟
بشیری: برخی افراد اسم طلاق را خیلی راحت و ساده با اولین اختلاف بیان میکنند. من احساس میکنم توقع مردم خیلی بالا رفته. به گذشته که نگاه میکنیم مشکل مالی خیلی بیشتر مطرح بود ولی الآن اکثر خانوادهها را که نگاه میکنی هر کدام مسکن جدا حتی اگر شده اجارهای هم باشد دارند. خودرو دارند و درآمدی که گذران زندگی کنند.
ولی من این موضوع را که میگویند «اول خانه و ماشین بعد ازدواج» را قبول ندارم چون من و آقای مرادی از صفر نه؛ بلکه از زیر صفر شروع کردیم. چون آقای مرادی به لحاظ مستقل بودن توقع مالی و حمایت چندانی را از خانوادهاش نداشت و از همان روز اول روی پای خودش ایستاد ومن هم این رفتارش را تحسین کردم.
زیر صفر یعنی چه؟
بشیری: صفر یعنی نه بدهکاری، نه مشکل چندانی داری، فقط هیچی نداری ولی زیر صفر یعنی ما بعد از ازدواج خانه اجاره کردیم که پول رهن و اجاره خانهمان قرض بود، ماشین نداشتیم و حتی برای هزینههای عروسی هم مقداری قرض گرفته بود. می خواهم بگویم همیشه همه چیز مطابق میل آدمها نیست ما زیر صفر بودیم چون همیشه مبلغی را بدهکار بودیم.
مرادی: همسرم کاملا درست میگوید. آدم تا خودش برای چیزی تلاش نکند اتفاقی نمیافتد، باید خواست، شروع کرد و پشتکار داشت. من هم تصمیم به ازدواج گرفتم، برای رسیدن به خواستهام هم تلاش کردم و زیر بار قرض رفتم ولی وقتی استارت زندگی خورد و چرخ زندگی مشترک ما به حرکت درآمد دست از تلاش بر نداشتیم و الآن به اینجا رسیدیم. وقتی همسرم میگوید ما از زیر صفر شروع کردیم یعنی ما همان حداقلهای زندگی را هم نداشتیم. با این حال تمام هزینههای عروسی و ازدواج را خودم با پس انداز و قرض پرداخت کردم ولی از این موضوعات نترسیدم.
گاهی نباید ترسید. افرادی که وکالت میخوانند مثل همدورهایهای خودمان برای شروع کار گروهی با هم دفتر وکالتی را راهاندازی میکنند تا با هم کار کنند و از همفکری هم در پروندهها استفاده کنند، عدهای هم می روند در دفاتر وکلای با سابقه و یا اساتید دانشگاهها که تجربه کسب کنند ولی ما این کار را انجام ندادیم؛ با هم شروع کردیم و همه چیز را خودمان تجربه کردیم و یاد گرفتیم. روزی به همسرم گفتم من به این نتیجه رسیدم که هیچ اشکالی ندارد بگوییم ما این موضوع حقوقی را نمیدانیم. حدود ۴-۵ سال است که این روش را در پیش گرفتم؛ وقتی در پروندهای به مشکلی بر میخورم به سراغ اهل فن و افرادی که احساس میکنم جواب آن سوال را میدانند میروم و سوال میپرسم. یک روز بازپرسی به من گفت چه کار خوبی انجام میدهی، اینگونه هم اطلاعات خوبی به دست میآوری و هم در خصوص پروندههایت کوتاهی نکردهای.
بشیری: موکلهایی که به دفتر ما میآیند و متوجه میشوند ما زن و شوهر هستیم و با هم کار پروندهها را انجام میدهیم خیلی خوشحال میشوند و حس خوبی به آنها القا میشود. گاهی لج و لجبازیهایی باعث دعواهای زناشویی میشود که دوست دارند نفر سومی پیدا شود تا وساطت کند و موضوع حل شود. در سال ۸۷ حدود ۱۳ مورد از دعاوی خانوادگیمان تبدیل به آشتی طرفین شد.
چهطور این اتفاق افتاد و چطور راهنماییشان میکنید که آشتی کنند؟
بشیری: در خیلی موارد سعی بر آشتی طرفین داریم. چندین جلسه به آنها مشاوره می دهیم و گاهی به آنها کتاب می دهیم تا مطالعه کنند. بعد از آنها می خواهیم نقاط مثبت و ضعف همسرشان را بنویسند آنوقت در خلوت خود آنها را بررسی کنند و ببینند کدام یک بارزتر است. متاسفانه گذشت آدمها نسبت به هم خیلی کم شده.
* شما زن و شوهری وکیل هستید که گاهی نقش مهمی در برطرف کردن اختلافات زوجهای دیگر دارید. در اختلافات خودتان چه کسی حل و فصل کننده است؟
بشیری: هیچ کس نمیتواند بگوید در طی سالهای زندگیاش همیشه در صلح و آرامش زندگی کرده و هیچ گاه اختلاف پیدا نکرده است. گاهی برای موکلهایم از اختلافات بین خودم و آقای مرادی مثال میزنم و آنها باورشان نمیشود و میگویند مگر شما هم اختلاف پیدا میکنید؟ بله ما هم مشکل پیدا می کنیم ولی مهم این است که آدم چطور از کنار مشکلات عبور کند.
مرادی: به نظر من در گذشته آسایش در زندگیها نسبت به الآن کمتر بود ولی الآن با وجود امکانات، آسایش بیشتری فراهم است و هر کسی به اندازهای اندک یا زیاد از آن بهره میبرد اما وقتی با دقت به مردم نگاه میکنی همه دارای دغدغههای فراوان هستند. ساعت ۷ صبح که سوار مترو و اتوبوس میشوی چهرهها همه اخمو و گرفته است که به علت مشکلات شخصیای است که هر کسی با آن دست به گریبان است.
در روانشناسی میگویند مشکلات تا ده سال اول زندگی مشترک قابل حل شدن است ولی الآن در دادگاههای خانواده میبینیم افرادی که جهت طلاق مراجعه کردهاند فقط مدت کوتاهی حتی یک ماه از ازدواجشان میگذرد. علت چیست؟
مرادی: خیلی از مسائل به بحث اخلاقیات و کمرنگ شدن آن در جامعه مربوط است. با کم شدن اخلاق و مسائل مذهبی که گاهی در اثر مشکلات مالی رخ میدهد میتواند سبب بروز مشکلاتی در جامعه و خانواده شود. متاسفانه در شرایطی قرار گرفتهایم که کمتر کسی دلش به حال دیگری میسوزد. همیشه میگویم وای به روزی که هر کسی تنها به فکر خودش باشد. گفتید در بحث روانشناسی سقف ده سال است ولی در قانون، سقف حل مشکلات برای مواردی ۵ سال است مثلا اگر مشکل بچهدار نشدن از طرف خانم باشد یا اگر فرد معتاد باشد، دیر مشمول زمان نمیشود و هرگاه زوج یا زوجه بخواهد میتواند به دادگاه مراجعه کند.
در پروندههایتان کوتاهترین زمان زندگی مشترک که به جدایی انجامیده چه قدر بوده است؟
مرادی: فردی که سه روز بود عروس شده بود به علت فریب در ازدواج جهت طلاق مراجعه کرده بود و متاسفانه بیشترین مراجعه کنندگان ما جهت طلاق به علت اعتیاد یا رعایت نکردن اخلاقیات هستند.
در مراجعینتان معضلی در ارتباط با فضای مجازی یا ماهواره وجد داشته است؟
مرادی: در قانون، منع استفاده از ماهواره عنوان شده ولی متاسفانه افراد بسیاری از آن استفاده میکنند. البته ماهواره هم مانند خیلی از وسایل دیگر مثل کامپیوتر و اینترنت کاربران مختلفی دارد و باید دید که چه فردی دارد از آن استفاده میکند. بهرهبرداری مثبت دارد یا منفی. وقتی افراد خیلی چیزها را از آن الگو میگیرند و روی ظاهرشان اثر میگذارد، در نتیجه بر روی افکار و رفتارشان هم موثر است و آنها را تحتالشعاع قرار میدهد. به این نکته هم دقت داشته باشید فردی که به ما مراجعه میکند عنوان نمیکند که چه مشکلی داشته که طرف مقابل از او شاکی شده.
بشیری: مراجعه کننده خانم کارمندی داشتم که از لحاظ بیان و ظاهر خیلی موجه و قابل قبول بود. او به اینجا آمد و اسم یکی از سریالهای ترکیهای که از شبکههای ماهوارهای در حال پخش است را عنوان کرد و گفت شوهرم از من توقع دارد که مثل یکی از هنرپیشههای زن آن سریال لباس بپوشم و رفتار کنم. در نهایت به من میگوید نگاه کن اینها زن هستند، تو هم زن هستی. دیگر نمیتوانم تو را این طوری تحمل کنم باید مثل او باشی. خانم عنوان کرد که ما به خاطر این سریال داریم از هم جدا میشویم.