دین و فلسفه

داستان حضرت ابراهیم (بخش دوم)

همانطور که پیش از اینگفته شد قرآن پنج صفت مهم برای حضرت ابراهیم برشمرده و پس از بیان این اوصاف پنجگانه به بیان پنج نکته مهم این صفات پرداخته و چنین می‌گوید:

۱- خداوند حضرت ابراهیم را برای نبوت و ابلاغ دعوتش برگزید.

۲- خدا او را به راه راست هدایت کرد و از هرگونه لغزش و انحراف حفظ نمود. چراکه هدایت الهی همانگونه که بارها گفته‌ایم به دنبال لیاقت‌ها وشایستگی‌هایی است که انسان از خود ظاهر می‌سازد چون بی‌حساب چیزی به کسی نمی‌دهند.

۳- «ما در دنیا به او حسنه دادیم». «حسنه» به معنی وسیعش که هرگونه نیکی را در بر می‌گیرد، از مقام نبوت و رسالت گرفته، تا نعمت‌های مادی و فرزندان شایسته و مانند آن.

۴- در آخرت از صالحان است.

۵- آخرین امتیازی که خدا به حضرت ابراهیم در برابر آن‌همه صفات برجسته داد این بود که مکتب او نه تنها برای اهل عصرش بلکه برای همیشه، مخصوصا برای امت اسلامی ‌یک مکتب الهام‌بخش گردید به گونه‌ای که قرآن می‌گوید: «سپس به تو -پیامبر اسلام (ص)-وحی فرستادیم که از آیین ابراهیم، که ایمانی خالص داشت و از مشرکان نبود پیروی کن.»

با ویکی روان همراه باشید.

ابراهیم برای همه شما آسوه بود

قرآن می‌فرماید: «برای شما اسوه خوبی در زندگی ابراهیم و کسانی که با او بودند وجود داشت». در تواریخ آمده است که گروهی در بابل بعد از مشاهده معجزات ابراهیم به او ایمان آوردند و در هجرت به شام او را همراهی کردند و این نشان می‌دهد که او یاران وفاداری داشته است.

فرزندان شایسته

قرآن به قسمتی از مواهبی که خداوند به ابراهیم داده اشاره می‌کند و آن موهبت فرزندان صالح و نسل لایق و برومند که یکی از بزرگ‌ترین مواهب الهی محسوب می‌شود. نخست می‌گوید: «ما به ابراهیم، اسحاق و یعقوب (فرزند اسحاق) را بخشیدیم». در اینجا اشاره به فرزند دیگر ابراهیم، اسماعیل نشده بلکه در لابلای بحث آمده است؛ شاید به خاطر آن است که تولد «اسحاق» از مادری عقیم ‌همچون«ساره» آن‌هم در سن پیری موضوع بسیار عجیب و موهبتی غیرمنتظره بود. قرآن در ادامه در حقیقت اشاره به موقعیت نوح که از اجداد ابراهیم است و موقعیت جمعی از پیامبران که از دودمان و فرزندان او هستند، موقعیت ممتاز ابراهیم را از نظر «وراثت، ریشه و ثمره وجودی» روشن می‌سازد و در تعقیب آن نام جمع کثیری از پیامبران را که از دودمان ابراهیم بودند می‌برد، نخست می‌گوید: «از فرزندان ابراهیم، داود، سلیمان، ایوب، یوسف، موسی و هارون هستند» و سپس نام «زکریا، یحیی، عیسی و الیاس» را می‌برد و اضافه می‌کند که همه اینها از صالحان بودند.

گفتگو با ازر

قرآن به شرح گفتگوی حضرت ابراهیم با پدرش «ازر» می‌پردازد (پدر اینجا اشاره عمو است و یا معلم و هر کسی که در رشد و تربیت طفل موثر باشد) و چنین می‌گوید: «در آن هنگام که به پدرش گفت: ای پدر چرا چیزی را پرستش می‌کنی که نمی‌شنود و نمی‌بیند و نمی‌تواند هیچ مشکلی را از تو حل کند». این بیان کوتاه و کوبنده یکی از بهترین دلایل نفی شرک و بت‌پرستی است. در حقیقت ابراهیم در اینجا دعوتش را از پدرش شروع می‌کند به این دلیل که نفوذ در نزدیکان لازم‌تر است همانطور که پیامبر اسلام (ص) نخست مامور شد که اقوام نزدیک خود را به اسلام دعوت کند. ابراهیم با منطق روشنی او را دعوت می‌کند و می‌گوید: «ای پدر، علم و دانشی نصیب من شده که نصیب تو نشده، به این دلیل از من پیروی کن و سخن مرا بشنو تا تو را به راه راست هدایت کنم». من خواهان خوشبختی و سعادت تو ام. از من بپذیر تا رستگار شوی.» سپس این جنبه اثباتی را با جنبه نفی و آثاری که بر مخالفت این دعوت مترتب می‌شود توام کرده می‌گوید: «پدرم! شیطان را پرستش مکن، چراکه شیطان همیشه نسبت به خداوند رحمان، عصیانگر بوده است.»

ای ابراهیم سنگسارت می‌کنیم

قرآن می‌گوید: نه تنها دلسوزی‌های ابراهیم و بیان پربارش به قلب ازر ننشست بلکه او از شنیدن این سخنان سخت بر آشفت وگفت: «ای ابراهیم آیا تو از خدایان من روی گرداندی؟! اگر از این کار دست بر نداری تو را سنگسار خواهم کرد و اکنون از من دور شو دیگر تو را نبینم.» جالب اینکه اولا ازر نه تنها تعبیر انکار بت‌ها را بر زبان نیاورد بلکه گفت: «آیا تو رویگردان از بت‌ها هستی؟ مبادا به بتها جسارت شود». ثانیا به هنگام تهدید ابراهیم، او را به سنگسار کردن تهدید نمود و می‌دانیم سنگسار کردن بدترین نوع کشتن است. ثالثا به این تهدید مشروط قناعت نکرد بلکه در همان حال ابراهیم را وجودی غیرقابل تحمل شمرد وگفت برای همیشه از نظرم دور شو. این تعبیر بسیار توهین‌آمیزی است که افراد خشن نسبت به مخالفین خود به کار می‌برند و در فارسی گاهی به جای آن «گورت را گم کن» می‌گوییم، یعنی نه‌تنها خودت برای همیشه از من پنهان شو، بلکه جایی برو که حتی قبرت را هم نبینم! ولی با این همه، ابراهیم همانند همه پیامبران و رهبران آسمانی، تسلط بر اعصاب خویش را همچنان حفظ کرد و در برابر این تندی و خشونت شدید، با نهایت بزرگواری گفت: «سلام برتو…»

ادامه دارد…

نیلوفر صدری

ارشد روانشناسی وتربیتی دکتری تعلیم وتربیت عضو تیم تحریریه ویکی روان

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا