ده نشانه از یک رابطه در خطر کدامند؟
به لحاظ فنی، رابطه را باید به واسطه کسانی که در رابطه هستند تعریف کرد. چیزی که برای دو نفر، رابطه خوب یا سالم در نظر گرفته میشود ممکن است برای دو نفر دیگر اصلا رابطه خوب یا سالم به حساب نیاید. در ادامه به ده نشانه از یک رابطه در خطر میپردازیم.
با ویکی روان همراه باشید.
با این حال، تفاوتی بین شکل و خصوصیات خاص یک رابطه با رابطهای که آسیب رساننده و عموما برای یکی از همسران یا هر دوی آنها ناسالم است، وجود دارد. به سختی میتوان روابط مشکلدار یا یک رابطه در خطر را از درون ردیابی کرد زیرا یکی از همسران یا هر دو احتمالا به زندگی در این رابطه عادت کردهاند. انکار نیز میتواند یک فاکتور مهم باشد. انکار به خاطر ترس از تغییر، شکست یا موارد دیگر.
در حالی که ممکن است به نظر برسد وقتی در یک رابطه ناسالم هستید این حالت کاملا مشهود است، همیشه وضعیت به این سادگی نیست.
نشانه های یک رابطه در خطر کدامند؟
در زیر ده نشانه از یک رابطه در خطر ارائه میشود که میتواند غیر قابل تحمل باشد. لازم است بدانید که حضور یک یا چند مورد از نشانههای زیر ضرورتا به این معنا نیست که شما باید به رابطهتان پایان دهید. اینها مواردی هستند که باید حواستان به آنها باشد و اگر ادامه داشتند، بهبود وضعیت رابطهتان ممکن است نیازمند توجه بیشتری باشد، یا این که مجبورید هرچه سریعتر به رابطه خاتمه دهید.
۱- کتک زدن
قدری جر و بحث و مخالفت تقریباً در هر رابطهای وجود دارد. این حالت تا حدودی طبیعی است. با این حال، وقتی یکی از همسران یا هر دو از خط قرمزها عبور میکنند و روی طرف مقابل دست بلند میکنند، تفاوتی نمیکند که فقط یک مشت باشد یا یک جنگ تمام عیار، این حالت یک دغدغه محسوب میشود. حتی یک مشت هم سوء برخورد فیزیکی (physical abuse) محسوب میشود، و تفاوتی نمیکند که مرد یا زن خشونت به خرج داده باشد. این یکی از بارزترین ویژگی های یک رابطه در خطر میباشد.
۲- نامیدن یکدیگر با القاب زشت
(name-calling). بحث کردن به ندرت خوشایند است؛ اما رابطه از بحث تغذیه کرده و بهتر یا بدتر میشود. با این حال، صدا زدن یکدیگر با القاب زشت به منزله گذشتن از حد و مرزهاست و باعث میشود که یک اختلاف شدید تبدیل به بیاحترامی و تحقیرهای خشونتبار برای یکی از همسران شود و این شروع یک رابطه در خطر میباشد. دادن القاب زشت به یکدیگر سوء برخورد کلامی (verbal abuse) محسوب میشود. این کار نشاندهنده تحقیر و بیاحترامی بوده و باعث به هم ریختن همسر میشود. این کار هیچ فایدهای برای رابطه ندارد.
۳- نبود حمایت
با این که این غیرممکن است که همیشه وقتی به همسرمان نیاز داریم، حمایتگر ظاهر شود، وقتی اهداف، دستاوردها، آرزوها و سایر شکلهای رضایتمندی از زندگی شخصی همواره با مخالفت یا مقاومت و منفی بافی همسر رو به رو میشود، این حالت مشکلساز میشود. با این که همیشه نمیتوان از همسر انتظار داشت که حمایتگر ظاهر شود، در یک رابطه سالم عموما مفهومی به عنوان حمایت دو طرفه بین همسران وجود دارد. بدون حضور این حمایت دلخوری و احساسات ناکامی رابطه را میفرساید.
۴- اجبار در جواب دادن
بین هماهنگی کردن با همسر به خاطر احترام متقابل برای یکدیگر (چه این مورد برای برنامه ریزی یک رویداد اجتماعی مثلا یک میهمانی باشد و چه این مسئله با برنامهریزی کاری، هماهنگی در زمینه مراقبت از بچه ها، یا موارد این چنینی ارتباط داشته باشد) و این که مجبور باشید برای دیدن دوستان، خرج کردن پول و نظایر آن عملا از همسر اجازه بگیرید، تفاوت عمدهای وجود دارد. این حالت دوم، شکلی از کنترل شدن است و اغلب به این شکل ظاهر میشود: یک همسر، پول خرج کردن های همسرش و این که با چه کسی نشست و برخاست کند، و در کل هر کاری که انجام میدهد را کنترل میکند. این حالت شکلی از سوء برخورد روانی (psychological abuse) است.
۵- عصبانی شدن و بیزاری از همسر
این که گاه و بیگاه از دست همسرتان ناراحت یا دلخور شوید یک چیز است؛ این حالت در روابط امری عادی است. با این حال، اگر معمولا نسبت به همسرتان حس کلی خشم و انزجار دارید، بهگونهای که بر کل رابطه سایه میاندازد، نه تنها این حالت نشانه سلامت رابطه نیست بلکه یکی از نشانه های بارز رابطه در خطر است.
باید به مسائل و مشکلاتی که در رابطه وجود دارد پرداخته شود، قبل از این که این حالت کل رابطه را از بین ببرد.
۶- فشار برای رها کردن فرزندان حاصل از ازدواج قبلی
(این حالت فقط مربوط به کسانی است که برای بار دوم ازدواج میکنند). ازدواجهای دوم، به خصوص ازدواج هایی که در ان فرزندی از رابطه قبلی وجود دارد، میتواند جنبه های متفاوتی را در تعارضهای رابطه و نقض حریمها بیافزاید.
این موارد متنوع است و عبارتند از این که فرد مجبور باشد بین همسرش و فرزندانش از رابطه قبلی یکی را انتخاب کند، و این که فرد عملا وادار شود وصیتنامه، داراییها و سایر برنامه های مربوط به اواخر زندگی را به نفع همسرش تغییر دهد. وقتی همسر از این درخواست اطاعت نمیکند، معمولا اشاراتی درباره ترک کردن رابطه وجود خواهد داشت.
با این که برخی افراد به این تهدیدها وا داده و تسلیم این تهدیدها میشوند ( بخاطر ترس از طردشدگی یا هر دلیل دیگری) این حالت، شکلی از عدم امنیت، محق دانستن خویشتن، سوءاستفاده گری و کنترل کردن است، مواردی که همگی نشانه هایی از یک رابطه در خطر هستند.
۷- اولتیماتوم دادن و تهدید کردن
روابط سالم اغلب شکلهای سالمی از روش ارتباط برقرار کردن دارند. اولتیماتوم و تهدید، نشانههای احساس ناکامی و بیزاری هستند: تلاشی برای مسلط شدن بر همسر و کنترل کردن او. وقتی یکی از همسران اولتیماتوم میدهد و تهدید میکند یا میخواهد رابطه در خطر باشد، یا حتما مشکلاتی زیربنایی در رابطه وجود دارد که لازم است به آن پرداخته شود.
۸- کنترل کردن گفتگو
کنترل کردن گفتگو، چه از طریق «تبدیل شدن به دیوار سنگی» (stone-walling) (یا حرف نزدن) باشد، و چه از طریق دیکته کردن مستقیم این که چه وقت بحث آغاز شود و چه وقت پایان یابد، نیز شکل دیگری از کنترل است.
این حالت نه تنها نشانه کنترل است، بلکه نشانه شکست در برقراری ارتباط و یکی دیگر از نشانه های یک رابطه در خطر است. دیکته کردن پایان دادن گفتگو باعث میشود همسر احساس تخریب شدن و ناتوان بودن کند. این حالت یک «رابطه بالاتری-پایینتری» را ایجاد میکند. درحالی که چنین رابطهای به لحاظ فنی برای برخی روابط جواب میدهد، نشانه سلامت رابطه نیست، زیرا زمینه ساز یک رابطه ویرانگر است که در آن یکی بر دیگری مسلط میشود.
این که همسرتان را مجبور کنید به اجبار با شما حرف بزند قبل از این که آمادگی کامل داشته باشد نیز یک رفتار مشکل دار است. نکته این است که همسران زمانی باید با هم گفتگو کنند که هر دو آماده باشند. اما اگر امیدوار باشید که به گفتگو پایان دهید بدون آن که دوباره به مسئلهای بازگشته شود، در این صورت آن مسئله همیشه در رابطه وجود خواهد داشت و هرگز حل و فصل نخواهد شد. لطفا در روابط با دقت عمل کنید و بی دلیل از ایجاد رابطه در خطر پرهیز کنید.
۹- خیانت بزرگترین نشانه رابطه در خطر
یکی از بارزترین نشانه های رابطه در خطر خیانت میباشد.با این که برای برخی کاملا واضح است که نباید در رابطه تقلب کنند، افرادی که در رابطه خیانت را تجربه میکنند، همیشه این خیانت را یک مقوله مربوط به رابطه نمیدانند، بلکه آن را نشانهای از یک اختلال یا ناکامی شخصی یا ایراد شخصی میدانند. یکی از بارزترین نشانه های رابطه در خطر خیانت میباشد.
آنها تصور میکنند که همسرشان باید با خروج از رابطه این کمبودها را جبران میکرد. چنین منطقی اغلب واهمه مربوط به از دست دادن رابطه را میپوشاند. در این صورت، مقوله تبدیل به یک مقوله شخصی میشود و نه یک مسئله رابطه بین فردی (و حتی ممکن است مسئله همسر خیانتکار محسوب نشود).
با این که روابطی که زن یا مرد در آن خیانت کرده است را میتوان احیا کرد، خیانت نشانه ای از وجود یک مورد ناسالم در عوامل تاثیرگذار در رابطه است. همسر خیانتکار ممکن است مسئولیت عمده خطایی که مرتکب شده را بر عهده بگیرد؛ با این حال، اگر رابطه کارکردی در سطح سالم داشت، احتمالا چیزی به اسم خیانت هرگز اتفاق نمیافتد.
۱۰- خجالت دادن یا شرمنده کردن همسر
این حالت ممکن است شکل های مختلفی به خود بگیرد: مقاومت در زمینه اجازه دادن به همسر برای ملاقات با دوستان و خانواده، اجتناب عمدی از به زبان آوردن نام همسر در گفتگوها با دیگران، یا اظهار نظرات منفی در مورد همسر با کسانی که با شما صمیمی نیستند ( و این متفاوت از تخلیه احساسات منفی ناشی از ناکامی در روابط نزدیک با یک دوست صمیمی است، موردی که روشی عادی برای مقابله با استرس است).
این کارها، نشانه هایی از تمایل به دور نگهداشتن همسر، در مقابلِ مرتبط بودن با او و یکی از شاخص های یکی از بارزترین نشانه های رابطه در خطر خیانت است.موارد دیگری نیز وجود دارند که در اینجا فهرست نشده اند.
موضوعات اصلی که نشاندهنده رابطه در خطر وناسالم هستند، عبارتند از:
- شکلهای مختلف سوء برخورد
- کنترل
- بی احترامی و تحقیر آشکار همسر (این حالت میتواند صرفا از سوی یکی از همسران به طرف مقابل باشد یا مرتب بین آنها مراوده شود)
مهم است که در ذهن داشته باشیم که روابط ممکن است دوباره سلامت خود را پیدا کنند. این کار اغلب از طریق زوج درمانی (couple therapy) صورت میگیرد.
یک رابطه در خطر و ناسالم به صورت خودکار از بین نمیرود. داشتن رابطه ناسالم ضرورتا به معنی این نیست که وقت آن است که جدا شویم. با این حال، اگر مقوله های بالا در رابطه همچنان ادامه پیدا کنند، معمولا عدم تمایلی از سوی یکی از همسران برای کار کردن روی مقوله های رابطه وجود خواهد داشت.
اگر مقوله های بالا در رابطه شما تداوم دارد یا این که همسرتان تمایل ندارد با هم روی مقوله های رابطه کار کنید، در این صورت، لازم است تصمیمی جدی بگیرید. در هر صورت، از نظر کارشناسان ازدواج و زناشویی حتما کمک بگیرید.
نوشته « ناتان فایلز »
ترجمه: سید مرتضی نظری