رهایی از تله بیارزشی در زندگی
شاید دقیقا ندانید تله بی ارزشی چیست و یا بعضی مواقع احساس بی ارزشی می کنیم اما بدون شک چند باری آن را احساس کرده اید. چرا همه ما در دوران بزرگسالی خود در ارتباط با دیگران و جنبههای مهم زندگی با تلههای ناخوشایندی برخورد میکنیم که مانع احساس لذت ما از زندگی و روابط میشود؟ تله هایی که بیشتر از همه در هنگام شکست و ناکامیها خود را نشان میدهد. در این مطلب سایت ویکی روان خانم عطیه رضایی به بررسی دقیق این موضوع می پردازیند که چرا احساس بی ارزشی میکنم و چگونه از تله بی ارزشی رها شویم تا زندگی بهتری را تجربه کنیم؟؟؟
فهرست موضوعات بررسی شده
- تله بی ارزشی چیست و چه نشانه هایی دارد؟
- زمانی که دچار احساس بیارزشی هستیم چطور واکنش نشان میدهیم؟
- احساس بیارزشی در زندگی و افسردگی
- ریشههای شکلگیری تله زندگی بیارزشی در کجاست؟
- در چه موقعیتهایی بیشتر دچار تله بیارزشی در زندگی میشویم؟
- چطور تله بیارزشی را در دوران نامزدی تشخیص دهیم؟
- مراحل تغییر تله بیارزشی در زندگی چیست؟
تله بی ارزشی چیست و چه نشانه هایی دارد؟
با سایت روانشناسی ویکی روان همرا باشید.
یکی از این تلههای ناخوشایند، تله بیارزشی در زندگی است. وقتی فرد دچار تله بی ارزشی است احساس میکند که در مهم ترین جنبه های شخصیتی اش انسانی نامطلوب، بد، حقیر و بیارزش است یا اینکه در نظر افراد مهم زندگیاش فردی منفور و نامطلوب به حساب میآید و حساسیت بیش از حد نسبت به انتقاد، طرد و سرزنش دارد و همیشه مقایسه های نابجا، احساس ناامنی در حضور دیگران و حس شرمندگی در ارتباط با عیب ها و نقص های درونی او را احاطه میکند.
«مریم سی سال دارد، دارای تحصیلات و کار خوب و ظاهر مناسب میباشد اما همیشه خودش را در موقعیتهای زندگی به خصوص ارتباط با دیگران دست کم میگیرد و مدام به این موضوع فکر میکند که چرا دیگران باید او را دوست داشته باشند و لایق عشق و محبت دیگران نیست و همین احساس بیارزشیاش باعث شده در روابطاش با دیگران همیشه دچار مشکل باشد، چون فکر میکند که رابطه خوب و صمیمانه و موقعیت شغلی بالاتر سهم دیگران است نه او.»
وقتی که ما دچار احساس بیارزشی در زندگی هستیم بیشترین احساسی که با ما همراه میشود، شرمساری است. شرمساری همان احساسی است که به محض برملا شدن عیبها و ایرادها بروز پیدا میکند.
احساس بیارزشی چندان برای دیگران قابل مشاهده نیست و ماهیت درونی و خصوصی دارد. شما احساس میکنید لیاقت عشق و محبت کسی را ندارید.
اگرچه احساس بیارزشی بسیار فراگیر است اما شناسایی و تشخیص آن کار سختی است به این دلیل که از یک سو عیبها و ایرادها درونی هستند و از سوی دیگر شما نیز تمام تلاشتان بر این است که عیبها و ایرادها برملا نشود. این نشانههای زیر به شما کمک میکند تا تله بیارزشی را در زندگی خود تشخیص دهید:
- اگر همسرتان به شما احترام بگذارد او را مورد انتقاد قرار میدهید. با این کار به عواطف عاشقانه زندگیتان مجال بروز نمیدهید. انگار با رفتارهای خود به همسرتان میفهمانید که لیاقت عشق و محبت را ندارید.
- خود واقعیتان را پنهان میکنید. به همین دلیل هیچگاه احساس نمیکنید که همسرتان شما را میشناسد و درک میکند.
- مدام به شیوهای نامنصفانه خودتان را با دیگران مقایسه میکنید. به همین دلیل احساس حقارت و حسادت یک آن شما را رها نمیکند.
- اگرچه دیگران به شما اهمیت میدهند و احترام میگذارند اما شما مدام از آنها تقاضای حمایت میکنید و میخواهید مطمئن شوید که دوستتان دارند.
- با دیگران چنان رفتار میکنید که آنها به خودشان اجازه میدهند از شما ایراد بگیرند،تحقیرتان کنند و با شما بدرفتاری کنند.
- اگر کسی از شما انتقاد درستی کند، سخت به موضع دفاعی میروید و در برابر فرد انتقادگر حالت خصمانه میگیرید.
- از فرزندان خود به شدت انتقاد میکنید.
- اگر موفقیتی نصیب شما شود خودتان را لایق این موفقیت نمیدانید. اگر هم نتوانید موفقیتی کسب کنید شدیدا عصبانی میشوید.
- در برابر مشکلات زندگی و مشکلات ارتباطی سخت ناامید میشوید و به دام افسردگی میافتید.
- وقتی در جمع صحبت میکنید به شدت مضطرب میشوید.
زمانی که دچار احساس بیارزشی هستیم چطور واکنش نشان میدهیم؟
افرادی که احساس بیارزشی در زندگی دارند برای مقابله با این مشکل دست به دامن شیوههای متفاوتی میشوند. برخی اعتماد به نفس خود را از دست میدهند یعنی تسلیم اوضاع پیش آمده میشوند.
برخی ظاهری طبیعی و موجه دارند و به نوعی از این مسئله فرار میکنند و برخی چنان رفتار میکنند که انگار اصلا دچار احساس بیارزشی نیستند و ظاهری بسیار عالی، قوی و آسیب ناپذیر دارند.
البته لازم است ذکر شود انتخاب این روشهای مواجهه با مسائل به صورت ناخودآگاه است و فرد از انتخاب آن آگاهی ندارد.
مثلا وقتی که ما تسلیم تله بیارزشی میشویم دوستان انتقادگر و طردکننده انتخاب میکنیم، خودمان را تحقیر میکنیم و در موقعیتهایی که زیردست و فرمانبر باشیم قرار میگیریم اما اگر بخواهیم از تله ناخوشایند بیارزشی اجتناب کنیم احساسات و افکار واقعی خودمان را بیان نمیکنیم و اجازه نمیدهیم دیگران به ما نزدیک شوند تا مبادا به عیب و نقصهای ما پی ببرند و واکنش سوم به تله بیارزشی زمانی است که خود ما واکنشهای افراطی از قبیل انتقاد و طرد دیگران را انجام میدهیم به گونهای که انگار خود ما هیچگونه عیب و ایرادی نداریم و رفتاری انتقادگرایانه یا برتریطلبانه نسبت به دیگران انجام میدهیم تا خودمان را بینقص جلوه بدهیم.
احساس بیارزشی در زندگی و افسردگی
اکثر افرادی که دچار احساس بیارزشی در زندگی هستند نقابی بر چهره دارند تا از بروز حس آسیب پذیری خودداری کنند، زیرا به محض بروز آسیبها دچار خودبیزاری و شرمساری میشوند. افرادی که این احساس را دارند سعی میکنند خودشان را از حس بیارزشی بیخبر نگه دارند. این ناآگاهی از حس بیارزشی درونی باعث میشودکه این افراد به دام مشکلات ارتباطی و افسردگی بیفتند. معمولا افسردگی و مشکلات ارتباطی باعث میشوند که این افراد برای درمان مراجعه کنند.
ریشههای شکلگیری تله زندگی بیارزشی در کجاست؟
بسیاری از تلهها و مشکلاتی که ما در بزرگسالی با آنها مواجه هستیم ریشه در دوران کودکی و و واکنشهایی دارند که والدین با فرزندان خود داشتهاند.
اگر در دوران کودکی احساس کنید که به شما احترام گذاشته نمیشود یا کسی شما را دوست ندارد تله بیارزشی در ذهن شما نقش میبندد. ممکن است بارها و بارها یکی از والدین یا هردوی آنها شما را طرد کنند یا به شما ایراد بگیرند.
شما از سوی والدین طرد میشوید، به شما محبت نمیکنند،یا شما را دست کم میگیرند و اعتقاد پیدا میکنید که وجود شما برازنده همین طردها و بی اعتناییها است. در دوران کودکی به دلیل رفتارهای والدین سرزنش میشدید. تمام سرنوشت ناخوشایند و غمانگیز خود را به بیلیاقتی و کمبودهای خودتان ربط میدهید.
به همین دلیل شاید از رفتار دیگران عصبانی نیستید، بلکه از رفتارهای خودتان شرمسار و ناراحت میشوید. ممکن است حس شرمساری در دوران کودکی شما را احاطه کند و بر شما سیطره بیندارد.
هر زمان که در معرض برملا شدن عیبها و نقصهای خود قرار گرفتهاید حس شرمساری به سراغ شما آمده است. حس شرمساری فقط مربوط به مسائل ظاهری و پیش پا افتاده نیست بلکه شخصیت و هویت شما را عمیقا درگیر کرده است.
انواع خانوادههای آسیبرسان گفته شده در زیر باعث میشود ریشه شکلگیری این تله در زندگی خود را بشناسید. البته این به آن معنا نیست که با شناختن نوع خانواده آسیبرسان خود از آنها دوری کنید و یا آنها را مورد خشم و غضب خود قرار دهید، بلکه هدف بیشتر نوعی آگاهی نسبت به رفتارهای نادرست خود است تا ما آنها را در قبال دیگران و مخصوصا با فرزندان خود تکرار نکنیم.
- یکی از اعضای خانوادهتان سخت انتقادگر بوده است یا شما را مواخذه میکرده است.
- والدین مدام شما را ناامید و سرخورده میکردهاند.
- از طرف پدر یا مادر و یا هردوی آنها طرد شدهاید و والدین محبتشان را از شما دریغ کردهاند.
- یکی از اعضای خانواده از نظر جسمی یا عاطفی با شما بدرفتاری کرده است.
- در خانواده تمام اشتباهات به گردن شما انداخته شده است.
- والدین دائم به شما میگفتهاند که بیارزش و نالایق هستید و به درد هیچ کاری نمیخورید.
- بارها نامنصفانه با برادران و خواهران خود مقایسه شدهاید و والدین آنها را به شما ترجیح دادهاند.
- یکی از والدین عطای زندگی زناشویی را به لقای آن بخشیده است و شما خودتان را مقصر میدانید و سرزنش میکنید.
در چه موقعیتهایی بیشتر دچار تله بیارزشی در زندگی میشویم؟
رابطه با همسر صمیمانهترین روابط محسوب میشوند. به همین دلیل خود دروغین شما بیشترین دردسر را در این روابط متحمل میشود. با پنهانسازی خود واقعی هیچ گاه متوجه نمیشوید که همسرتان شما را از صمیم قلبش دوست دارد.
از آنجا که صداقت ندارید خویشتن واقعیتان روز به روز بیارزشتر میگردد. شاید از این مساله وحشت دارید که دیر یا زود مشت شما باز میشود و همسرتان به شخصیت بیارزش درونی شما پی ببرد.
غیر از ارتباط با همسر در موقعیتهایی همچون موارد زیر امکان اینکه احساس بیارزش بودن بکنید بالاست:
- زمانی که احساس ناامنی، بیکفایتی و یا طردشدگی میکنید.
- زمانی که خودتان را دست کم میگیرید.
- زمانی که به دیگران حسادت میکنید.
- زمانی که به بیاحترامیها و تحقیرهای دیگران حساسیت به خرج میدهید.
- زمانی که در برابر ایرادهای دیگران از خودتان دفاع میکنید.
- زمانی که به خودتان اجازه میدهید دیگران به شما بی احترامیکنند.
- زمانی که اعتقاد داشته باشید که تحمل انتقادهای دیگران کاری سخت است و حتی یک انتقاد کوچک نیز شما را سخت گرفتار شرمساری میکند.
- زمانی که برای فرار از تله بیارزشی منکر اشتباهات خود میشوید یا سخت از درستی کارها و تصمیمهای خود دفاع کنید، چون میدانید هرگونه برملا شدن عیب و ایراد باعث شرمساری شدیدی در شما میشود بنابراین از اشتباهات و ایرادهای خود به شدت دفاع میکنید. تله بیارزشی نمیگذارد شما انتقادپذیر باشید. انتقادناپذیری میتواند مشکلی جدی محسوب گردد.
چطور تله بیارزشی را در دوران نامزدی تشخیص دهیم؟
- شما و نامزدتان علاقه چندانی به دیدن همدیگر ندارید.
- دوست دارید که روابط شما کوتاهمدت و همراه با عشق شور انگیز باشد یا همواره با چند نفر رابطه دارید تا مبادا اگر یکی شما را ترک کند، خیالتان جمع باشد که افراد دیگری در دسترستان هستند.
- جذب افراد ایرادگیر میشوید که مدام شما را تحقیر میکنند.
- جذب کسانی میشوید که از نظر جسمی و هیجانی با شما بدرفتاری میکنند.
- به افرادی تمایل دارید که علاقه چندانی به شما ندارند، ولی شما کماکان در این خیال باطل به سر میبرید که محبت این افراد را جذب کنید.
- شما به دنبال زیباترین و جذابترین فرد میگردید، حتی زمانی که میدانید گل بیخار وجود ندارد.
- شما به رابطه با کسی تن میدهید که تحقیرتان میکند، از شما سوءاستفاده میکند یا شما را آدم حساب نمیکند.
مراحل تغییر تله بیارزشی در زندگی چیست؟
- احساسهای بیارزشی و شرمساری دوران کودکی را درک کنید.کودک آسیبدیده درون خود را حس کنید.
- فهرستی از شیوههای مقابله خود با مسائل زندگی مثل (تسلیم، فرار و حمله) برای کنار آمدن با تله بیارزشی در زندگی را بنویسید.
- تلاش کنید دست از رفتارهای مقابلهای ناسالم مثل فرار یا حمله بردارید.
- احساسهای شرم و بیارزشی را در رفتارهای روزمره زندگی خود زیرنظر بگیرید.
- نقاط قوت و ضعف خود در دوران کودکی و دوران فعلی را بنویسید.
- نقاط ضعف فعلی خود را به طور جدی ارزیابی کنید و مهارت مقابله با آنها را یاد بگیرید.
- برای تغییر نقاط ضعف تغییر پذیر، برنامهریزی کنید.
- نامهای به والد یا والدین سرزنشگر خود که باعث به وجود آوردن احساس بیارزشی در شما شدهاند بنویسید. (نیازی به ارسال نامه نیست، بلکه هدف نوشتن احساس ناخوشایند خود نسبت به والدین است).
- تلاش کنید در روابط صمیمی خود صادق باشید و سعی در پوشاندن عیب و نقص خود نکنید.
- عشق و محبت افراد نزدیک خود را بپذیرید و با بدبینی آنها را از خود طرد نکنید.
- اجازه ندهید دیگران به رفتارهای توهینآمیز و نامحترمانه با شما ادامه دهند.
- اگر در روابط خود به طرف مقابل ایراد میگیرید و سرزنش میکنید، دست از این کار بردارید.
ممنونم بابت این متن . تمامو کمال خوندم ، و واقعا به راهکارهاش نیاز داشتم . بازم سپاس از شما و این سایت
ممنون از شما دوست عزیز و گرامی
سلام ممنون بابت مطالب عالیتان
من وقتی تازه از دانشگاه در آمده بودم بی زبون بی زبون بودم و هرکی هر حرفی میرسید میزد بهم و حق اظهار نظر تو هر زمینه ای داشت و تسلیم بودم گاهی سالی یک بار یه تشری می اومدم بو گاهی توی تنهایی اشکی هم میریختم!تازگیها جواب طرف را تا یه حدی میدهم ولی باز ناراضیم که چرا اینو نگفتم و اونو نگفتم باز توی تنهایی ناراحتم.فرار هم که همیشه با من بوده.از اینجا برم جای بعدی بهتره. معمولا تا چند ماه هم خوبه ولی بعد بد قولی و بی احترامی و رئیس بازی شروع میشه و باز جای دیگری میروم
الهه جان سلام ممنون از لطفت،
این مثل رو یادت باشه که اگر آسفالت جاده کف پامونو اذیت میکنه، نمیتونیم کل آسفالت هارو عوض کنیم اما میتونیم کفشی به پا کنیم که دیگه اذیت نشیم.
نمیشه جلوی نفرت پراکنی خیلی ها رو گرفت، نمیشه به همه مفهیم کرد چه چیزی را دوست داریم و چی و نمیخوایم اما میتونیم رو خودمون کار کنیم تا آزار نبینیم.
اجازه نده کسی بهت توهین کنه، از عزت نفست با احترام دفاع کن اما یادت باشه خیلی از حرف ها و گفته های بسیاری از اطرافیان حتی ارزش گوش دادن نداره
مقاله درست حسابی و غیر تکراری بود اما انتظار راهکارهای بیشتر و توضیحات بیشتری برای درمان داشتم .
عاااالی بود، مرسی
خوشحالیم که کاربردی بوده براتون
خیلی عالی بود لطفا منبع روهم بنویسید
این مقاله به قلم سرکار خانم عطیه رضایی میباشد که پایین مقاله اسمشون ذکر شده
ممنون