تفاوت در روابط جنسی مرد و زن
همیشه موضوع تفاوت در روابط جنسی مرد و زن در روانشناسی مورد بحث بوده است.
قصد داریم در این نوشتار آن را مورد بررسی و تحلیل قرار دهیم.
یکی از جدیدترین رویکردها که جاذبه رمانتیک و جنسی، در عین حال قدیمیترین آنها هم هست.
نظریه تکاملی داروین است که به نوعی تفاوت در روابط جنسی مرد و زن را نیز مطرح میکند. وبه اهمیت شناخت آنها اشاره میکند.
در ادامه قصد بررسی موضوع تفاوت در روابط جنسی مرد و زن را داریم.
با سایت روانشناسی ویکی روان همراه باشید.
تفاوت مردان و زنان در رابطه جنسی چیست؟
اندیشه مرکزی این نظریه این است که، درست مثل ساز و کارهای زیست شناختی، ساز و کارهای روان شناختی نیز بایستی در طول میلیونها سال از طریق فرآیند اتنخاب طبیعی تکامل یافته باشند.
به این معنا که این ساز و کارها دارای بنیان ژنتیکی بوده و برای حل برخی از مسائل بقاء نوع انسان یا در افزایش تولید مثل مفید واقع شدهاند.
کاربرد اصول تکاملی برای رفتار اجتماعی بخشی از دانش نسبتا جدیدی است که به جامعه شناسی زیستی شهرت دارد.
این موضوع در بررسی تفاوت در روابط جنسی مرد و زن بسیار اهمیت دارد.
و این تجدید علاقه به نظریه تکامل در میان روانشناسان اجتماعی منجر به بررسی مجدد (و گاه مجادله آمیز) چندین پدیده رفتاری شده است.
از جمله این پدیدهها پیوند زوجها و تفاوتهای رفتار جنسی مرد و زن و راهبردهای جفتجویی را میتوان برشمرد.
از دیدگاه تکامل، مرد و زن به این سبب زوج میشوند تا فرزندانی به وجود آورند که ژنهای آنان را به نسلهای بعدی انتقال دهند.
برای این منظور، آدمیان باید چندین مسأله را حل کنند.
از جمله:
- غلبه بر رقبا در دست یافتن به عضوی بارور از جنسی مخالف
- انتخاب جفتی که بیشترین توان بالقوه تولید مثل را داشته باشد
- رفتارهای اجتماعی و جنسی ضروری برای رسیدن به بارداری
- ممانعت از گریز یا ترک کردن جفت
- حصول اطمینان از بقا و موفقیت تولید مثل فرزندان
تکامل بشر
طبق نظر جامعه شناسان زیستی، بشر تکامل یافته است تا پیوندهای محکم و درازمدت با یک شریک تشکیل بدهد که تضمین کند فرزندان آدمی تا سن تولید مثل زنده بمانند.
در واقع هرچه دستگاه عصبی جاندار پیچیدهتر باشد زمان بیشتری لازم است تا به مرحله بالیدگی برسد.
تحقیقات صورت گرفته در مورد تفاوت در روابط جنسی مرد و زن
شامپانزه سالها قبل از اینکه آدمهای همسن او بتوانند روی پای خود بایستند به کارکردهای بزرگسالی در گونه خود دست مییابد.
بدین ترتیب در مطالعه و بررسی تفاوت در روابط جنسی مرد و زن، در تاریخ نوع بشر مردهایی که قابلیت دفاع و فراهم کردن امکانات و کمک به پرورش فرزند در کنار جفت خود داشته باشند اهمیت یافتهاند.
برخلاف انسان، شامپانزههای نر و ماده کاملاً بی قید و بند بوده و نرها در پرورش فرزندان دخالتی ندارند.
علاوه بر این، جامعهشناسان زیستی معتقدند که چون مرد و زن در تولیدمثل نقشهای متفاوتی دارند، راهکارها و راهبردهای جفتجویی هر دو جنس ممکن است تحول یافته تا متفاوت شود.
از آنجا که از لحاظ نظری برای مرد امکان دارد پدر صدها کودک باشد، از لحاظ تکاملی به نفع اوست که زنان بیشتر و بیشتری را بارور سازد تا ژنهای خود را بیشتر و بیشتر منتقل کند.
اما زن باید مقادیر زیادی وقت و انرژی برای هر زایمان صرف کند و میتواند تنها تعداد معدودی فرزند داشته باشد.
بنابراین، به نفع اوست که سعی کند جفتی انتخاب کند که اشتیاقش بیش از همه باشد و بتواند در حمایت و پرورش فرزندان، او را یاری دهد تا از این راه احتمال انتقال ژنهای زن به نسلهای بعدی به حداکثر برسد.
بر پایههای این استدلال و شناخت تفاوت در روابط جنسی مرد و زن، جریان تکامل، مردان را بیقید و بندتر و در انتخاب شریک جنسی بیتمیزتر از زنان بار آورده است.
در واقع به کرات مدلل شده که در بیشتر جوامع مردان بیبندوبارتر از زنانند و جوامعی که به مرد اجازه میدهد بیش از یک زن داشته باشد، بسیار بسیار بیشتر از جوامعی است که در آنها زن میتواند تعداد زیادی شریک جنسی داشته باشد.
نظریه جامعه شناسی زیستی این پیشبینی را هم میکند که مرد ترجیح دهد با بارورترین زنان جوان شریک جنسی شود زیرا این زنان بیشتر احتمال دارد بتوانند برایش فرزند به دنیا بیاورند.
زن هم باید ترجیح بدهد با مردی برخوردار از پایگاه اجتماعی مناسب و منابع مادی جفت شود، یعنی کسی که بیشترین احتمال بقا را برای کودکان و رسیدن به بزرگسالی و تولیدمثل آنان تضمین کند.
در نتیجه جامعهشناسان زیستی پیشبینی میکنند که مردها، زنان جوان تر را ترجیح میدهند اما زن ها، مردان مسنتر (دارای امکانات بیشتر) را.
این تفاوت در دو جنس در تحقیقی که در ۳۷ فرهنگ مختلف انجام گرفت، قویاً تأیید شد.