بهناز جعفری متولد سال ۱۳۵۳ در تهران میباشد. این روزها او را در مجموعه «زیر پای مادر» میبینیم؛ مجموعهای که از شبکه یک سیما پخش میشود. آغاز بازی او در سینما از سال ۱۳۷۳ با ایفای نقش کوتاهی در فیلم «روسری آبی» به کارگردانی «رخشان بنی اعتماد» و همچنین بازی در نمایشهای رادیویی از سال ۱۳۷۶ بوده است.
وی فارغ التحصیل رشته ادبیات نمایشی از دانشگاه آزاد اسلامی است و همچنین مدتی است که بیماری ام اس مبتلاست.
بهناز جعفری در مورد ابتلایش به بیماری ام اس میگوید: «چند سال پیش بود که من احساس افت شدیدی در توان جسمانیام کردم و دیگر حتی قادر به برداشت وسایل نبودم و ظروف از دستم میافتاد.
حتی سر کار آقای فرمان آرا به سختی میتوانستم از پلهها بالا بروم و خیلی فشار به من آمد، ابتدا فکر میکردم که به دلیل مشکلات عصبی است تا اینکه فهمیدم مبتلا به ام اس هستم.
به دلیل شناختی که از بیماری نداشتم فکر میکردم که دیگر باید خانه نشین شوم و یک گوشه بیحرکت باشم ولی این بیماری چشم دل من را روشن کرد و رابطه من را با خدا خیلی قویتر کرد و به او نزدیکتر شدم. الان هم اگر مدت کار طولانی شود، بیماریام تشدید میشود. ولی روحیه خوب و خیلی عالی دارم.»
زندگینامه بهناز جعفری
با مطالب روانشناسی ویکی روان همراه باشید.
سریالهای بهناز جعفری
- زیر پای مادر ( بهرنگ توفیقی ۱۳۹۵)
- همه چیز آنجاست (شهرام شاه حسینی – ۱۳۹۳)
- آب پریا (مرضیه برومند – ۱۳۹۲)
- یادآوری (حجت قاسمزاده اصل – ۱۳۹۲)
- عبور از پاییز (مسعود شاه محمدی – ۱۳۸۸)
- مختارنامه (داود میرباقری – ۱۳۸۷)
- بیداری (بهرام عظیم پور – ۱۳۸۶)
- دوران سرکشی (کمال تبریزی – ۸۰ / ۱۳۷۹)
- خاک سرخ (ابراهیم حاتمیکیا – ۱۳۷۹)
- بگذار آفتاب برآید(۱۳۷۸–۱۳۷۷)
- زمان شوریدگی (محمدعلی نجفی – ۱۳۷۸)
- غبار نور۱۳۷۵
- کلانتر ۳(محسن شاهمحمدی – ۱۳۸۰)
- دندون طلا (داوود میر باقری – ۱۳۹۴ شبکه خانگی)
فیلمهای سینمایی بهناز جعفری
- به دنیا آمدن ۱۳۹۴
- خشم و هیاهو ۱۳۹۴
- گیتا ۱۳۹۴
- لانتوری ۱۳۹۴
- هفت ماهگی ۱۳۹۴
- خانه دختر ۱۳۹۳
- دلم میخواد ۱۳۹۳
- پنج ستاره (۱۳۹۲)
- ساکن طبقه وسط ۱۳۹۲
- ابرهای ارغوانی ۱۳۹۰
- تلفن همراه رئیس جمهور ۱۳۹۰
- جیببر خیابان جنوبی ۱۳۹۰
- مادر پاییزی ۱۳۹۰
- یک خانواده محترم۱۳۹۰
- ترانه کوچک من ۱۳۸۸
- حوالی اتوبان ۱۳۸۷
- زمانی برای دوست داشتن ۱۳۸۶
- از دور دست (رامین محسنی، ۱۳۸۴)
- باغهای کندلوس (ایرج کریمی، ۱۳۸۳)
- بیدار شو آرزو (کیانوش عیاری، ۱۳۸۲)
- نگاه (سپیده فارسی، ۱۳۸۳)
- چند تار مو (ایرج کریمی، ۱۳۸۲)
- تهران ساعت ۷ صبح (امیرشهاب رضویان، ۱۳۸۱)
- غوغا (سعید سهیلی، ۱۳۸۱)
- خانهای روی آب (بهمن فرمانآرا، ۱۳۸۰)
- نگین (اصغر هاشمی، ۱۳۸۰)
- آب و آتش (فریدون جیرانی، ۱۳۷۹)
- مسافر ری (داود میرباقری، ۱۳۷۹)
- جام جان (فیلم کوتاه، فقط گفتار متن، ۱۳۷۹)
- کاپوچینو (فیلم کوتاه – فریدون جیرانی، ۱۳۷۸)
- تخته سیاه (سمیرا مخملباف، ۱۳۷۸)
- عشق طاهر (محمدعلی نجفی، ۱۳۷۸)
- تنها در تهران (فیلم کوتاه، ۱۳۷۷)
- سینما سینماست (سید ضیاءالدین دری، ۱۳۷۵)
- حریف دل (عبدالرضا گنجی، ۱۳۷۵)
- روسری آبی (رخشان بنی اعتماد، ۱۳۷۳)
- جاده عشق (رجب محمدین، ۱۳۷۲)
اما چندی پیش رفتار عجیب بهناز جعفری در نشست خبری سریال «زیر پای مادر» یک سری حواشی به همراه داشت.
در این نشست خبری بهناز جعفری، بازیگر این سریال یک ساعت پس از آغاز نشست با تاخیر به گروه پیوست. او پس از صحبت کوتاهی درباره نقش خود به دنبال پرسش یکی از خبرنگاران حاضر در سالن، شروع به استفاده از الفاظ توهینآمیزی خطاب به اهالی رسانه کرد که پس از اعتراض خبرنگاران و همچنین برخی عوامل سریال، در نهایت نشست را ترک کرد.
با ناتمام ماندن کنفرانس خبری سریال رمضانی «زیر پای مادر»، برخی عوامل این سریال به خاطر رفتار همکار خود از خبرنگاران عذرخواهی کردند.
بازتاب رفتار بهناز جعفری از نگاه همکارانش
اما تعدادی از هنرمندان این موضوع را سوژه صفحات شخصی خود در تلگرام و اینستاگرام قرار دادند. مهراب قاسم خانی در صفحه اینستاگرامش در این مورد مینویسد: «چند روز پیش توى جلسه مطبوعاتى یه سریال جر و بحثى بین خبرنگاران و یکى از بازیگران اون سریال پیش اومد.
قصد ندارم از هیچ یک از طرفین دفاع کنم چون به نظرم یه دعواى صنفى نبوده و به من ارتباط پیدا نمیکنه. به نسبت دادن یه ویژگى به کل یه صنف هم اعتقاد ندارم و به نظرم گفتن این که همه اهالى سینما فلان هستن یا همه اهالى مطبوعات بهمان هستن معنى نداره… ولى توى اون بحث یه جملهاى توسط یکى از دوستان مطبوعاتى گفته شد که من توى این سالها زیاد شنیدمش و به نظرم خیلى غیر واقعى و بىمعنیه.
یکى از این عزیزان وسط بحث گفتن «اگه شما الان فلانى هستین به این خاطره که ما مطبوعاتى ها شما رو فلانى کردیم. نه عزیزان. این پروسه کاملاً برعکس اتفاق میافته.
مطبوعات یا مردم نیستن که تصمیم میگیرن یکى چهره بشه. چهره شدن به استعداد، تلاش، جذابیت و قابلیتهاى اون فرد بستگى داره و اون فرد بر اساس این داشتههاى شخصى، مورد توجه مردم و رسانهها قرار میگیره.
شما کسى رو نرسوندین به جایى که توش قرار داره. شما على دایى رو على دایى نکردین، شما اصغر فرهادى رو اصغر فرهادى نکردین.
کسى نمیتونه سر شهاب حسینى و بهرام رادان منت بذاره که چون ما تو رو دوست داشتیم یا ما به تو پرداختیم، تو شهاب حسینى و بهرام رادان شدى. شما دوسشون دارین و بهشون میپردازین چون اونها با توانایىهاى خودشون شما رو وادار به این کار میکنن.»
اما رامبد جوان هم با انتشار فایلی صوتی در تلگرام به دفاع از عملکرد بهناز جعفری پرداخت! رامبد جوان در این فایل صوتی میگوید: «همان قدر که تعداد قابل توجهی از بازیگران ما بیسوادند، تعداد قابل توجهی از خبرنگارهای ما هم بیسوادند… این معنیاش دفاع از خانم جعفری نیست… این لحن را نمیفهمم که «خبرنگاران با زبان روزه آنجا نشسته بودند»… دارم میخوانم که به ایشان گفتهاند اگر بچههای رسانه نبودند شما الان بهناز جعفری نبودید… بله ممکن بود یهو مثلا صفر کشکولی از آب درآید خانم جعفری.
واقعیتش این است که من هم به عنوان کسی که در ارتباط با شما و همکارانتان قرار میگیرم، گاهی اصلا بدم نمیآد چیزهای درشت ناخوشایندی ارائه دهم… خیلی خوب هم میتوانم از پس این کار بربیایم… ولی نمیکنم این کار را…اگر کسی این کار را میکند به او نپریم… با او بدرفتاری نکنیم.
خانم بهناز جعفری جایگاه خودش را دارد. اگر بدخلقی کرده دستهجمعی ننشینیم جلویش دندان تیز نشان دهیم یا اگر او دندان نشان میدهد ما هم این کار را در جوابش بکنیم… ایشان خیلی سال است که دارد کار میکند…آدم درست و زحمت کشیدهای است… نمیدانم از کجا حالش بد است… سوالها میتواند حالش را بد کرده باشد… بیماری ام اسشان میتواند خیلی شکنندهشان بکند… الان این لحن و موضعگیریها میتواند میزان آسیبپذیری ایشان را بالا ببرد… خواهش میکنم ای عزیزان مهربانتر رفتار کنید… اگر کسی تندی میکند انقدر سریع واکنش نشان ندهید… و ببخشید از این واژه استفاده میکنم چون احساس صمیمیت میکنم با شما… این لحن ننه من غریبم بازی میتواند ناخوشایند و موزیانه باشد.»