همسرم بسیار مردسالار است
پرسش: با سلام. من خانمی ۳۹ ساله هستم. دو سال است که با آقایی که به شدت مردسالار هستند ازدواج کردم. ایشان ۱۵سال از من بزرگتر میباشند. متاسفانه دچار وسواس فکری و گاه عملی هم هستند و البته دائم میخواهند مرا کنترل کنند حتی وقتی سرکارشان هستند. در حالی که البته بقول خودشان ۱۰۰درصد از نظر اخلاقی و تعهد و… به من اعتماد دارند. آخرین باری که جر و بحثمان شد در مورد این بود که چرا من یک کانال تلگرامی روانشناسی تشکیل دادهام؟! و چرا من کلیپ آشپزی دانلود میکنم؟ مردسالار است و میگوید چرا اصلا یک زن باید اینترنت داشته باشد؟ هیچ تفریح و سرگرمی در منزل نمیگذارد داشته باشم حتی فامیل یا دوستی هم ندارم.
این راهم اضافه کنم ایشان نه فقط در این مورد، بلکه در همه موارد زندگی مرا محدود کردهاند. من صبح تا شب که ایشان به منزل بیاید تنها در منزل نشستهام و فقط وقتی ایشان منزل نیستند به کارهای منزل میرسم و کلیپهای آشپزی را دانلود میکنم و در مقابل ایشان همه را تعطیل میکنم. ایشان به این هم گیر میدهد که وقتی خانه هم نباشم نباید هیچ کاری بکنی. اگر لوازم هنری بخرم میگوید چرا پول مرا هدر دادی؟ در حالی که مبلغی را برای من ماهانه در نظر گرفته که آنچه لازم دارم بخرم اما میگوید باید هر چه فقط من میگویم با پول من بخری نه آنچه تو میخواهی. در آشپزی و کارهای منزل دائم دخالت میکند. دست بزن هم دارد و همه تقصیرها را به گردن من میاندازد؛ مثل آتشفشان عصبی میشود. یک روز جلوی در و همسایه کتکم زد اما هیچ همسایهای حاضر نیست این مورد را بگوید چون همه فامیل و مستاجر خودشان هستند. میگوید هر چه من بخواهم باید همان بشود. تو حقی نداری من صلاح تو را میدانم. حاضر نیست حتی یک کتاب در مورد نحوه رفتار با همسر بخواند. میگوید من خودم عقل کل هستم. اگر غذایی بپزم و تزئین کنم میگوید به چه دردم میخورد که تزئین کردی؟ ایشان با وجود مردسالار بودن تحصیلات دکتری دارند و من لیسانس هستم.
با ویکی روان همراه باشید.
پاسخ: سلام دوست عزیز. پیرو سوال مطرح شده باید در نظر میداشتید آقایی که تا۵۵ سال ازدواج نکرده، چرا تا این سن ازدواج نکرده. شاید خود این سوال پاسخ خیلی ازمسائل شما را بدهد. شما دو نفر از نظر فکری و مراحل زندگی کاملا با هم متفاوتید و هرچقدر که زمان پیش برود این فاصله نه تنها کم نمیشود بلکه بیشتر هم میشود، لذا اگر همسرتان خود به اشتباه خود واقف است و از این شرایط خسته است باز میشود تا حدودی شرایط درمانی را بوسیله یک روانشناس برای ایشان به کار برد ولی اگر بیاندازه خود را باور دارد و معترف نیست علیرغم میل درونی باید بگوییم بهتراست به این زندگی ادامه ندهید.