تعریف فکر کردن چیست؟ (انواع تفکر در روانشناسی)
تعریف فکر و اندیشه می تواند تکلیف خیلی از ابهامات در مورد کارکرد ذهن را مشخص کند. اینکه بدانیم فکر کردن چیست و چرا اینقدر اهمیت دارد، می تواند موجب پیشرفت بشر شود. چون قدرت تفکر و اندیشیدن مهم ترین فصل تمایز ما با دیگر موجودات است. البته در جلسات مشاوره روانشناسی آنلاین در ویکی روان، تاکید زیادی بر تعریف فکر در روانشناسی می شود تا مردم بتوانند با مدیریت آن، قدرت اصلی خود را بازیابی کنند. در ادامه این مطلب از سایت ویکی روان، به این سوال می پردازیم که معنی فکر چیست و چطور باید از آن استفاده کرد؟
فهرست موضوعات بررسی شده
تعریف فکر و تفکر چیست؟
با بخش مقاله های روانشناسی در سایت ویکی روان همراه باشید.
توانایی های شناختی مانند تفکر، استدلال و حل مسئله ممکن است از ویژگی های اصلی انسان در نظر گرفته شود که او را از سایر گونه ها مانند حیوانات متمایز می کند.
چالش ها و مشکلاتی که فرد یا جامعه با آن مواجه است، به طور کلی از طریق فکر و استدلال حل می شود. بنابراین، قدرت تفکر و استدلال می تواند ابزار ضروری برای رفاه فرد و جامعه در نظر گرفته شود.
معنی تفکر چیست؟ (اندیشیدن یعنی چه)
شاید برای شما هم سوال باشد که منظور از اندیشیدن یعنی چه؟ آیا با تفکر متفاوت است؟
اگر بخواهیم به طور دقیق به تعریف فکر کردن بپردازیم باید اینگونه بیان کنیم که:
فکر کردن یعنی قدرت تحلیل و وارسی موضوعی، تا تمام ابهامات در مورد آن از بین برود و اطلاعات جدیدی را به دست بیاوریم
درست است که انواع فکر کردن بسیار زیاد است، اما تمام آنها در این تعریف قرار می گیرند و ساختار پیدا می کنند. یادتان باشد تعریف فکر و اندیشه با تعریف ذهن متفاوت است. که در ادامه بیشتر به آنها می پردازیم.
فکر چگونه تولید میشود؟
فکر کردن در یک فرایند خاص و بسیار جالب تولید می شود.
اولین پیش نیاز برای تولید یک فکر، نیاز است. نیاز باعث می شود فرد برای ایجاد تغییر به اندیشیدن روی بیاورد و شرایط را تحلیل و بررسی کند.
تولید فکر می تواند همراه با قوه تخیل همراه باشد، یا صرفا بر اساس داده های موجود صورت بگیرد. اما در هر صورت روند ایجاد تفکر و فکر کردن همراه با پردازش صورت می گیرد. اینبار که به سوال فکر چگونه تولید می شود رسیدید، افکار و ایده های ذهنی خود را وارسی کنید تا بهتر به نتیجه برسید.
بررسی انواع تفکر در روانشناسی
6 نوع فکر کردن وجود دارد که هر کدام ویژگی خاص خود را دارند.
1- تفکر ادراکی یا عینی
این ساده ترین شکل از انواع تفکر است که اساس ادراک است، یعنی تفسیر حس بر اساس تجربه. به آن تفکر عینی گفته می شود چون برای ادراک اشیاء و رویدادهای واقعی یا عینی انجام می شود.
2- تفکر مفهومی یا انتزاعی
شخص از مفاهیم، اشیاء و زبان های تعمیم یافته استفاده می کند، این نوع تفکر از تفکر ادراکی برتر است چرا که انسان برای درک و حل مساله تلاش می کند.
3- تفکر بازتابی
هدف این نوع تفکر حل مسائل پیچیده است، بنابراین به جای ارتباط با تجربیات یا ایده ها، نیازمند سازماندهی مجدد تمامی تجربیات مربوط به یک موقعیت یا حذف موانع است.
این یک رویکرد شناختی بصیرتی در تفکر بازتابی است، زیرا فعالیت ذهنی در اینجا شامل تلاش های مکانیکی آزمون و خطا نمی شود
در این نوع، فرآیندهای تفکر، تمام حقایق مرتبط که به ترتیب منطقی مرتب شده اند را به حساب می آورند تا به راه حلی برای مشکل برسند.
4- تفکر خلاق از مهم ترین انواع فکر کردن است
این نوع تفکر با توانایی فرد برای ایجاد یا ساختن چیزی جدید، بدیع یا غیرعادی مرتبط است. به دنبال روابط و تداعی های جدید برای توصیف و تفسیر ماهیت چیزها، رویدادها و موقعیت ها است. در اینجا خود فرد معمولا شواهد و ابزار حل آن را تدوین می کند. مثل دانشمندان، هنرمندان یا مخترعان.
روانشناس معروف اسکینر می گوید، تفکر خلاق به این معناست که پیش بینی ها و استنباط های فرد، بدیع، مبتکرانه و غیرعادی هستند. متفکر خلاق کسی است که ایده های جدید را بیان می کند و مشاهدات جدید، پیش بینی های جدید و استنتاج های جدید را بیان می کند.
ویژگی های تفکر خلاق چیست؟
- تفکر خلاق در تمامی اشکال آن کاملا یک فرآیند ذهنی درونی است و از این رو باید جزء مهمی از رفتار شناختی فرد به حساب آید.
- هر یک از ما قادر به تفکر خلاق هستیم و از این رو این یک پدیده جهانی است.
- تفکر خلاق منجر به تولید چیزی جدید یا بدیع از جمله شکل جدیدی از چیدمان عناصر قدیمی می شود.
- تفکر خلاق تمام ابعاد انواع معمول و نهایی تفکر همگرا، تفکر واگرا را در بر می گیرد. ذهن باید آزادی کاملی برای خلق یک ایده جدید داشته باشد.
- حوزه تفکر خلاق و بخش بیرونی آن کاملا جامع و گسترده است. تمام جنبه های دستاوردهای انسانی متعلق به زندگی یک فرد را پوشش می دهد.
5- تفکر انتقادی از انواع اندیشیدن است که طرفداران زیادی دارد!
نوعی تفکر است که به شخص کمک می کند تا از عقاید، تعصبات و عقاید شخصی خود کناره گیری کند و حتی به بهای نظام اعتقادی اولیه خود، ادیان و حقیقت را کشف کند.
در اینجا فرد تمام توانایی و مهارت های شناختی را برای تفسیر، تحلیل، ارزیابی و استنباط مناسب و همچنین توضیح اطلاعات جمع آوری شده یا ارسال شده به کار می گیرد که منجر به قضاوت بی طرفانه و خود تنظیمی هدفمند می شود.
یک متفکر ایده آل معمولا کنجکاو، آگاه، روشن فکر، انعطاف پذیر، منصف در ارزیابی، عاری از تعصب و تعصب شخصی، صادق در جستجوی اطلاعات مرتبط بوده و در استفاده صحیح از توانایی هایی مانند تفسیر، تجزیه و تحلیل و ترکیب، ارزیابی و نتیجه گیری و استنباط و غیره مهارت دارد.
تفکر انتقادی از یک فرآیند فکری مرتب و منظم است، که شامل استفاده از مهارت های شناختی می شود. مانند مفهوم سازی، تفسیر، تجزیه و تحلیل و برای دستیابی به قضاوتی بی طرفانه، معتبر و قابل اعتماد از اطلاعات یا داده های جمع آوری شده یا مخابره شده به عنوان راهنمای باور و عمل استفاده می کند.
6- تفکر غیر جهت دار یا انجمنی
مواقعی وجود دارد که خود را درگیر نوع تفکر منحصر به فردی می یابیم که غیر جهت دار و بدون هدف است. از طریق رویا پردازی و سایر فعالیت های کنترل نشده آزاد ایجاد می شود. از نظر علم روانشناسی این اشکال تفکر به عنوان تفکر انجمنی نامیده می شود.
در اینجا رویا پردازی، خیال پردازی و هذیان همگی در دسته رفتارهای کناره گیری قرار می گیرند که به فرد کمک می کند تا از خواسته های دنیای واقعی فرار کند. از این طریق تفکر خود را غیر جهت دار و شناور نشان می دهد، او را در جایی قرار می دهد، چیزی را سفارش می دهد که با محیط خود ارتباطی ندارد.
معمولا هیچ چیز غیرعادی در رفتاری که شامل رویاپردازی و خیال پردازی است وجود ندارد، اما رفتاری که شامل هذیان است قطعا به غیرعادی بودن اشاره دارد
شخصی که تحت تأثیر چنین توهماتی قرار دارد ممکن است فکر کند یا باور کند که او یک میلیونر، حاکم جهان، یک مخترع بزرگ، یک مورخ برجسته یا حتی خداست.
در مقابل، فردی که گرفتار هذیان است، شاید خود را ناتوان ترین، نالایق ترین و ناخواسته ترین فرد بنامد و ممکن است دچار احساس گناه شود یا شکایت کند که قربانی برخی بیماری های جسمی یا روانی صعب العلاج شده است.
راه پرورش تفکر چیست؟
تفکر و اندیشیدن یکی از مهمترین جنبه های فرآیند یادگیری است.
توانایی ما در یادگیری و حل مشکلات به توانایی ما در تفکر صحیح بستگی دارد که به ما در سازگاری کمک می کند و برای یک زندگی موفق ضروری است
فقط انسان هایی که می توانند متمایز، سازنده و با دقت فکر کنند، می توانند چیزهای ارزشمندی را به جامعه ارائه دهند. از آنجایی که هیچ فردی متفکر متولد نمی شود، باید دانش تکنیک و شیوه های تفکر صحیح را آموخت.
راه تولید فکر چیست؟ (تفکر از چه چیزهایی تشکیل شده است؟)
چند عنصر مهم در فرآیند تفکر وجود دارد:
1- تصاویر مهم ترین بخش از تولید اندیشه و فکر هستند
تصاویر ذهنی شامل تجربیات شخصی، افراد یا موقعیت‌هایی است که شنیده و احساس می شود. این تصاویر ذهنی نماد اشیاء، تجربیات و فعالیت های واقعی هستند. در تفکر، ما معمولا تصاویر را به جای اشیاء، تجربیات یا فعالیت های واقعی دستکاری می کنیم.
2- مفاهیم
مفهوم یک ایده کلی است که مخفف یک کلاس عمومی بوده و نشان دهنده ویژگی های مشترک همه اشیا یا رویدادهای یک طبقه است.
مفهوم، به عنوان یک ابزار صرفه جویی برای فکر کردن است، به عنوان مثال، وقتی کلمه “فیل” را می شنویم، بلافاصله نه تنها ماهیت و ویژگی های فیل به عنوان یک طبقه را یادآور می شویم، بلکه تجربیات و درک خودمان از فیل در ذهن ما ظاهر می شود تا تفکر ما را در آن زمان تحریک کند.
3- نمادها و نشانه ها
در تعریف فکر در منطق، نمادها و نشانه ها نشان دهنده و جایگزین اشیاء، تجربیات و فعالیت های واقعی هستند.
به عنوان مثال، چراغ های راهنمایی، علائم راه آهن، زنگ های مدرسه، نشان ها، آهنگ ها، پرچم ها و شعارها همگی عباراتی نمادین هستند، آنها تفکر نتیجه ای را تحریک می کنند و انگیزه می دهند تا به ما می گویند که چه کار کرده یا چگونه عمل کنیم.
4- زبان بخش مهمی از تولید فکر است
کارآمدترین و پیشرفته ترین وسیله ای است که برای انجام فرآیند تفکر استفاده می شود همین زبان است.
وقتی شخصی کلمات یا جملاتی را می خواند، می نویسد یا می شنود یا به هر زبانی اشاره می کند، تحریک می شود تا فکر کند. بنابراین خواندن و نوشتن اسناد و ادبیات نیز به تحریک و ارتقای فرآیند تفکر کمک می کند.
5- فعالیت های عضلانی
این نوع تفکر شواهدی از دخالت برخی از حرکات اولیه گروه هایی از عضلات ما را نشان می دهد!
یک رابطه مثبت بین تفکر و فعالیت های عضلانی یک فرد وجود دارد. هر چه بیشتر خود را درگیر فکر کنیم، تنش عضلانی عمومی بیشتر می شود و برعکس هر چه به سمت رابطه عضلانی پیش می رویم، فرآیندهای فکری ما به تدریج کاهش می یابد.
6- عملکردهای مغز
نقش ماهیچه ها هر چه باشد، تفکر در درجه اول تابع مغز است. گفته می شود که ذهن ما ابزار اصلی فرآیند تفکر است.
تجارب ثبت شده اندام های حسی ما هیچ معنایی ندارند، بنابراین نمی توانند به عنوان عوامل تحریک کننده یا ابزاری برای تفکر عمل کنند، مگر اینکه این تأثیرات توسط سلول های مغز ما دریافت شود و به درستی برای استخراج معنایی تفسیر شود.
پیشنهاد ویکی روان چیست؟
همانطور که بارها اشاره کردیم، اینکه بدانیم تعریف فکر کردن چیست، می تواند ابهامات زیادی را برایمان حل کند.
اگر درگیر نشخوارهای ذهنی زیادی هستید و یا برای رفع افکار ناخواسته نیاز به کمک دارید، بهترین راه کمک گرفتن از یک مشاور روانشناس است تا موضوع یکبار برای همیشه حل شود
شما دوست عزیز می توانید از سراسر دنیا در جلسات مشاوره آنلاین سایت ویکی روان شرکت کرده و با متخصص مورد نظرتان جلسه مشاوره غیرحضوری برگزار نمائید.
سلام
دوستان عزیز متاسفانه تعریف فکر اشتباه میباشد.
فکر انسان از روح تولید میشود
روح قادر است تمام انرژی های کاینات را تولید کند
این انرژی در بدن (مغز)یا به عبارتی ماشین این انرژی را به کاینات ارسال میکند این کاینات یا
افریدگار است یا یک ماشین بزرگ است که خداوند برای پاسخ بهافکار ما یعنی انرژی های ارسالی
ما پاسخ می دهد توجه توجه این روح ممکن است هم بصورت انرژی باشد و هم ماده وهم غیر ماده یعنی روح قادر است به سه شکل در بیاید وهم در داخل بدن و هم خارج بدن قرار گیرد مثالدر هنگام خواب روح به بیرون بدن میرود
عالی بود