ارتباط بین اعتیاد و مشکلات روانی: آیا اعتیاد یک بیماری روانی است؟
اعتیاد یکی از پیچیدهترین اختلالاتی است که نهتنها سلامت جسمی فرد را تحتتأثیر قرار میدهد، بلکه اثرات گستردهای بر سلامت روان دارد. بسیاری از افراد درگیر اعتیاد، با مشکلات روانی مانند اضطراب، افسردگی، اختلالات شخصیتی و روانپریشی دستوپنجه نرم میکنند.
این سؤال که «آیا اعتیاد یک بیماری روانی است؟» همواره موردبحث روانشناسان و روانپزشکان بوده است. برخی اعتیاد را یک بیماری مستقل و برخی دیگر آن را نتیجه اختلالات زمینهای روانی میدانند. در این مقاله، رابطه بین اعتیاد و بیماریهای روانی را بررسی کرده و بهترین روشهای درمان همزمان این دو مشکل را معرفی میکنیم.
فهرست موضوعات بررسی شده
تعریف اعتیاد از دیدگاه روانشناسی و روانپزشکی
اعتیاد از دیدگاه علمی بهعنوان یک اختلال مزمن مغزی شناخته میشود که فرد را به مصرف مداوم یک ماده یا انجام یک رفتار اعتیادآور، علیرغم آگاهی از عواقب منفی آن، سوق میدهد. از دیدگاه روانشناسی، اعتیاد نوعی وابستگی شدید ذهنی و رفتاری است که در آن، فرد نمیتواند بدون مصرف ماده مخدر یا انجام رفتار اعتیادآور، احساس آرامش کند.
در روانپزشکی، اعتیاد در دسته اختلالات مرتبط با مواد و رفتارهای اعتیادآور قرار میگیرد و شامل وابستگی جسمی، وابستگی روانی و علائم ترک میشود. این وابستگیها باعث میشوند که فرد برای حفظ عملکرد طبیعی خود، به مصرف ماده مخدر وابسته بماند. باگذشت زمان، مغز فرد تغییراتی در ساختار و عملکرد خود ایجاد میکند که منجر به اختلال در تصمیمگیری، کنترل رفتار و تنظیم احساسات میشود.
آیا اعتیاد یک بیماری روانی است؟
اعتیاد بهعنوان یک اختلال پیچیده مغزی و رفتاری شناخته میشود که بر فرآیندهای شناختی، هیجانی و تصمیمگیری فرد تأثیر میگذارد. این اختلال به دلیل تغییرات عمیقی که در سیستم عصبی و عملکرد مغز ایجاد میکند، در دستهبندی اختلالات روانی قرار میگیرد. سازمان بهداشت جهانی (WHO) و انجمن روانپزشکی آمریکا (APA) نیز اعتیاد را بهعنوان یک بیماری مزمن مغزی و روانی طبقهبندی کردهاند.
اما آیا اعتیاد دقیقاً مشابه سایر بیماریهای روانی مانند افسردگی یا اسکیزوفرنی است؟ برای پاسخ به این سؤال، باید تأثیر مواد مخدر بر مغز، رفتار و همپوشانی با سایر اختلالات روانی را بررسی کنیم.
۱.تغییرات مغزی پایدار ناشی از اعتیاد
مصرف مواد مخدر باعث ایجاد تغییرات ساختاری و عملکردی در مغز میشود که این تغییرات مشابه آن چیزی است که در بیماریهای روانی مزمن مشاهده میشود. مواد مخدر سیستم پاداش مغز (Dopaminergic System) را تحتتأثیر قرار داده و باعث آزادشدن بیش از حد دوپامین میشوند. این فرایند بهتدریج ساختار مغز را تغییر داده و باعث میشود فرد:
- کنترل خود را از دست بدهد و وابسته به مصرف مواد شود.
- لذت طبیعی را از دست بدهد و تنها مصرف مواد بتواند او را به احساس خوشایند برساند.
- در بلندمدت، واکنشهای مغز به محرکهای طبیعی مانند غذا، خواب یا تعاملات اجتماعی مختل شود.
این تغییرات دقیقاً مشابه تغییراتی است که در بیماریهای روانی مانند افسردگی، اضطراب شدید و اختلالات دوقطبی مشاهده میشود. ازاینرو، اعتیاد نهتنها یک وابستگی رفتاری، بلکه یک بیماری عصبی و روانی نیز محسوب میشود.
۲.اختلال در تصمیمگیری و عملکرد شناختی
یکی از ویژگیهای اصلی بیماریهای روانی، اختلال در تصمیمگیری، تنظیم هیجانات و کنترل رفتار است. تحقیقات نشان دادهاند که اعتیاد، بهویژه در افرادی که به مواد محرک (مانند کوکائین و متآمفتامین) وابسته هستند، باعث کاهش عملکرد قشر پیشپیشانی مغز (Prefrontal Cortex) میشود.
قشر پیشپیشانی مغز مسئول:
- کنترل تکانهها و رفتارهای پرخطر
- توانایی پیشبینی نتایج و پیامدهای یک رفتار
- تصمیمگیری منطقی و حل مسئله
در افراد معتاد، این ناحیه از مغز دچار کاهش فعالیت و حجم سلولی میشود که منجر به عدم توانایی در کنترل وسوسه مصرف مواد و بیتوجهی به پیامدهای آن میشود.
این ویژگی دقیقاً مشابه آن چیزی است که در اختلالاتی مانند:
- اختلال شخصیت مرزی (BPD)
- اختلال وسواس فکری – عملی (OCD)
- اختلال نقص توجه و بیشفعالی (ADHD)
مشاهده میشود؛ بنابراین، اعتیاد نهتنها از نظر فیزیولوژیکی، بلکه از نظر عملکرد شناختی نیز ویژگیهای یک بیماری روانی را دارد.
۳.همپوشانی بالای اعتیاد با اختلالات روانی
تحقیقات نشان دادهاند که بسیاری از افراد مبتلا به اعتیاد، همزمان دچار یکی از بیماریهای روانی نیز هستند. این رابطه که بهعنوان تشخیص دوگانه (Dual Diagnosis) یا اختلال همزمان (Co-Occurring Disorders) شناخته میشود، نشان میدهد که اعتیاد و بیماریهای روانی نهتنها به طور مستقل وجود دارند، بلکه یکدیگر را تشدید میکنند.
برخی از شایعترین بیماریهای روانی که در افراد معتاد مشاهده میشود، عبارتاند: از:
- افسردگی:بسیاری از افراد برای فرار از احساس پوچی و افسردگی به مصرف مواد روی میآورند، اما مواد مخدر در بلندمدت باعث تشدید افسردگی میشوند.
- اضطراب:اعتیاد به موادی مانند الکل و بنزودیازپینها (مانند آلپرازولام) در ابتدا ممکن است اضطراب را کاهش دهد، اما پس از مدتی باعث وابستگی و بدتر شدن علائم اضطراب میشود.
- اختلالات روانپریشی (مانند اسکیزوفرنی):مصرف طولانیمدت موادی مانند حشیش و متآمفتامین میتواند منجر به بروز علائم روانپریشی و توهمات شود.
- اختلالات دوقطبی:در افراد مبتلا به اختلال دوقطبی، احتمال ابتلا به اعتیاد بسیار بالاست، زیرا در دورههای مانیا (شیدایی)، فرد ممکن است کنترل رفتارهای خود را از دست بدهد و به مصرف مواد روی بیاورد.
این همپوشانی نشان میدهد که اعتیاد و بیماریهای روانی یکچرخه معیوب ایجاد میکنند که بدون درمان مناسب، هر دو مشکل را تشدید میکند.
رابطه اعتیاد و بیماریهای روانی چیست؟
اعتیاد و بیماریهای روانی رابطهای پیچیده و متقابل دارند. در بسیاری از موارد، افراد ابتدا به یک اختلال روانی مبتلا بوده و برای کاهش علائم آن به مصرف مواد روی میآورند (خوددرمانی). در مقابل، اعتیاد نیز میتواند باعث ایجاد یا تشدید مشکلات روانی شود. این رابطه که تحت عنوان «تشخیص دوگانه» (Dual Diagnosis) یا «اختلال همزمان» (Co-Occurring Disorders) شناخته میشود، نشان میدهد که اعتیاد و بیماریهای روانی اغلب به یکدیگر وابسته هستند و درمان موفقیتآمیز آنها نیازمند مدیریت همزمان هر دو مشکل است.
بررسیهای علمی و پژوهشهای انجامشده در حوزه روانپزشکی نشان میدهند که افراد معتاد، در مقایسه با افراد غیرمعتاد، چندین برابر بیشتر در معرض ابتلا به بیماریهای روانی قرار دارند. در ادامه، تأثیر اعتیاد بر شایعترین بیماریهای روانی بررسی خواهد شد.
۱.افسردگی و اعتیاد: چرخهای معیوب و خطرناک
افسردگی یکی از شایعترین اختلالات روانی مرتبط با اعتیاد است. در بسیاری از موارد، افراد به دلیل احساس پوچی، ناامیدی یا اضطراب مزمن به مصرف مواد مخدر یا الکل روی میآورند تا لحظاتی از این احساسات منفی فاصله بگیرند.
اما چرا مصرف مواد به افسردگی منجر میشود؟
- نوسانات شدید دوپامین و سروتونین: مصرف مواد مخدر (مانند الکل، هروئین یا کوکائین) به طور موقت باعث افزایش دوپامین و ایجاد حس لذت میشود. اما باگذشت زمان، مغز دیگر قادر به تولید طبیعی این مواد شیمیایی نیست و فرد دچار افسردگی شدید پس از مصرف میشود.
- احساس گناه و شکست: بسیاری از افراد پس از مدتی که در دام اعتیاد گرفتار میشوند، از وضعیت خود ناراضی شده و احساس بیارزشی و یأس میکنند. این احساسات افسردگی آنها را تشدید میکند.
- ایزوله شدن از اجتماع: افراد معتاد بهمرورزمان روابط خانوادگی و اجتماعی خود را از دست میدهند که این انزوای اجتماعی احتمال افسردگی را افزایش میدهد.
نتیجه: افراد معتاد در معرض افسردگی مزمن قرار دارند و این افسردگی میتواند خود عاملی برای ادامه مصرف و وابستگی بیشتر به مواد باشد.
۲.اضطراب و حملات پانیک: تأثیر مخرب مواد محرک
اضطراب یکی دیگر از بیماریهای روانی شایع در بین افراد معتاد است. برخی از افراد برای مقابله با اضطراب به مصرف مواد مخدر (مانند الکل یا بنزودیازپینها) روی میآورند، درحالیکه برخی دیگر به دلیل مصرف مواد محرک دچار اضطراب و حملات پانیک میشوند.
چگونه اعتیاد باعث اضطراب میشود؟
- مصرف مواد محرک (مانند شیشه، کوکائین و نیکوتین) باعث افزایش بیش از حد فعالیت سیستم عصبی سمپاتیک میشود که این امر میتواند فرد را در معرض حملات اضطرابی و وحشتزدگی (Panic Attacks) قرار دهد.
- قطع ناگهانی مصرف مواد مخدر یا الکل (سندروم ترک) میتواند باعث افزایش شدید اضطراب، بیقراری و تپش قلب شود.
- افراد معتاد اغلب دچار مشکلات مالی، قانونی یا خانوادگی هستند که باعث افزایش استرس و اضطراب در آنها میشود.
مصرف مواد ممکن است در ابتدا اضطراب را کاهش دهد، اما در درازمدت، باعث تشدید این مشکل و افزایش حملات وحشتزدگی میشود.
۳.اختلالات شخصیتی و تأثیر اعتیاد بر رفتار افراد
برخی از افراد که دچار اختلالات شخصیتی هستند، بیشتر در معرض خطر اعتیاد قرار دارند. این افراد معمولاً دارای رفتارهای تکانشی، کنترل پایین بر هیجانات و مشکلات ارتباطی هستند. از سوی دیگر، مصرف طولانیمدت مواد مخدر نیز میتواند باعث بروز اختلالات شخصیتی شود.
رابطه اعتیاد و اختلالات شخصیتی:
- اختلال شخصیت مرزی (BPD): افراد مبتلا به BPD معمولاً دارای نوسانات خلقی شدید، رفتارهای خود آسیبزننده و روابط ناپایدار هستند. این افراد برای فرار از دردهای عاطفی، بیشتر به مصرف مواد روی میآورند.
- اختلال شخصیت ضداجتماعی (ASPD): در این افراد، بیتوجهی به قوانین، ناتوانی در ایجاد روابط پایدار و تمایل به رفتارهای پرخطر دیده میشود. مصرف مواد مخدر، رفتارهای تکانشی و پرخطر آنها را تشدید میکند.
- اختلال شخصیت نمایشی (HPD): این افراد بهشدت به تأیید دیگران نیاز دارند و ممکن است برای جلبتوجه، به مصرف مواد مخدر یا الکل روی بیاورند.
افراد با اختلالات شخصیتی، بیشتر در معرض خطر اعتیاد قرار دارند و مصرف مواد نیز باعث افزایش مشکلات شخصیتی آنها میشود.
۴.روانپریشی و اسکیزوفرنی: تأثیر خطرناک مواد توهمزا
برخی از مواد مخدر، بهویژه مواد توهمزا مانند LSD، حشیش و متآمفتامین (شیشه) میتوانند باعث ایجاد علائم روانپریشی یا تشدید بیماریهای روانی شدید؛ مانند اسکیزوفرنی شوند.
چگونه اعتیاد به بروز روانپریشی منجر میشود؟
- مصرف طولانیمدت مواد توهمزا میتواند باعث ایجاد توهمات دیداری و شنیداری، هذیان و افکار پارانوئید شود.
- برخی از افراد دارای استعداد ژنتیکی برای اسکیزوفرنی هستند و مصرف مواد مخدر میتواند باعث فعالشدن این بیماری در آنها شود.
- افراد مبتلا به اسکیزوفرنی ممکن است برای کاهش توهمات یا اضطراب، به مصرف مواد روی بیاورند، اما این کار وضعیت آنها را وخیمتر میکند.
نتیجه: مصرف مواد میتواند علائم روانپریشی را در افراد مستعد فعال کرده یا تشدید کند و باعث مشکلات جدی در تفکر، ادراک و واقعیتسنجی شود.
۵.اختلالات خواب: تأثیر مستقیم اعتیاد بر چرخه خواب
بسیاری از افراد معتاد دچار مشکلات خواب هستند که این مسئله خود باعث افزایش مشکلات روانی آنها میشود.
چگونه اعتیاد خواب را تحتتأثیر قرار میدهد؟
- مواد محرک (مانند شیشه و کوکائین) باعث بیخوابی شدید میشوند و در بلندمدت، سیستم تنظیم خواب فرد را مختل میکنند.
- الکل و مواد افیونی (مانند هروئین و متادون) ممکن است باعث خوابآلودگی شوند، اما کیفیت خواب را کاهش داده و باعث بیداریهای مکرر در شب میشوند.
- قطع ناگهانی مواد مخدر میتواند باعث کابوسهای شدید، تعریق شبانه و بیخوابی شود.
مشکلات خواب ناشی از اعتیاد، میتوانند باعث افزایش استرس، خستگی شدید و مشکلات روانی دیگر شوند.
آیا باید اعتیاد و مشکلات روانی را همزمان درمان کرد؟
اعتیاد و بیماریهای روانی رابطهای پیچیده و متقابل دارند، بهطوری که یکی میتواند دیگری را تشدید کند. امروزه متخصصان روانپزشکی و درمانگران اعتیاد به این نتیجه رسیدهاند که برای دستیابی به یک درمان پایدار و موفق، اعتیاد و بیماریهای روانی باید بهصورت همزمان و یکپارچه درمان شوند.
بیماران دارای تشخیص دوگانه (Dual Diagnosis) یعنی افرادی که همزمان از اعتیاد و بیماری روانی رنج میبرند، به دلایل مختلفی نیاز به درمان همزمان دارند:
۱.کاهش احتمال بازگشت به مصرف با کنترل عوامل روانشناختی زمینهساز اعتیاد
یکی از مهمترین دلایل شکست در ترک اعتیاد، ناتوانی در کنترل استرس، اضطراب و سایر مشکلات روانی است. وقتی بیماری روانی فرد درمان نشده باشد، هر بار که فرد در شرایط استرسزا قرار بگیرد، ممکن است دوباره به مصرف مواد روی بیاورد. درمان همزمان اعتیاد و مشکلات روانی باعث میشود که عوامل روانشناختی که فرد را به سمت مصرف مواد سوق میدهند، کنترل شوند و انگیزه فرد برای پاک ماندن افزایش یابد.
در مطالعهای که توسط مؤسسه ملی سوءمصرف مواد مخدر (NIDA) انجام شد، مشخص شد که بیماران مبتلا به افسردگی که همزمان تحت درمان ترک اعتیاد قرار گرفتند، ۲۰٪ کمتر از دیگران به مصرف مجدد مواد مخدر بازگشتند.
۲.بهبود عملکرد ذهنی و عاطفی با کاهش علائم بیماریهای روانی
اعتیاد تأثیرات مخربی بر روی مغز دارد، بهویژه بر سیستم پاداش (dopaminergic system) که مسئول احساس لذت، انگیزه و تنظیم خلقوخو است. هنگامی که بیماری روانی نیز به این مشکلات اضافه شود، فرد دچار نوسانات خلقی شدید، بیثباتی هیجانی و مشکلات شناختی میشود.
با درمان همزمان اعتیاد و بیماریهای روانی، موارد زیر بهبود پیدا میکند:
- تنظیم هیجانی فرد افزایش مییابد.
- علائم بیماریهایی مانند اضطراب، افسردگی و روانپریشی کاهش مییابد.
- فرد کنترل بیشتری بر رفتارهای خود پیدا میکند.
- مغز بهتدریج به عملکرد طبیعی خود بازمیگردد.
بهبود عملکرد ذهنی و عاطفی به فرد کمک میکند که با چالشهای زندگی بدون نیاز به مصرف مواد مقابله کند و یک زندگی سالم و متعادل داشته باشد.
۳.افزایش انگیزه فرد برای ترک مواد با بهبود کیفیت زندگی و کاهش استرس
بسیاری از افراد معتاد به دلیل احساس ناامیدی، شکست یا مشکلات عاطفی، انگیزهای برای ترک مواد ندارند. آنها ممکن است تصور کنند که ترک مواد باعث بدتر شدن وضعیت روحیشان میشود، زیرا مصرف مواد در کوتاهمدت به آنها احساس بهتری میدهد.
اما هنگامی که بیماری روانی فرد نیز همزمان درمان شود:
- فرد احساس میکند که زندگی بدون مواد نیز میتواند ارزشمند و لذتبخش باشد.
- احساس ناامیدی و استرس کاهش مییابد.
- فرد مهارتهای لازم برای مقابله با مشکلات زندگی را یاد میگیرد.
درمان همزمان باعث میشود که فرد نهتنها از نظر جسمی و فیزیکی، بلکه از نظر ذهنی و احساسی نیز برای زندگی بدون اعتیاد آماده شود.
بهترین روشهای درمان همزمان اعتیاد و بیماریهای روانی
برای موفقیت در درمان همزمان اعتیاد و اختلالات روانی، یک رویکرد چندجانبه و تخصصی موردنیاز است. برخی از مؤثرترین روشهای درمانی شامل موارد زیر هستند:
۱.درمانهای دارویی برای کنترل علائم روانی و وابستگی
برخی از داروها میتوانند به کاهش علائم ترک و کنترل بیماریهای روانی کمک کنند:
- بوپرنورفین و متادون: برای کاهش علائم ترک مواد افیونی.
- نالتروکسان: برای جلوگیری از وسوسه مصرف الکل و مواد مخدر.
- داروهای ضدافسردگی و ضداضطراب: برای کنترل علائم روانی.
۲.رواندرمانی (CBT،DBT، رفتاردرمانی انگیزشی و…)
سه روش درمانی اصلی که در درمان اعتیاد و مشکلات روانی به کار میروند، شامل درمان شناختی – رفتاری (CBT)، رفتاردرمانی دیالکتیکی (DBT) و رفتاردرمانی انگیزشی (MET) هستند. هر یک از این روشها به شکلی متفاوت عمل کرده و در کنار یکدیگر، به بیمار کمک میکنند تا مسیر بهبودی را با موفقیت طی کند
- درمان شناختی – رفتاری (CBT)
درمان شناختی-رفتاری (Cognitive Behavioral Therapy – CBT) یکی از مهمترین و پرکاربردترین روشهای درمانی برای افراد معتاد و کسانی است که دچار مشکلات روانی مانند افسردگی و اضطراب هستند. این روش بر این اصل استوار است که افکار منفی و تحریفشده، باعث ایجاد رفتارهای ناسالم مانند مصرف مواد میشوند. در CBT، بیماران یاد میگیرند که چگونه افکار ناسالم خود را شناسایی کرده و آنها را با افکار واقعبینانهتر جایگزین کنند. این تغییرات ذهنی به کاهش رفتارهای اعتیادآور و ایجاد الگوهای رفتاری سالم کمک میکند.
- رفتاردرمانی دیالکتیکی (DBT)
رفتاردرمانی دیالکتیکی (Dialectical Behavior Therapy – DBT) نوعی درمان شناختی – رفتاری است که در ابتدا برای درمان افراد دارای اختلال شخصیت مرزی (BPD) توسعه داده شد، اما امروزه برای افراد دارای مشکلات شدید هیجانی، اعتیاد و اختلالات روانی نیز استفاده میشود.
این روش بر مدیریت هیجانات شدید، افزایش تابآوری روانی و بهبود مهارتهای ارتباطی تمرکز دارد. بسیاری از افراد معتاد به دلیل عدم توانایی در کنترل احساسات و هیجانات خود، به مصرف مواد روی میآورند. DBT به آنها کمک میکند که مهارتهای لازم را برای مدیریت هیجانات خود بدون استفاده از مواد بیاموزند.
- رفتاردرمانی انگیزشی (MET)
رفتاردرمانی انگیزشی (Motivational Enhancement Therapy – MET) یک روش درمانی کوتاهمدت است که باهدف افزایش انگیزه فرد برای ترک اعتیاد و تغییر سبک زندگی طراحی شده است.
بسیاری از افراد معتاد، حتی اگر بدانند که اعتیاد به آنها آسیب میرساند، همچنان تمایلی به ترک ندارند. MET با استفاده از تکنیکهای روانشناختی، انگیزه درونی فرد را برای ترک افزایش داده و به او کمک میکند تا تصمیمگیری بهتری برای آینده خود داشته باشد.
۳.بستریشدن در کلینیکهای تخصصی برای نظارت دقیق
در موارد شدید، بیمارانی که دچار اعتیاد و بیماری روانی هستند، بهترین نتایج را از بستریشدن در مراکز درمانی تخصصی دریافت میکنند. در این مراکز، فرد از مصرف مواد دور میماند، تحت نظارت مداوم پزشکان قرار دارد و در جلسات درمانی شرکت میکند.
جمعبندی
اعتیاد و مشکلات روانی رابطهای پیچیده و دوسویه دارند و برای دستیابی به درمانی پایدار و موفق، باید این دو مشکل بهصورت همزمان مدیریت شوند. تحقیقات نشان دادهاند که درمان جداگانه یکی از این مشکلات، معمولاً موفقیت چندانی ندارد و احتمال بازگشت به مصرف مواد افزایش مییابد. افرادی که علاوه بر اعتیاد، از بیماریهای روانی مانند افسردگی، اضطراب یا روانپریشی نیز رنج میبرند، به یک برنامه درمانی جامع نیاز دارند که شامل نظارت تخصصی، دارودرمانی، رواندرمانی و در صورت لزوم بستریشدن در مراکز تخصصی باشد.
اگر شما یا یکی از عزیزانتان با این مشکلات مواجه هستید، مهم است که به یک کلینیک معتبر ترک اعتیاد مراجعه کنید تا تحتنظر پزشکان و روانشناسان متخصص، فرایند درمان با کمترین خطر و بیشترین موفقیت طی شود. برای افرادی که در تهران زندگی میکنند، انتخاب بهترینکلینیک ترک اعتیاد تهرانو بررسی تخصص پزشکان و روشهای درمانی کلینیک، اهمیت ویژهای دارد؛ بنابراین، پیشنهاد میشود که قبل از تصمیمگیری، تحقیقات کافی انجام داده و به مراکزی مراجعه کنید که علاوه بر ترک فیزیکی مواد، خدمات رواندرمانی و توانبخشی را نیز ارائه میدهند.