Uncategorized

علائم اعتیاد جنسی در مردان کدامند؟ (۱۰ مورد جالب)

شاید اعتیاد به رابطه جنسی در مردان عجیب به نظر برسد اما افراد زیادی علائم اعتیاد جنسی در مردان را دارند و از آن بی خبرند! مفهوم اعتیاد رابطه جنسی به روش‌ های مختلفی در جلسات مشاوره جنسی بررسی شده و روانشناسی بالینی، به بررسی نشانه های داشتن اعتیاد جنسی در مردان پرداخته است که می تواند جالب باشد.

قبل از اینکه به موضوع دلیل و نشانه های داشتن اعتیاد جنسی در مردان بپردازیم پیشنهاد می کنیم مطلب منظور از اعتیاد جنسی چیست را در ویکی روان مطالعه نمائید.

مهم ترین علائم اعتیاد جنسی در مردان چیست؟

علائم اعتیاد جنسی در مردان

با سایت مشاوره روانشناسی ویکی روان همراه باشید.

یکی از نشانه‌ های اعتیاد به رابطه جنسی در آقایان این است که فرد قادر به کنترل رفتارش نخواهد بود، حتی اگر عواقب منفی آن آشکار باشد!

برخلاف بیشتر افراد با میل جنسی نرمال، فردی که اعتیاد به رابطه جنسی دارد زمان زیادی را صرف جستجو و یا درگیر شدن در رابطه جنسی کرده و این فعالیت را از دیگران پنهان می ‌کند

افراد مبتلا به اعتیاد رابطه جنسی قادر نخواهند بود از این رفتارشان اجتناب کنند، مگر اینکه نوعی رویداد مداخله کننده وجود داشته باشد یا تحت درمان یک متخصص و درمانگر جنسی قرار بگیرند.

به همین جهت در صورت مشاهده اعتیاد به سکس در مردان، روابط شخصی و حرفه ‌ای ممکن است آسیب ببیند.

اگر فرد قادر به مهار تمایلات جنسی خود نباشد، ممکن است خطر ابتلا به بیماری‌ های مقاربتی از جمله سرایت ویروس اچ آی وی یا همان ایدز وجود داشته باشد.

در ادامه این مطلب ویکی روان به بررسی مهم ترین نشانه های وجود اعتیاد جنسی در آقایان می پردازیم که بهترین راه تشخیص آن است.

۱- شما زندگی دوگانه‌ ای دارید

این خصوصیت اخلاقی فردی است که علائم اعتیاد جنسی در مردان را دارد. دو گانگی اتفاق جالبی نیست!

شاید شما همیشه در حال خیانت باشید و در مورد جایی که هستید و نحوه پول خرج کردنتان دروغ بگویید.

این به خودی خود شما را معتاد نمی کند اما، اگر اسرار جنسی زیادی دارید و تمایل دارید با هر زنی نزدیکی جنسی داشته باشید، زیاد جالب نیست!

بی برنامگی جنسی یکی از مهم ترین علائم اعتیاد جنسی در مردان است که البته هر مردی برای آن توجیح مخصوص به خود دارد.

۲- شما از دیگران رابطه جنسی می خواهید

نشانه های داشتن اعتیاد جنسی در مردان

شما انسان خوبی هستید، با بچه ‌ها و حیوانات مهربان هستید، در حال تماشای فیلم های احساسی عاطفی، هم احساسی می شوید.

وقتی دوست دختر یا همسر شما در مورد احساساتش صحبت می‌ کند واقعا گوش می ‌دهید، منظور این است که شما این کارها را انجام می ‌دهید.

اما وقتی صحبت از رابطه جنسی می ‌شود، کمتر به افراد اهمیت می ‌دهید. آنها فقط وسیله‌ یا اسباب بازی‌ هایی هستند که می ‌توان با آنها بازی کرد.

در این حالت تصور کردن یک زن به عنوان همکار، دوست، همسایه و به طور کلی هر چیزی به غیر از ابزار جنسی برای شما سخت است

می بینید، خیلی از نشانه های داشتن اعتیاد جنسی در مردان می توانند توسط خود فرد تشخیص داده شوند!

حتما در ویکی روان بخوانید: منظور از روابط جنسی و سکس چیست؟

۳- زندگی شما دائماً در بحران است

از آنجا که رابطه جنسی اولویت شماره یک شماست همه موارد دیگر همیشه کاملا بهم ریخته است.

هنگامی که در محل کار خود هستید، بیشتر وقت خود را صرف تلاش برای جلب توجه همکار یا دوستان اینترنتی خود می‌ کنید تا با او صحبت و رئیس خود را عصبانی می‌ کنید

وقتی موفق شدید و با آن خانم مشغول صحبت شدید، به خانم روبرویی که نزدیک شما نشسته نیز توجه می‌ کنید!!!

با کنترل این شرایط سر کار خود باقی می مانید.

شاید از این شرایط لذت ببرید و آن را حق مسلم خود بدانید اما در حقیقت زندگی خود را وارد بحرانی کرده اید که تماما تحت تاثیر تمایلات جنسی غیرقابل کنترل شما قرار گرفته است.

به زندگی شما با وجود این اعتیاد وارد بحران های متعدد می شود!

۴- بدون شک شما شیفته رابطه جنسی هستید

علائم اعتیاد جنسی در مردان کدامند؟ (۱۰ مورد جالب)
علائم اعتیاد جنسی در مردان

منظور از این جمله این است که شما نمی توانید بیشتر از ۱۰ دقیقه روی چیزی تمرکز کنید و بلافاصله به دنیای فانتزی خود برمی ‌گردید و آن دنیای فانتزی تماما در مورد روابط جنسی است.

اگر هم خیال پردازی نمی‌ کنید، کار بعدی خود را انجام می‌ دهید و اگر کاری هم انجام نمی ‌دهید، در حال انجام رابطه جنسی هستید.

انجام این کارها باعث احساس شرمندگی می ‌شود، بنابراین برای مبارزه با آن دوباره به سمت تخیل می ‌روید.

۵- شما بدون توجه به عواقب احتمالی رابطه جنسی برقرار می‌ کنید

این از بارزترین علائم اعتیاد جنسی در مردان است یعنی در این حالت شما از کنترل خارج شده‌ اید (مثلا، در حالی که همسرتان در طبقه بالاست و شما در طبقه پایین روی کاناپه کنار بهترین دوست او هستید)

شاید در این حالت رابطه جنسی با همکارتان کافی نباشد؛ شما باید این کار را روی میز رئیس خود نیز انجام دهید.

ذهن این افراد ساخته شده تا سکس را با افراد مختلف امتحان کند، این چیزی است در مشاوره سکسولوژی به وضوح قابل تشخیص است و متخصص روانشناس می داند چطور به شما کمک کند.

۶- اعتیاد به سکس در شما، بیشتر و بیشتر می شود

بعضی از افراد به جنس مونث تمایل عجیب و غریبی دارند و برخی هم اینگونه نیستند.

مردم از چیزهای مختلفی در رابطه جنسی ‌شان لذت می ‌برند. مسئله این است که این تب و تاب شما را تحت تاثیر قرار دهد و شما در جهان لذت غرق خواهید شد.

عملی که به عنوان سرگرمی ممکن است در نظر گرفته شود، ممکن است عمیقا مخرب شما باشد.

۷- شما تمایل به خودارضایی دارید

خودارضایی و اعتیاد جنسی

منظور واقعا تمام وقت است. یعنی میل دارید این کار را صبح هنگام، در زمان استراحت و ناهار و حتی قبل از خواب انجام می ‌دهید.

طبق گفته یکی از افراد درگیر این عارضه:

من حتی گاهی اوقات بلافاصله بعد از رابطه جنسی خودارضایی می‌کردم، با اینکه همسرم در خانه بود

اینها واقعا نشان ‌دهنده اعتیاد به سکس در مردان هستند که باید سریعا برای درمان آن اقدام کرد.

اگر استمنا کردن را دفعات زیادی در هفته انجام می ‌دهید، شما یک معتاد رابطه جنسی هستید.

در هر صورت پیشنهاد می کنیم مطلب چطور خودارضایی را ترک کنم را در سایت ویکی روان مطالعه نمائید تا بهتر بتوانید استمنا را کنار بزارید.

۸- روابط شما همیشه بهم ریخته است

کلمه کلیدی در اینجا “همیشه” است. شاید به این علائم اعتیاد جنسی در مردان دقت نکنید اما باید زندگیتان را بدون تعصب مورد بررسی قرار دهید.

به این جمله دقت کنید:

من همیشه می ‌دانستم که روابطم به پایان خواهد رسید زیرا مجنون رابطه جنسی بودم. طبق یک چهارچوب عمل می‌ کردم و گرفتارش می ‌شدم و از آن درس عبرت نمی ‌گرفتم. من برای برقراری رابطه جنسی وارد رابطه می شوم نه بیشتر

این خیانت کردن و رها کردن دوست ‌دختر یک سبک زندگی متداول برای افرادی است که مبتلا به تعتیاد جنسی هستند.

به این ترتیب همیشه خیانت می ‌کنند و می ‌دانند که گرفتار خواهید شد و نمی ‌توانید متوقف شوید.

۹- احساس ناتوانی می کنید

مشاوره روانشناسی آنلاین با کامپیوتر

نمی توانید جلوی این عمل را بگیرید، سعی می ‌کنید دیگر خیانت نکنید و این کار را انجام ندهید، اما همه چیز را از دست می ‌دهید و آنقدر ادامه می‌ دهید تا کم کم همه چیز را نابود ‌کنید و حتی تا زمان مرگ ادامه می ‌یابد.

سعی کنید به این مرحله نرسید. با یک مشاور روانشناس متخصص در سکس تراپی در این مورد صحبت کنید.

۱۰- از خودتان متنفرید

دیگران نمی‌ دانند که شما ممکن است به اعتیاد جنسی مبتلا باشید.

اما اگر در زندگی خود به دیگران آسیب می ‌رسانید و خود را از بین می‌ برید‌، مطمئنا خود را دوست ندارید، این حس درونی است که موجب بروز احساسات نامناسب در شما می شود، مانند استرس پنهان و دیگر موارد

دقیقا همینطور است و قاطعانه می ‌توان گفت اگر کارهایی که انجام داده ‌اید را برای دیگران تعریف کنید، آنها نیز از شما متنفر خواهند شد.

در هر صورت داشتن علائم اعتیاد جنسی در مردان اتفاق بدی نیست، این بد است که برای غلبه بر آن کاری نکنید و آن را طبیعت مردانه خود بدانید.

این یک اختلال روانی رو به رشد است که می تواند زندگیتان را تباه کند پس برای درمان آن اقدام نمائید.

پیشنهاد می کنیم از مشاوره درمان اعتیاد آنلاین یا حضوری و یا حتی مشاوره سکسولوژی آنلاین در ویکی روان استفاده کنید تا با کمک یک متخصص باتجربه بتوانید نشانه های داشتن اعتیاد جنسی در مردان را برای همیشه درمان کنید.

ویکی روان

ویکی روان سامانه سلامت روان با خدمات متنوع برای تمام فارسی زبانان است. می‌توانید در ویکی روان مشاوره روانشناسی برگزار کنید، در وبینارهای روانشناسی شرکت کرده و از مطالب مرتبط با روانشناسی استفاده کنید. جلسات مشاوره روانشناسی ویکی روان به صورت آنلاین، تلفنی و متنی برگزار می‌شوند.

‫12 دیدگاه ها

  1. اوکی. طوماری دارم برای مردم خصوصا روانشناسها اماده میکنم که روزهای اینده در پست معنی هوس چیست ارسال میکنم. در نظرات پست دیگه به بازیچه کردن مردان و Toy Soldiers اشاره کردم. کلا وقتی از حقوق و مظلومیت مردان بگیم باز بیشتر و بدتر به فکر خودتون میفتید و حرف میزنید. فقط زنان. تو این پست، کلا گفته شده مردانی که اعتیاد جنسی دارند و…… و ایا منظور فقط بی برنامگی است؟ (که در ادامه توضیحی میدم). منظور هر روز هست، یا روزی بیشتر از یک بار، منظور دو سه روز یکبار هست… فکر نمیکنید حرفایی است که بهونه دست یک زن بده… خصوصا که با هم اختلاف و یا تنش داشته باشن. باعث تنش زایی بیشتر و اختلاف بیشتر بشه؟
    حالا اگه یک مرد حاضر نباشه هر روز برا زنش، اونوقت چی؟ نمیدونم بگم یا نه، چون ممکنه… فقط یه چیزاییر و خلاصه میگم. زنان و یا دخترانی که تصور میکنند شوهر دستگاه جنسیه. وارد جزئیات نمیشم، مثلا کلا میخوان هر شب به ارگاسم برسن. (ممکنه بازم موضوع مطلبی بشه). توان روحی روانی و جسمی میخواد که اقا باید همیشه داشته باشه. جای زنان و مردان رو عوض کنید، تا حداقلش کمی مقدار مردان و حقوق مردان رو درک کنید. (الان متوجه هستید و مردان رو درک میکنید؟ اینطور که من فهمیدم در تمام مسائل وقتی مستقیم یا غیرمستقیم به زنان هم مربوط باشه، زنان همه چی فراموششون میشه)
    قبلنا تو نظرات یک پست احتمالا گفتم، حتی دختر اول دوم دبیرستانی…… و تا سنین بالاتر، بسیاری فکر و نگرانی شون شده لذت جنسی. اون دختر دانشجو که گفتم گمان کرده بود که….. و با وقاحت حمله کرده بود… که مبادا روزی اتفاقی بیفته که ذره ای از لذت جنسی زنان کم بشه. یا ….. (از چند نظر میشه با مردان مقایسه کرد. در مسائلی قطبهای متضاد هم برای زنان و مردان وجود داره)

    روانشناسها برای حل مشکلات روحی روانی و کلا حل مسائل زندگی مردم رفتن روانشناس شدن یا برای عیب یابی در مردم(مردان) ؟ لطفا اگر به انسانیت اعتقاد دارید بزارید من یا بقیه مردان هم حرف بزنیم.

    گفتم که زنان فیلتری به نفع جنسیت خودشون فکر میکنند. ذاتی اینطورند. حرفهای نادرست جنسیتی اگه برا عیب یابی از اقایون نباشه حداقل برای دفاع و ماله کشی کردن عیوب خودشون هست. حداقل برای خودشون. متوجه میشید؟

    زنان به خاطر مسائل ذاتی فکری زنانه دنبال شکار عیب و عیوب در مردان هستند، که خیلی هاش ساخته ذهن خودشون است. حتی تلیت کردن چندین مفهوم روانشاسی کلی و مختلف. که روانسشای زن زیاد این کارو میکنن. چون ذاتیه. و واضحه.

    در حرفها و مسائلی که مربوط به جنسیت است، حتی زمانی که واقعا میخوان محبت کنن (مثلا آشنا هم باشن) ولی باز فکر و حرفشون فیلتریه. دارن مهربونی میکنن و به ما کمک و راهنمایی میکنن ولی این خانم ها هم به خاطر خودشون دارن میگن. خیلی وقتها جواب پرت و غیرمنطقی میدن، مثلا همین مسئله ی نابودی مردان، خودمم میدونم که میتونم بیخیال باشم و آرومتر زندگی کنم…. (وقتی سیل و سونامی و نابودی به تمام مردان و تمام دنیا رسید…! خوده زنان هم نابود میشن)

    در مطالب روانشناسی (علم روانشناسی که از روان زنان سواستفاده میکنه برای…) در سایتهای مختلف مثلا درباره همین مسائل جنسی، چقد حرفهای غیرمنطقی دیده میشه. معلوم نیست ترجمه شده یا… بعضا حرفهای ملانصردینی هست. مثال بزنم؟ (مثالهایی که حتما متوجه میشید). به ضرر خانمها هم است (البته هر ضرر و اسیب و یا ظلم به اقایون مستقیم یا غیرمستقیم (و بعضا در دراز مدت) به زنان هم برمیگرده). یا زیاد از خوده خانمهای روانشناس به طور منفرد حرفهای پراکنده و بی هدف و غیرمنطقی دیده میشه. اینا به اجتماع از جمله خوده زنان اسیب میرسونه.

    حرفهای روانشناسها برا عیب یابی از اقایون نباشه حداقل برای دفاع و ماله کشی کردن از خودشون هست. حداقل پیش خودشون. متوجه میشید؟
    بارها دیدم که خصوصی حرف یا حرفهایی میزنم بلاک هم نکنن اما جواب نمیدن، با احترام! و معلوم نیست دارن میخونن یا نه. اما گاهی معلومه میخونن، برا خودشون میرن پست هایی ارسال میکنن هم برای ماله کشی(حداقل برای خودشون) و یا عیب درست یا غلط در اقایون دیدن و کلا دیگه دوست دارن با خانمها حرف بزن، و یا بعضی وقتها چیزایی یادشون میاد و مخصوص خانمها. یک خصوصیت ذاتی زنان اینه که فقط به فکر جنسیت خودشون هستند (و زیاد). ما ممکنه انتقاد پذیر نباشیم، اما خودشون؟
    مگه روانشناس ها قرار نیست به فکر حل ناراحتی و دردهای مردم باشن؟ پس چرا همش دنبال شکار عیب و عیوب در اقایون هستن و ……. . قبلنا فکر میکردم روانشنساها رفتن روانشناس شدن که مشکل و ناراحتی های مردم رو حل کنن. قبلنا تصور میکردم روانشناسی (و کلا علم روانشناسی) ادمای مقدسی هستند. نظرتون در مورد دکترها یا پرستارهایی (گاه کاملا تخصصی و روان درمانی و…) که حتی تحمل یک سرفه بیمار اقا رو هم ندارن چیه؟! چندان حال و درد بیمار رو متوجه نمیشن اما اگه از سرفه یا.. و کلا از چیزی در بیمار خوششون نیاد اونوقت دیگه صفر. و منفی و برعکس. بیمار درد داره اما دکتر چون خوشش نمیاد! حتی با چکش میکوبه تو زخم و تو سر بیمار. یک خصوصیت فکری زنان که اکثرا یا تماما کمابیش دارن اینه: عیب اقایون رو شکار و زوم میکنن، بزرگش میکنن، تعمیم میدن، و پیش همدیگه تعریف میکنن، و بقیه هم کپی میکنن، و میرن برا بقیه خانمها. / یادمه یک دختر تایید کرد گفت خصوصا اگه اون خانم دوستمون باشه. یا مثلا تو کلاس دور هم میشینن و… شاید مهم نیست ولی میدونید عوارض داره؟ لزوما جنسی نیست. مثالها بزنم؟ مثلا در مورد الکی باعث طلاق شدن. به این سادگی ها نیست. خصوصا که الان رسانه ها همه جوره……… حتی گوگل!
    یه چیزی که از مطالب علم روانشاسی بیرون میاد (منظورم فقط مسائل جنسی نیست) اینه که فقط منافع زنان مهمه (که میتونن هر سواستفاده ای هم بکنن) و مردان باید تحت اختیار زنان و بلکه برده زنان باشند.

    یک خصوصیت فکری زنان اینه که کلی و از بالا نگاه نمیکنن و زوم میکنند رو جزئیات. گاهی میبینم دارن کلی نگاه میکن اما باز….(باید چند مثال زد).

    جالب هم جالبه.

    کمی از حرفهای بزرگان رو میگم. اونها که درکشون از واقعیات از درست و غلط از خوب و بد و از حقوق مردم کمتر نیست؟

    یه ایه از قران : “و برای زنان (حقوق و واجباتی) است (که باید شوهران ادا بکنند) همانگونه که بر آنان (حقوق و واجباتی) است که (باید زنان اداء بکنند) به گونه‌ای شایسته”

    حق مرد بر زن آن است که هرگاه شوهرش او را به بستر خودش فراخواند، امتناع نورزد. چند حدیث از پیامبر:

    “هرگاه مرد از همسرش خواست تا در بسترش حاضر شود و همسرش امتناع ورزید و شوهرش از او خشمگین شد، ملائکه تا صبح او را لعنت می‌کنند”

    “هرگاه مرد همسرش را برای نیازش فرا خواند، باید نزد او برود اگرچه بر تنور باشد (مشغول پخت و پز باشد)”

    “آگاه باشید که همسرانتان(زنان) بر شما حقی دارند همانطور که شما بر آنان حقی دارید”

    “کاملترین مؤمنان(مرد) از لحاظ ایمان، خوش اخلاقترین آنان‌اند و بهترین شما کسانی هستند که برای همسرانشان(زنشان) بهترند”

    قبل از گفتن حدیث بعدی بگم که منظور از استخوان پهلو چیه. چون حواء از پهلوی چپ آدم آفریده شده و ‌درحالی‌ آفریده شده که‌ آدم‌ در خواب‌ بوده سپس‌ بیدار شده و حواء را دیده.

    “(همدیگر را نسبت به رعایت حقوق) زنان به خیر سفارش کنید، آنان از استخوان دنده آفریده شده‌اند. و کج‌ترین دنده‌ها بالاترین آنها است،اگر بخواهی آنرا راست کنی، آنرا می‌شکنی و اگر به حال خود رها کنی همواره کج خواهد ماند، پس (نسبت به) زنان به خیر سفارش کنید”

    “با زنان، به خوبی رفتار کنید و سفارش مرا در مورد آنان بپذیرید. چرا که آنها از پهلو (دنده) آفریده شده‌اند. و همانا کج‌ترین بخش دنده، قسمت بالای آن است. اگر بخواهی، آن را راست کنی، می‌شکند. و اگر رهایش کنی، همچنان کج، باقی می‌ماند. پس با زنان به خوبی رفتارکنید و سفارش مرا در مورد آنان، مد نظر داشته باشید”

    مخاطب این حدیث، پدران، برادران و شوهران هستند که نسبت با زنان نیکی نمایند، به آنان ظلم نکنند. حقّ و حقوق آنان را پرداخت کنند. آنان را ارشاد و راهنمایی کنند. بنابراین چنانچه مشاهده می‌شود که در مواردی زن نسبت به شوهر و یا خویشاوندان بد رفتاری می کند. (بر او سخت گرفته نشود و امری خارج از انتظار نیست) زیرا آنگونه که رسول خدا فرموده‌اند: طبیعت زن بدلیل آفرینش او از قسمت پهلو، چنین است و نا گفته پیداست که پهلو کج مانند است، بنابراین نتیجه می‌گیریم که سرشت زن آمیخته با اعوجاع و نقص است.

    یک حدیث رو بهتره حداقل اینجا نگم. در مورد نقص فکر کردن زنان در مسائل جنسیتی، که خیلی وقتها…

    اینا بهتون برنخوره واقعیته و بی توجهی به این مسئله داره مردم دنیا رو نابود میکنه. زنان در مسائل شخصی شون یا جمعی و اجتماعی که مربوط به جنسیت باشه خیلی وقتها منطقی فکر نمیکنند. کاملا واضحه. (خیلی از نحوه های فکر کردن و خصوصیات فکری مهم در جنس زن است که من و دوستان در نت فهمیدیم و میتونم اماده کنم و در اینده ارسال کنم)

    و مردانی گفته اند: بدانید که خوشرفتاری با زنان، دفع اذیت از آنان نیست بلکه عبارت است از اینکه اذیت و آزار آنان را تحمل کرده و در مقابل کم‌عقلی و خشم شان صبر پیشه کنیم.

    یک نظر مفصل دارم که در روزهای اینده در پست معنی هوس چیست ارسال میکنم. اونجا فقط کمی از حرفها از خودم هست. اکثرا ایه های قرآن هست. در مورد دین و پیامبران که از طرف خدا باشن حداقل به متن عربی ایه های قران مطمئن هستم که حرف خداست(در پایین بین دو تا از ایه ها توضیحی مختصر دادم که چرا). مثلا بخشی از بعضی از آیات: از بسیاری از گمانها بپرهیزید، که برخی از گمانها گناه است. عیبجوئی نکنید (که فساد و تباهی می‌آورد). و یکی از دیگری غیبت ننماید؛ آیا هیچ یک از شما دوست دارد که گوشت برادر مرده‌ی خود را بخورد؟ به یقین همه‌ی شما از مرده‌خواری بدتان می‌آید. در پی کشف اسرار و معایب مردم نباشید. وای به حال هر که عیبجو و طعنه‌زن باشد! (معنی «وَیْلٌ»: وای! واویلا! بدبختی و نابودی).
    فقط چند آیه: (در ادامه کلی از اون آیه ها رو اضافه کردم. ترتیب ندارن و از سوره های مختلف هستن، به جز اونایی که اخرشون شماره ایه نوشته ایه های پشت سر هم هستن)

    هنگامی که آیه‌های ما بر او خوانده می‌شود، می‌گوید: افسانه‌های پیشینیان است.

    بلکه چیزى را دروغ شمردند که به علم آن احاطه نداشتند و هنوز تأویل آن برایشان نیامده است. کسانى [هم‌] که پیش از آنان بودند، همین گونه [پیامبرانشان را] تکذیب کردند. پس بنگر که فرجام ستمگران چگونه بوده است.

    یا مى‌گویند: «آن را به دروغ ساخته است؟» بگو: «اگر راست مى‌گویید، سوره‌اى مانند آن بیاورید، و هر که را جز خدا مى‌توانید، فرا خوانید.»

    و چون آیات ما بر او خوانده شود، با نِخوت روى برمى‌گرداند، چنانکه گویى آن را نشنیده [یا] گویى در گوشهایش سنگینى است

    نه، [این چنین نیست‌] بلکه کسانى که ستم کرده‌اند، بدون هیچ گونه دانشى هوسهاى خود را پیروى کرده‌اند. پس آن کس را که خدا گمراه کرده، چه کسى هدایت مى‌کند؟ و براى آنان یاورانى نخواهد بود.

    پس روى خود را با گرایش تمام به حق، به سوى این دین کن، با همان سرشتى که خدا مردم را بر آن سرشته است. آفرینش خداى تغییرپذیر نیست. این است همان دین پایدار، ولى بیشتر مردم نمى‌دانند.

    و از نشانه‌هاى او اینکه از خودتان همسرانى براى شما آفرید تا بدانها آرام گیرید، و میانتان دوستى و رحمت نهاد. آرى، در این [نعمت‌] براى مردمى که مى‌اندیشند قطعاً نشانه‌هایى است.

    و به بندگانم بگو: «آنچه را که بهتر است بگویند»، که شیطان میانشان را به هم مى‌زند، زیرا شیطان همواره براى انسان دشمنى آشکار است.

    آنان که از گناهان بزرگ و زشتکاریها -جز لغزشهاى کوچک- خوددارى مى‌ورزند، پروردگارت [نسبت به آنها] فراخ‌آمرزش است. وى از آن دم که شما را از زمین پدید آورد و از همان‌گاه که در شکمهاى مادرانتان [در زهدان‌] نهفته بودید به [حال ]شما داناتر است، پس خودتان را پاک مشمارید. او به [حال‌] کسى که پرهیزگارى نموده داناتر است.

    و [یاد کن‌] هنگامى را که خدا فرمود: «اى عیسى پسر مریم، آیا تو به مردم گفتى: من و مادرم را همچون دو خدا به جاى خداوند بپرستید؟» گفت: «منزهى تو، مرا نزیبد که [در باره خویشتن‌] چیزى را که حق من نیست بگویم. اگر آن را گفته بودم قطعاً آن را مى‌دانستى. آنچه در نفس من است تو مى‌دانى؛ و آنچه در ذات توست من نمى‌دانم، چرا که تو خود، داناى رازهاى نهانى.

    و زندگى دنیا جز بازى و سرگرمى نیست، و قطعاً سراى بازپسین براى کسانى که پرهیزگارى مى‌کنند بهتر است. آیا نمى‌اندیشید؟

    و چون انسان را آسیبى رسد، ما را فرا مى‌خواند؛ سپس چون نعمتى از جانب خود به او عطا کنیم مى‌گوید: «تنها آن را به دانش خود یافته‌ام». نه چنان است، بلکه آن آزمایشى است، ولى بیشترشان نمى‌دانند.

    و همانا بر تو آیاتى روشن فرو فرستادیم، و جز فاسقان [کسى‌] آنها را انکار نمى‌کند. ﴿٩٩﴾

    و مگر نه این بود که [یهود] هر گاه پیمانى بستند، گروهى از ایشان آن را دور افکندند؟ بلکه [حقیقت این است که‌] بیشترشان ایمان نمى‌آورند. ﴿١٠٠﴾

    و آنگاه که فرستاده‌اى از جانب خداوند برایشان آمد -که آنچه را با آنان بود تصدیق مى‌داشت- گروهى از اهل کتاب، کتاب خدا را پشت سر افکندند، چنانکه گویى [از آن هیچ‌] نمى‌دانند. ﴿١٠١﴾

    و آنچه را که شیطان‌[صفت‌]ها در سلطنت سلیمان خوانده [و درس گرفته‌] بودند، پیروى کردند. و سلیمان کفر نورزید، لیکن آن شیطان‌[صفت‌]ها به کفر گراییدند که به مردم سحر مى‌آموختند. و [نیز از] آنچه بر آن دو فرشته، هاروت و ماروت، در بابِل فرو فرستاده شده بود [پیروى کردند]، با اینکه آن دو [فرشته‌] هیچ کس را تعلیم [سحر] نمى‌کردند مگر آنکه [قبلا به او] مى‌گفتند: «ما [وسیله‌] آزمایشى [براى شما ]هستیم، پس زنهار کافر نشوى.» و[لى‌] آنها از آن دو [فرشته‌] چیزهایى مى‌آموختند که به وسیله آن میان مرد و همسرش جدایى بیفکنند. هر چند بدون فرمان خدا نمى‌توانستند به وسیله آن به احدى زیان برسانند. و [خلاصه‌] چیزى مى‌آموختند که برایشان زیان داشت، و سودى بدیشان نمى‌رسانید. و قطعاً [یهودیان‌] دریافته بودند که هر کس خریدار این [متاع‌] باشد، در آخرت بهره‌اى ندارد. وه که چه بد بود آنچه به جان خریدند-اگر مى‌دانستند. ﴿١٠٢﴾

    اگر آنها گرویده و پرهیزگارى کرده بودند قطعاً پاداشى [که‌] از جانب خدا [مى‌یافتند] بهتر بود-اگر مى‌دانستند. ﴿١٠٣﴾

    اى کسانى که ایمان آورده‌اید، نگویید: «راعنا»، و بگویید: «انظرنا»، و [این توصیه را] بشنوید؛ و [گر نه‌] کافران را عذابى دردناک است. ﴿١٠۴﴾
    ترجمه همین آیه از مترجمی دیگه: {{{ای کسانی که ایمان آورده‌اید! (هنگامی که از پیغمبر تقاضای مراعات و توجّه بیشتر خود، برای حفظ و دریافت آیات قرآن می‌کنید) مگوئید: «رَاعِنَا»: (رعایتمان کن و ما را بپای! بلکه واژه‌های هم‌معنی دیگری را به کار برید تا یهودیان و مشرکان نتوانند از آن سوءاستفاده کنند و در مفهوم زشت و دشنام‌آمیز به کارش ببرند) و بگوئید: «أُنظُرْنَا» (بر ما نظر انداز، در ما نگر، رعایتمان کن. و خوب بدانچه پیغمبر بر شما فرو می‌خواند و می‌گوید) گوش فرا دهید و بشنوید و برای مشرکان (ریشخند کننده‌ای چون ایشان) عذاب دردناکی است. (۱) «رَاعِنَا»: ما را بپا. ما را مراعات کن. از ماده (رعی) به معنی رعایت ولی یهودیان آن را از ماده (رعن) به معنی رعونت، یعنی حماقت می‌گرفتند. «أُنظُرْنَا»: ملاحظه ما کن. به حال ما بنگر. بر ما شتاب مکن. «إسْمَعُوا» بشنوید. بپذیرید.}}} ﴿١٠۴﴾

    اى کسانى که ایمان آورده‌اید، پاى از پى گامهاى شیطان منهید، و هر کس پاى بر جاى گامهاى شیطان نهد [بداند که‌] او به زشتکارى و ناپسند وامى‌دارد، و اگر فضل خدا و رحمتش بر شما نبود، هرگز هیچ کس از شما پاک نمى‌شد، ولى [این‌] خداست که هر کس را بخواهد پاک مى‌گرداند و خدا[ست که‌] شنواى داناست.

    آنها را جز به حق نیافریده‌ایم، لیکن بیشترشان نمى‌دانند.

    و آسمانها و زمین و آنچه را که میان آن دو است به بازى نیافریده‌ایم؛

    و اوست آن کس که آفرینش را آغاز مى‌کند و باز آن را تجدید مى‌نماید؛ و این [کار] بر او آسانتر است. و در آسمانها و زمین نمونه والا[ى هر صفت برتر] از آن اوست، و اوست شکست‌ناپذیر سنجیده‌کار.

    آیا با خود نمی‌اندیشند که خداوند آسمانها و زمین و چیزهائی را که در میان آن دو است، جز به حق و برای مدّت زمان معیّنی نیافریده است؟ (بلی! آفرینش کائنات برای حکمت عالیّه است و پایان مشخّصی دارد، و هر کس آن درود عاقبت کار که کشت). بسیاری از مردم به ملاقات با خدا (در روز قیامت، برای حساب و کتاب و سزا و جزا) باور ندارند.

    ((((به دلایل گوناگون کاملا میشه مطمئن بود که قران نمیتونه ساخته ادما باشه. مثلا معجرات گوناگون علمی که هیمنطور داره بهش اضافه میشه. یا بعضی پیشگویی ها. یا.. اگه فکر میکنید قران دستکاری شده (واضحه که حداقل از ۵۰ سال پبیش نمیتونه دست خورده باشه) درباره روابط ریاضی که بین ایات و کلمات و حروف قران است و بوسیله کامپیوتر پی برده شده جستجو و تحقیق کنید. د رمورد پایان دنیا و وقوع قیامت درباره اتفاق جابجایی مغناطیسی قطب شمال و جنوب کره زمین که سال ۲۰۱۵ خبرش منتشر شده به انگلیسی سرچ کنید. یا در مورد روح که بعضی ها تجربه کردن از جمله خودم(کاملا اتفاقی و حدود ۱۰ ثانیه بیشتر نبود، دو سه سال بعد از اون تصادف)، در سایتهای علمی درباره کشف وجود دنیای موازی سرچ کنید. سالهای گذشته در چند خبر در سایتهای IT خوندم. دانشمندهای مختلف تو خبرهای مختلف گفته بودن ۳ تا، یا ۵ تا و یکیشون گفته بود حداقل چند دنیای موازی با دنیای ما وجود داره)))) البته دین اختیاریه. لا اکراه فی دین. (ولی به نفع ادماست)

    و با سخت‌ترین سوگندهایشان بخدا سوگند یاد کردند که خدا کسى را که مى‌میرد بر نخواهد انگیخت. آرى، [انجام‌] این وعده بر او حق است، لیکن بیشتر مردم نمى‌دانند. ﴿٣٨﴾

    تا [خدا] آنچه را در [مورد] آن اختلاف دارند، براى آنان توضیح دهد، و تا کسانى که کافر شده‌اند، بدانند که آنها خود دروغ مى‌گفته‌اند. ﴿٣٩﴾

    مردان بر زنان سرپرستند (و در جامعه‌ی کوچک خانواده، حق رهبری دارند و صیانت و رعایت زنان بر عهده ایشان است) بدان خاطر که خداوند (برای نظام اجتماع، مردان را بر زنان در برخی از صفات برتریهائی بخشیده است و) بعضی را بر بعضی فضیلت داده است، و نیز بدان خاطر که (معمولاً مردان رنج می‌کشند و پول به دست می‌آورند و) از اموال خود (برای خانواده) خرج می‌کنند. پس زنان صالحه آنانی هستند که فرمانبردار (اوامر خدا و مطیع دستور شوهران خود) بوده و…

    و آرزو نکنید آنچه را خداوند برخی از شما را با (اعطای) آن بر برخی دیگر برتری داده است، مردان نصیبی (سهمی، قسمتی) دارند از آنچه فراچنگ می‌آورند و زنان (هم) نصیبی دارند از آنچه به دست می‌آورند، و از خدا طلب فضلش کنید(طلب فضل خوده خدا). بیگمان خداوند (کاملاً) آگاه از هر چیزی بوده.

  2. یکی از حدیث ها از قلم افتاده : «مرد سرپرست خانواده است ونسبت به آنان سؤال می‌شود».

    خدا در قرآن (سوره نجم ایه های ۱،۲،۳) گفته : “[سوگند به ستاره در آن زمان که دارد غروب می‌کند: یار شما (حضرت محمد) گمراه و منحرف نشده است، و راه خطا نپوییده است و به کژراهه نرفته است، و از روی هوی و هوس سخن نمی‌گوید. آن جز وحی و پیامی نیست که (ازسوی خدا) وحی و پیام می‌گردد.]”

    یکی دیگر از حقوق زن بر مرد آن است که تا ساعات آخر شب به شب‌نشینی خارج از منزل مشغول نشود؛ چون این امر اگر موجب وسوسه و شک و تردید در دل زن نگردد، حداقل موجب تشویش و اضطراب او برای شوهرش می‌گردد.

    به زنان یادآوری می‌کنیم که از تقصیر و کوتاهی شوهرانشان چشم‌پوشی کنند و در مقابل کوتاهی شوهرانشان، در خدمت کردن به آنها دریغ نورزند؛ چون با این کار، زندگی مشترک آنها با خوب و خوشبختی تداوم پیدا می‌کند.

    و حدیث بعدی که طولانی است: رسول الله – روز عید قربان یا عید فطر بسوی مصلا رفت. در آنجا، سری به زنان زد و خطاب به آنان فرمود: «ای گروه زنان، صدقه دهید. زیرا شما را بیشترین اهل دوزخ دیدم». پرسیدند: چرا؟ ای رسول خدا. پیامبر اکرم فرمود: «بخاطر اینکه شما بکثرت نفرین می کنید و از شوهرانتان نافرمانی نموده و ناسپاسی می کنید و هیچ ناقص عقل و دینی نمی تواند مانند شما، مردان عاقل را فریب بدهد». عرض کردند: ای رسول خدا، نقصان عقل و دین ما چیست؟ فرمود: «مگر نه این است که گواهی یک زن، نصف گواهی مرد محسوب می شود»؟ گفتند: بلی. رسول خدا فرمود: «این خود، نشانگر نقص عقل شما است». …..

    پیامبر خواسته به اونها یاداوری که به خاطر فیلتر فکری شون جنسیتی فکر میکنن (اصل و مهمترین بعد از عیب و نقص فکرشون) و احتمال دروغ گفتن زیاده.
    میگن فقط در بعضی موارد شهادت دو زن برابر با شهادت یک مرد است. چون…. (جزئیات هرچی باشه، و کلا من حتما تمام حرفها رو قبول نمیکنم)

  3. ببخشید یه چیز دیگه از قلم افتاده. چون از اول ترتیب نداشت. و این حرف هم مثل بعضی حرفهای دیگه از خودم نیست(از نوع نوشتن جمله معلومه) اما واقعیتی واضحه که خودم و خیلی اقایون دیگه به این واقعیت رسیدیم:

    این نقصی است که خدا بر او لازم نموده؛ و از این بابت اعتراضی بر او نیست. زن هر چند بر مدارج علم و تقوا سیر کند، باز هم از این نقص خالی نیست. به دلیل این که پیامبر این موضوع را بیان فرموده است و بدیهی است که پیامبر از جانب خودش این را نمی‌گوید؛ بلکه با وحی خداوندی است آنچه را که تبلیغ و تبیین می‌کند.

  4. فهمیدم که خیلی از آیه های پشت سر هم قرآن (و حتی سوره های کوتاه) شرح حال اتفاقات امروز است. مثلا این آیه های سوره نساء رو با دقت بخونید که انگار به زنان امروزی اشاره داره و خطاب به اونهاست :

    در جستجوی قوم (کافری که اعلان جنگ نموده و می‌کوشند از همه سو بر شما تاخت آورند) سستی مکنید (و پیوسته در کمین ایشان باشید و با آنان برزمید). اگر (از جنگ و جراحات) درد می‌کشید، آنان هم مثل شما درد می‌کشند و رنج می‌برند، (ولی فرق شما و ایشان در این است که) شما چیزی از خدا می‌خواهید که آنان نمی‌خواهند (و آن رضای الله و بهشت جاویدان است) و خداوند آگاه (از اعمال شما و اعمال آنان، و) حکیم است (و به هر یک از شما و ایشان سزا و جزای کارتان را می‌دهد). (۱) «لا تَهِنُوا»: سست و ضعیف مشوید. از ماده (وهْن). ﴿١٠۴﴾

    ما کتاب (قرآن را که مشتمل بر حق و بیانگر هر آن چیزی که حق است) به حق بر تو نازل کرده‌ایم تا (مشعل راه هدایت باشد و بدان) میان مردمان طبق آنچه خدا به تو نشان داده است داوری کنی، و مدافع خائنان مباش. ﴿١٠۵﴾

    و از خدا آمرزش بخواه. بیگمان خداوند بس آمرزنده و مهربان است (و مغفرت و رحمت خود را شامل کسانی می‌کند که عفوِ خطا را از او می‌طلبند). ﴿١٠۶﴾

    از کسانی دفاع مکن که (با ارتکاب جرائم، در اصل) به خود خیانت می‌کنند. بیگمان خداوند خیانت‌کنندگانِ گناه پیشه را دوست نمی‌دارد. ﴿١٠٧﴾ «خَوَّاناً»: بسیار خیانتکار. «أَثِیماً»: بسیار گناهکار

    آنان می‌توانند خیانت خود را از مردم پنهان دارند، ولی نمی‌توانند آن را از خدا پنهان دارند که همیشه با آنان است. (از جمله) بدان گاه که شبانگاهان پنهانی بر گفتاری که (تهمت‌زدن به پاکان و بیگناهان است و) خدا از آن خوشنود نیست، متّفق و همدست می‌گردند. و خداوند از آنچه می‌کنند کاملاً آگاه است. ﴿١٠٨﴾

    هان، شما همانان هستید که در زندگى دنیا از ایشان جانبدارى کردید، پس چه کسى روز رستاخیز از آنان در برابر خدا جانبدارى خواهد کرد؟ یا چه کسى حمایتگر [و مدافع‌] آنان تواند بود؟ ﴿١٠٩﴾

    و هر کس کار بدى کند، یا بر خویشتن ستم ورزد؛ سپس از خدا آمرزش بخواهد، خدا را آمرزنده مهربان خواهد یافت. ﴿١١٠﴾

    و هر کس گناهى مرتکب شود، فقط آن را به زیان خود مرتکب شده، و خدا همواره داناى سنجیده‌کار است. ﴿١١١﴾

    و کسی که فراهم کند لغزش یا گنهی را سپس بسوی کسی که بیزار باشد افکندش همانا بار کرده است بر خود تهمتی و گناهی آشکار را ﴿١١٢﴾

    و اگر فضل خدا و رحمت او بر تو نبود، طایفه‌اى از ایشان آهنگ آن داشتند که تو را از راه به در کنند، و[لى‌] جز خودشان [کسى‌] را گمراه نمى‌سازند، و هیچ گونه زیانى به تو نمى‌رسانند. و خدا کتاب و حکمت بر تو نازل کرد و آنچه را نمى‌دانستى به تو آموخت، و تفضل خدا بر تو همواره بزرگ بود. ﴿١١٣﴾

    در بسیارى از رازگوییهاى ایشان خیرى نیست، مگر کسى که [بدین وسیله‌] به صدقه یا کار پسندیده یا سازشى میان مردم، فرمان دهد. و هر کس براى طلب خشنودى خدا چنین کند، به زودى او را پاداش بزرگى خواهیم داد. ﴿١١۴﴾ «نَجْوَی»: پچ‌پچ، آهسته و در گوشی با هم صحبت کردن. «إِلاّ مَنْ»: مگر نجوای کسی که. واژه (مَنْ) مجرور است و بدل از (کَثِیرٍ) است. «مَرْضَاتِ»: خوشنودی.

    و هر کس، پس از آنکه راه هدایت براى او آشکار شد با پیامبر به مخالفت برخیزد، و [راهى‌] غیر راه مؤمنان در پیش گیرد، وى را بدانچه روى خود را بدان سو کرده واگذاریم و به دوزخش کشانیم، و چه بازگشتگاه بدى است. ﴿١١۵﴾

    خداوند، این را که به او شرک آورده شود، نمى‌آمرزد؛ و فروتر از آن را بر هر که بخواهد مى‌بخشاید. و هر کس به خدا شرک ورزد، قطعاً دچار گمراهى دور و درازى شده است. ﴿١١۶﴾

    إِن یَدْعُونَ مِن دُونِهِ إِلَّا إِنَاثًا وَإِن یَدْعُونَ إِلَّا شَیْطَانًا مَّرِیدًا ﴿١١٧﴾
    [مشرکان‌]، به جاى او، جز بتهاى مادینه (female) را [به دعا] نمى‌خوانند، و جز شیطان سرکش را نمى‌خوانند. ﴿١١٧﴾ ترجمه ای از مترجمی دیگه: (نمی‌خوانند جز او مگر مادگانی را و نمی‌خوانند جز شیطانی گردنکش را) ﴿١١٧﴾ «یَدْعُونَ»: به فریاد می‌خوانند. عبادت می‌کنند. «مَرِیداً»: بسیار متمرّد. صیغه مبالغه مارِد. سرکش از ماده (مرد). در کل به معنی “مردی شیطان”.

    خدا لعنتش کند، [وقتى که‌] گفت: «بى‌گمان، از میان بندگانت نصیبى معین [براى خود] برخواهم گرفت. ﴿١١٨﴾

    و آنان را سخت گمراه و دچار آرزوهاى دور و دراز خواهم کرد، و وادارشان مى‌کنم تا گوشهاى دامها را شکاف دهند، و وادارشان مى‌کنم تا آفریده خدا را دگرگون سازند.» و[لى‌] هر کس به جاى خدا، شیطان را دوست [خدا] گیرد، قطعاً دستخوش زیان آشکارى شده است. ﴿١١٩﴾

    (شیطان) آنان را بسیار وعده دهد و آرزومند و امیدوار کند، ولی آنان را چیزی به جز غرور و فریب وعده نمی‌دهد. ﴿١٢٠﴾

    آنان جایگاهشان جهنم است، و از آن راه گریزى ندارند. ﴿١٢١﴾

  5. احتمال زیاد بازم گمان و ….. در مورد حتی پیامبر. پیامبر گفته زن هم باید هنگام عمل جنسی ارضا بشه با لمس و محبت و صحبت و معاشقه…
    قسمتی از حدیثی از پیامبر رو زنان خصوصا بسیاری از زنان امروزی و خصوصا الان که نت هست به احتمال خیلی زیاد علیه مردان سواستفاده میشه. به قول خدا وای بر شما. باید توجه داشت که منظور کلی رو با یک حدیث نمیشه فهمید. باید بقیه احادیث مربوط رو کنار هم گذاشت و بعد فهمید (قضاوت کرد!).

  6. خدا ازهرچه بگذرد ، از حق_الناس نمی گذرد …
    حواسمان باشد …
    ﺑﺎ ” ﺯباﻥ ” ﻣﯿﺸود ﻣﺴﺨﺮﻩ ﮐﺮﺩ ،
    ﺑﺎ ” ﺯباﻥ ” ﻣﯿﺸود ﺭﻭﺣﯿﻪ ﺩﺍﺩ …
    ﺑﺎ ” ﺯباﻥ ” ﻣﯿﺸود ﺍﯾﺮﺍﺩ ﮔﺮﻓﺖ ،
    با ” ﺯباﻥ ” ﻣﯿﺸود ﺗﻌﺮﯾﻒ ﮐﺮﺩ …
    با ” ﺯباﻥ ” ﻣﯿﺸود ﺩﻝ ﺷﮑﺴﺖ ،
    با ” ﺯباﻥ ” ﻣﯿﺸود ﺩﻟﺪﺍﺭﯼ ﺩﺍﺩ …
    با ” ﺯباﻥ ” ﻣﯿﺸود ﺁﺑﺮﻭ ﺑﺮﺩ ،
    ﺑﺎ ” ﺯباﻥ ” ﻣﯿﺸود ﺁﺑﺮﻭ ﺧﺮﯾﺪ …
    ﺑﺎ ” ﺯباﻥ ” ﻣﯿﺸود جدایی انداخت ،
    با ” زبان ” میشود آشتی داد …
    با ” زبان ” میشود آتش زد ،
    با ” زبان ” میشود آتش را خاموش کرد …
    حواسمان به دل و زبانمان باشد :
    آلوده اش نکنیم …
    « غیبت نکنیم و تهمت نزنیم »

  7. یک آیه مهم دیگه از سوره نساء:
    برخی از یهودیان سخنان را از جاهای خود منحرف می‌گردانند (و کلام را از معانی اصلی به دور می‌دارند و وارونه و چندگونه و چند پهلو صحبت می‌کنند) و می‌گویند: شنیدیم (سخن تو را و به کار نگرفتیم!) و فرمان نبردیم (و جز عصیان نیفزودیم!) بشنو (سخنان ناروا و کاش نشنوی جز) ناشنیدنی را. و (می‌گفتند:) ما را بپای (ولی) زبان را پیچ می‌دادند (و به جای: راعِنا، راعینا، یعنی چوپان ما، یا راعِناً، یعنی: نازیبا، می‌گفتند …) و (هدفشان) ریشخند دین بود (و نفرین رسول!) ولی اگر آنان (به جای این همه سخنان ناروا و کارهای نازیبا) می‌گفتند: شنیدیم و اطاعت کردیم و (سخنان ما را) بشنو و به ما مهلت بده (تا حقائق را درک کنیم) به نفع و صلاح ایشان بود و (با واقعیّت سازگارتر و) درست‌تر، ولیکن خداوند آنان را به سبب کفرشان نفرین نموده است (و از رحمت خود مطرود و محروم فرموده است) و لذا جز شمار اندکی ایمان نمی‌آورند (و داعی حق را لبّیک نمی‌گویند). (نساء: ۴۶) [[«الْکَلِمَ»: کلام. سخن. «غَیْرَ مُسْمَعٍ»: ناشنیدنی. حرف بد نشنوی. گوش شنوا نداشته باشی. جز بد نشنوی. جز نیک نشنوی. واژه (غَیْرَ) حال است. «لَیّاً»: پیچ‌دادن. از ماده (لوی). مصدر است و به معنی (لاوینَ) به کار رفته است و حال می‌باشد. (نگا: آل عمران / ۷۸). «طَعْناً»: تمسخرکردن. مورد استهزاء قراردادن. (طَعْناً) عطف بر (لَیّاً) است و به معنی (طَاعِنِینَ) است (نگا: مائده / ۵۷ – ۵۹). «أَقْوَم»: دادگرانه‌تر و به صواب نزدیکتر. شایسته‌تر.]]

  8. در مورد سوره نساء حدس میزنم مثلا روی چند همسری فکر میکنید. روزهای قبل توضیحاتی تایپ کردم و الان پیست میکنم. ولی بدونید که با نقشه های علمی کاهش درصد جمعیت مردان دنیا اگه پیادش کنند ممکنه ۲۰ زن ۳۰ زن یا حتی تعدادی بیشتر، ناچار باشن زن یک مرد بشن.

    در مورد چند همسری، شروطش رو میدونید؟ قبلش بگم حالا کسی گمان نکنه من دوست دارم چند زن داشته باشم! یا اینکه کار یا فکر همه اقایون رو تایید میکنم. نه. دو شرطش رو که من فهمیدم اینا هستن. ۱٫ خدا در قرآن گفته :”….اگر هم می‌ترسید که نتوانید میان زنان دادگری را مراعات دارید، به یک زن اکتفاء کنید…..”
    (واضحه منظور داشتن عدالت مطلق در بین همسران نیست. چون ممکنه در بعضی از زنان اینطور انتظار کودکانه یا وسواسی وجود داشته باشه)
    ۲٫ زن اول یا زن دوم سوم باید راضی باشند.
    و میدونید چرا در اسلام با اون شروط حلال و جایز هست؟ واضحه ولی توضیح میدم. و اینکه بیشتر بخاطر زنان است و در اصل بخاطر زنان مجاز شده، نه مردان. اگر برای هوس مردان بود که مثلا کاری به حجاب نداشت یا حجاب ممنوع بود. میگن در گذشته در بین مسیحی ها و یهودی ها چند همسری بوده. یک دلیلش رو حتما میفهمید. جمعیت. مثلا بخاطر جنگ ها و کشتار (* اینو بگم که تاریخ گذشته یا کنونی نشون داده که فرماندهان زن کشتار بیشتر و یا بدتری راه انداختن) که جمعیت مردان یک کشور یا یک منطقه کمتر یا خیلی کمتر میشده. شاید بگید هیچ گاه چهار برابر نشده. اینطوره هم نشده باشه اما با توجه به دو شرط بالا اگر جمعیت زنان دو برابر هم باشه باز ممکنه زنهایی بی شوهر بمونند. یا مثلا درصد بیماری های شدید روانی در اقایون بیشتره. میگن درصد بیماری های خفیف روانی در زنان بیشتر هست ولی فکر کنم چیزی و در اون حدی نباشه که مانع ازدواج بشه. و خیلی مسائل دیگه. مثلا زنانی هستند که نازایی لاعلاج دارند، مرد یا باید تا آخر عمر بدون بچه باشه که ظلم به مرده و قابل پذیرش نیست، یا باید طلاق بده که خیلی وقتها به ضرر زنان هست. مثلا ممکنه مرد رو دوست داشته باشه، یا مثلا با طلاق تا آخر عمر تنها و بی سرپرست میمونه(خصوصا در بعضی مناطق دنیا این مساله خیلی برای زنان سخت تر هست). یا زنانی رو در نظر بگیرید که تا سن بالا ازدواج نکردن(یا شایدم کردن و طلاق گرفتن) و در هر صورت الان به خاطر سن تقریبا بالا امکان بچه دار شدن براشون ممکن نیست. اینا باید بی سرپرست باشن؟ و برای زنی که هرگز ازدواج نکرده بی همسر موندن تا آخر عمر میتونه تلخ تر باشه.
    و خیلی مسائل دیگه که حتما هست. و اینکه میگن الان هیچ زنی خوشش نمیاد همسر دوم (یا سوم یا چهارم) یک مرد بشه، شک برانگیزه. من تا حالا چنین زنی که همسر مردی چندزنه باشه از نزدیک ندیدم ولی چند ماه پیش عکسی در همین مورد تو نت دیدم که در یک مراسم ازدواج، کنار شوهر، زن اول و دوم خوشحال و خندان همدیگه رو بغل کرده بودن. اگر راضی نبودن از اول رضایت نمیدادن یا اگه راضی اجباری دادن اونقد خوشحال نبودن. همون خانمهایی که شدیدا مسئله چندهمسری رو میکوبن ممکنه در اینده یک خانم ببینن که…(توضیح دادم) و احتمالا نظرشون تغییر پیدا میکنه.

  9. نظر قبلی جمله “همون خانمهایی که…” یکم غلط نوشتم. تصحیح میکنم: “همون خانمهایی که شدیدا مسئله چندهمسری رو میکوبن ممکنه یک دختری(یا زن مطلقه) رو ببینن که…(بعضی مثالها زدم) و احتمالا نظرشون تغییر پیدا میکنه.” و دقیقتر جمله دیگه “جزئیات هرچی باشه، و کلا من حتما تمام حرفها رو الکی نمیپذیرم و بدونم که درست نیست حرف رو قبول ندارم”. در نظر اول هم در بعضی جمله ها و حرفها نتونستم منظورم رو کاملا دقیق برسونم، ولی فرقی نداره و اصل ماجرا رو گفتم. و گفتم قطبهای متضاد، منظورم این بود که در مسائلی و یا مواردی در مورد مردان و زنان در دو قطب کاملا مخالف، نظر داده میشه یا واکنش نشون داده میشه. و چیزایی در نظر ارسالی قبلش گفته بودم درباره اینکه حداقل “دخترها از پسرها” هم به اندازه کافی سواستفاده جنسی میکنن، و یا بردگی جنسی (به نحوی)، و یا مثل اسباب بازی… اما به خاطر احتمالا بخشیش پاک شده. در جملات و نظرات دیگه که ارسال کردم هم احتمالش است که خوب و دقیق منظورمو نگفته باشم…
    خیلی حرفها، از جمله و خصوصا آیه های قرآن فکر کردن داره. دو روز پیش یه آیه دیدم که الان پیداش نمیکنم. …. کلا گفته بود راهی پیموده نشه که فقط عده ای از مردم بتونن زندگی خوبی داشته باشن، و باید به فکر همه مردم بود (و سطحی به مسائل کلی فکر نشه)
    در قران در مورد دختران و یا پسران خیلی ایه ها است. فقط درباره زنده به گور شدن دختران حرف زده میشه اما ایه های زیر رو بخونید:

    آنان فرشتگان را که بندگان خدای مهربانند، مؤنّث بشمار می‌آورند (و دختران خدا قلمداد می‌نمایند!). آیا ایشان به هنگام آفرینش فرشتگان حضور داشته‌اند و خِلقتشان را مشاهده نموده‌اند؟! اظهارنظر و گواهی ایشان (بر این عقیده‌ی بی‌اساس، در نامه‌های اعمالشان) ثبت و ضبط می‌شود و (در روز قیامت، از سوی خدا) بازخواست می‌گردند. (زخرف: ۱۹) [[«جَعَلُوا الْمَلآئِکَهَ … إِنَاثاً»: (نگا: اسراء / ۴۰، صافّات / ۱۵۰).]]

    در حقیقت، کسانى که آخرت را باور ندارند، فرشتگان را در نامگذارى به صورت مؤنّث نام مى‌نهند. ﴿٢٧﴾

    و ایشان را به این [کار] معرفتى نیست. جز گمان [خود] را پیروى نمى‌کنند، و در واقع، گمان در [وصول به‌] حقیقت هیچ سودى نمى‌رساند. ﴿٢٨﴾

    پس، از هر کس که از یاد ما روى برتافته و جز زندگى دنیا را خواستار نبوده است، روى برتاب. ﴿٢٩﴾

    این منتهاى دانش آنان است. پروردگار تو، خود به [حال‌] کسى که از راه او منحرف شده داناتر، و او به کسى که راه یافته [نیز] آگاه‌تر است. ﴿٣٠﴾

    و منات، سومین بت دیگر (معبود شما و دختران خدایند، و دارای قدرت و عظمت می‌باشند؟). [[«مَنَاتَ»: نام صخره سنگی در سرزمین مشلّل، نزدیک قدید، میان مکه و مدینه بوده است. برخی هم لات و عزّی و منات را بتهائی از سنگ می‌دانند که در داخل کعبه بوده‌اند. «الثَّالِثَهَ الأُخْری»: صفت اوّل و دوم منات هستند، و برای تحقیر رتبه آن از دو تای نخست است. یعنی منات که در رتبه سوم و بعد از لات و عزی است. عربها به این سه بت اهمیت فراوانی می‌دادند و آنها را تمثال یا نظر کردگان فرشتگانی می‌پنداشتند که ایشان را دختران خدا می‌خواندند. در نامگذاری نیز از اسماء و صفات خداوند استفاده کرده بودند: (أَلّلاّت) مؤنث (الله)، (عُزّی) مؤنث (أَعَزّ)، و (مَنات) ظاهراً مؤنث (مُنی) است.]] (نجم: ۲۰)

    پس وقتى حقیقت را از جانب ما براى آنان آورد، گفتند: «پسران کسانى را که با او ایمان آورده‌اند بکشید و زنانشان را زنده بگذارید.» و[لى‌] نیرنگ کافران جز در گمراهى نیست. (غافر: ۲۵)

    [بخشى‌] از گزارش [حال‌] موسى و فرعون را براى [آگاهى‌] مردمى که ایمان مى‌آورند، به درستى بر تو مى‌خوانیم ﴿٣﴾

    فرعون در سرزمین [مصر] سر برافراشت، و مردم آن را طبقه طبقه ساخت؛ طبقه‌اى از آنان را زبون مى‌داشت: پسرانشان را سر مى‌برید، و زنانشان را [براى بهره‌کشى‌] زنده بر جاى مى‌گذاشت، که وى از فسادکاران بود. ﴿۴﴾

    و خواستیم بر کسانى که در آن سرزمین فرو دست شده بودند منّت نهیم و آنان را پیشوایان [مردم‌] گردانیم، و ایشان را وارث [زمین‌] کنیم، ﴿۵﴾

    و در زمین قدرتشان دهیم و [از طرفى‌] به فرعون و هامان و لشکریانشان آنچه را که از جانب آنان بیمناک بودند، بنمایانیم. ﴿۶﴾

    فرعون در سرزمین [مصر] سر برافراشت، و مردم آن را طبقه طبقه ساخت؛ طبقه‌اى از آنان را زبون مى‌داشت: پسرانشان را سر مى‌برید، و زنانشان را [براى بهره‌کشى‌] زنده بر جاى مى‌گذاشت، که وى از فسادکاران بود. (قصص: ۴)

    و سران قوم فرعون گفتند: «آیا موسى و قومش را رها مى‌کنى تا در این سرزمین فساد کنند و [موسى‌] تو و خدایانت را رها کند؟» [فرعون‌] گفت: «بزودى پسرانشان را مى‌کُشیم و زنانشان را زنده نگاه مى‌داریم، و ما بر آنان مسلطیم.» (اعراف: ۱۲۷)

    اشراف قوم فرعون (بدو) گفتند: آیا موسی و پیروان او را آزاد و رها می‌سازی تا در سرزمین (مصر آزادانه) به فساد پردازند و تو و معبودان تو را ترک گویند (و نه به تو و نه به معبودان تو وقعی ننهند؟). گفت: پسران آنان را علی‌الدوام خواهیم کشت و دخترانشان را زنده نگاه می‌داریم (تا کلفت‌ها و گماشتگان ما گردند) و ما بر ایشان کاملاً مسلّط هستیم (و هرچه بخواهیم بر سر آنان می‌آوریم). [[«تَذَرُ»: رها می‌سازی. «سَنُقَتِّلُ»: خواهیم کشت. ذکر ماده (قَتَّلَ) از باب تفعیل برای مبالغه در کار و استمرار در آن است. «نَسْتَحْیِی»: زنده نگاه می‌داریم. «نِسَآءَ»: زنان. مراد جنس إناث یعنی زنان و دختران است. «قَاهِرُونَ»: غالبان. چیرگان.]] (اعراف: ۱۲۷)

    و [یاد کن‌] هنگامى را که شما را از فرعونیان نجات دادیم که شما را سخت شکنجه مى‌کردند: پسرانتان را مى‌کشتند و زنانتان را زنده باقى مى‌گذاشتند و در این، براى شما آزمایشِ بزرگى از جانب پروردگارتان بود. (اعراف: ۱۴۱)

    به خاطر بیاورید زمانی را که از (دست جور فرعون و) فرعونیان شما را نجات دادیم. آنان که به شما بدترین عذاب را می‌رساندند، (و شما را به کارهای طاقت‌فرسا می‌گماشتند و همچون حیوانتان می‌انگاشتند). پسرانتان را می‌کشتند (تا نسل شما کم شود) و دخترانتان را (برای خدمتکاری خود) زنده نگاه می‌داشتند. در این (شکنجه و آزار فرعون و فرعونیان، و نجات بخشیدنتان از آن) آزمایش بزرگی برایتان از جانب پروردگارتان بود. [[«یَسُومُونَکُمْ»: به شما می‌رساندند و می‌چشاندند. «سُوءَالْعَذَابِ»: بدترین عذاب و شکنجه. «بَلآءٌ»: امتحان و آزمایش.]] (اعراف: ۱۴۱)

    و [به خاطر بیاور] هنگامى را که موسى به قوم خود گفت: «نعمت خدا را بر خود به یاد آورید، آنگاه که شما را از فرعونیان رهانید، [همانان‌] که بر شما عذاب سخت روا مى‌داشتند، و پسرانتان را سر مى‌بریدند و زنانتان را زنده مى‌گذاشتند، و در این [امر] براى شما از جانب پروردگارتان آزمایشى بزرگ بود. (ابراهیم: ۶)

    چیزایی که من در قرآن فهمیدم، درباره افراد (یا اقوام) نادان. ((منظورم این نیست که من خودم حتما همه فکرهام درسته و هیچ وقت نادانی ندارم و نادانی ازم سر نمیزنه)). یکیش افراد سطحی نگر و ظاهربین :

    اشراف کافر قوم او (بدو پاسخ دادند و) گفتند: تو را جز انسانی همچون خود نمی‌بینیم (و لذا به پیغمبری تو باور نداریم). ما می‌بینیم که کسی جز افراد فرومایه و کوتاه‌فکر و ساده‌لوح ما (به تو نگرویده و) از تو پیروی نکرده است. (شما ای پیروان نوح! نه نوح و نه) شما را برتر از خود نمی‌بینیم و بلکه دروغگویانتان می‌دانیم. ﴿٢٧﴾ (۱) «أَرَاذِل»: جمع أَرْذَل، اشخاص بسیار کوچک و فرومایه و «بَادِیَ الرَّأْیِ»: سطحی نگر و کوتاه‌فکر. ساده لوح و ظاهربین. با توجّه بدین معانی، واژه (بادِیَ) از ماده (بَدْو) است. امّا به معنی: در نگاه اوّل. سهل و ساده. بدون تفکّر و اندیشه زیاد. از ماده (بَدْء) است.

    و کلمات زیر درباره نادانی بارها در قرآن اومده:
    * بغیر علم = بدون علم و اگاهی
    (حواستون باشه هر رشته و تخصصی باشه،اولا علمش کامل نیست، دوما حتما در اون علم اشتباهات هم وجود داره(سهوی یا عمدی))

    * جاهل (که معانیش در فرهنگ لغت اینطوره) = نادان، غافل، فاقد معرفت / (منظور از فاقد معرفت: فاقد فضل ادب ، مغایر با انسانیت، مغایر با ارزش، یا مغایر با حکمت و دانایی)

    * سفها = کم عقلان

    سفها در آیه ۱۳۰ سوره بقره اینطوری هم به کار رفته و گفته شده خودشون رو به نادایی زدن:
    وَمَن یَرْغَبُ عَن مِّلَّهِ إِبْرَاهِیمَ إِلَّا مَن سَفِهَ نَفْسَهُ ۚ وَلَقَدِ اصْطَفَیْنَاهُ فِی الدُّنْیَا ۖ وَإِنَّهُ فِی الْآخِرَهِ لَمِنَ الصَّالِحِینَ [٢:١٣٠]
    و چه کسى -جز آنکه به سبک‌مغزى گراید- از آیین ابراهیم روى برمى‌تابد؟ و ما او را در این دنیا برگزیدیم؛ و البته در آخرت [نیز] از شایستگان خواهد بود. ﴿١٣٠﴾
    و کیست که روی بگرداند از آئین ابراهیم جز آن کس که تباه کرده است خویشتن را و همانا برگزیدیمش در دنیا و او است در آخرت از شایستگان‌ ﴿١٣٠﴾
    چه کسی از آئین ابراهیم رویگردان خواهد شد مگر آن (نادانی) که خود را خوار و کوچک داشته و (انسانیّت و عقل خویش را به بازیچه گیرد و ناچیز دارد؟) ما او را در این جهان برگزیدیم (و سمبل و رهبر دیگران کردیم) و او در جهان دیگر، از زمره‌ی شایستگان (مقرّب درگاه الهی) است. ﴿١٣٠﴾ (۱) «یَرْغَبُ عَنْ …»: بیزار می‌شود. دوری می‌گزیند. «مِلَّهِ»: دین. آئین. «سَفِهَ»: سبک شمرد. خوار داشت. به بازیچه گرفت. «نَفْسَ»: خود. «إصْطَفَیْنَا»: برگزیدیم. «إصْطَفَیْنَاهُ»: او را برای پیغمبری برگزیدیم. «الصَّالِحِینَ»: شایستگان. بایستگان.

    و بعضی ها:

    و برخى از مردم کسانى‌اند که سخن بیهوده را خریدارند تا [مردم را] بى‌[هیچ‌] دانشى از راه خدا گمراه کنند، و [راه خدا] را به ریشخند گیرند؛ براى آنان عذابى خوارکننده خواهد بود. ﴿۶﴾

    و چون آیات ما بر او خوانده شود، با نِخوت روى برمى‌گرداند، چنانکه گویى آن را نشنیده [یا] گویى در گوشهایش سنگینى است؛ پس او را از عذابى پر درد خبر ده. ﴿٧﴾

    یا در مورد افرادی که دیگران رو کوچک میبینن:

    وای به حال هر که عیبجو و طعنه‌زن باشد! [[«وَیْلٌ»: وای! واویلا! بدبختی و نابودی. هلاک و عذاب. (نگا: بقره / ۷۹، ابراهیم / ۲، مریم / ۳۷). «هُمَزَهٍ»: بسیار عیبجو. «لُمَزَهٍ»: بسیار طعنه‌زن. «هُمَزَهٍ لُمَزَهٍ»: این دو واژه صیغه مبالغه‌اند. از لحاظ معنی آن اندازه به هم نزدیکند که در موارد بسیاری به عنوان دو لفظ مترادف استعمال شده‌اند. هرچند با یکدیگر فرق دارند ولی این تفاوت به گونه‌ای است که عدّه‌ای مفاهیم (هُمَزَه) را برای (لُمَزَه)، و عدّه‌ای مقاصد (لُمَزَه) را برای (هُمَزَه) ذکر کرده‌اند (نگا: تفهیم القرآن). از قبیل: الف – هُمَزَه، بسیار غیبت کننده، و لُمَزَه سخت عیبجو. ب – هُمَزَه، عیبجوی با اشاره به دست، لَمَزَه با زبان. ج – هُمَزَه، آن که روبرو بدگوئی کند، و لُمَزَه آن که در غیاب. د – هُمَزَه، آن که آشکارا و به آواز بلند بگوید، لُمَزَه در پنهانی و با اشاره ابرو و چشم. و معانی دیگر (نگا: نوین). پس هر که آبرو و حیثیّت مردم را به بازی گیرد، و ایشان را تحقیر کند و برای خوشایند خود یا دیگران کارهایشان را ناچیز شمارد و بدیشان بدیها نسبت دهد، و در حضور یا در غیاب، آنان را توهین و تحقیر نماید، و بزرگی خود را در کوچکی مردم ببیند، هُمَزَه و لُمَزَه است.]] (همزه: ۱)

    هنگامی که تو را می‌بینند، تنها به استهزاء و تمسخرت می‌گیرند، (و شوخی‌کنان برخی به برخی می‌گویند:) این است آن کسی که خدا او را به عنوان پیغمبر فرستاده است؟! (تا ما عقلاء و کبراء از او پیروی کنیم و به دنبالش راه بیفتیم؟!). [[«إِنْ»: نه. حرف نفی است (نگا: ملک / ۲۰). «هُزُواً»: تمسخر. در اینجا به معنی مسخره شده، یعنی (مَهْزُوءٌ بِهِ) به کار رفته‌است. (نگا: بقره / ۶۷ و ۲۳۱، مائده / ۵۷ و ۵۸ …) «هذا»: این. در اینجا جنبه تحقیر و کوچک شمردن دارد.]] (فرقان: ۴۱)

    در قران در مورد زنانه شدن دنیا و نابود شدن مردان معلومه چندین جای قران بهش اشاره شده و باید بگم. مطالعه کنم و در اینده در پست معنی هوس چیست میگم

  10. آیه ی کامل “برخی از گمانها گناه است” :
    ای کسانی که ایمان آورده‌اید! از بسیاری از گمانها بپرهیزید، که برخی از گمانها گناه است، و جاسوسی و پرده‌دری نکنید، و یکی از دیگری غیبت ننماید؛ آیا هیچ یک از شما دوست دارد که گوشت برادر مرده‌ی خود را بخورد؟ به یقین همه‌ی شما از مرده‌خواری بدتان می‌آید (و از آن بیزارید، غیبت نیز چنین است و از آن بپرهیزید و) از خدا پروا کنید، بی‌گمان خداوند بس توبه‌پذیر و مهربان است. (۱) «کَثِیراً»: مفعول‌به است. «مِنَ الظَّنِّ»: صفت (کَثیراً) است. «لا تَجَسَّسُوا»: عیبجوئی نکنید. در پی کشف اسرار و معایب مردم نباشید. «مَیْتاً»: حال (لَحْم) یا (أَخ) است. «لا یَغْتَبْ … مَیْتاً»: غیبت پرده‌دری است و مرده‌خواری و لاشه‌دری. «فَکَرِهْتُمُوهُ»: جواب شرط (إِنْ) شرطیه است که هم خودش و هم (قَدْ) و هم فعل آن محذوف است. تقدیر چنین است: إِنْ عَرَضَ ذلِکَ فَقَدْ کَرِهْتُمُوهُ. ﴿١٢﴾

    اینجا کلی نظر فرستادم و این نظر رو هم میخوام اضافه کنم. و برا اون پست باید مرتب کنم و چیزایی اضافه یا کم کنم که بازم کلی وقت میگیره.

    واقعیاتی هست که باید گفته بشه، حداقل بخاطر اگاهی درون خود خانمها و بخاظر زندگی خود خانمها. مثلا دو مورد زیر در سوره های فلق و یوسف. هر یک آیه درباره خیلی مسائل میتونه صدق کنه (چون اگه خدا همه چیزو دقیق اشاره میکرد تعداد صفحه های قران ده برابر و بیشتر میشد) :

    سوره فلق: بگو پناه مى‌برم به پروردگار سپیده دم، از شر آنچه آفریده، ………، و از شر زنان سحر کننده(جادوگر، دمنده) ی در گره‌ها،…..
    آیه ی چهارم سوره فلق : وَمِن شَرِّ النَّفَّاثَاتِ فِی الْعُقَدِ. (و از بدی زنان دمنده در گره‌ها)

    (عُقَد): جمع ِ (عُقده) : گره، گره زدن، بهم پیوستن، گره خوردن، پشتوانه هر چیزى که آنرا نگهدارى و محکم کند. چیزی که امروزه تماما داره از هم گسسته میشه
    «النَّفَّاثَاتِ»: (دمنده ها) جمع نَفَّاثَه. نَفَاثَه مونث نَفَاث هست. معنی نَفَاث در یک فرهنگ لغت: افسونگر، ساحر

    یه ترجمه دیگه که مثال زده:
    وَمِن شَرِّ النَّفَّاثَاتِ فِی الْعُقَدِ ﴿۴﴾ و از شرّ کسانی که در گره‌ها می‌دمند (و با نیرنگ‌سازی و حقّه‌بازیِ خود، اراده‌ها، ایمانها، عقیده‌ها، محبّتها، و پیوندها را سست می‌نمایند و فساد و تباهی می‌کنند). { «النَّفَّاثَاتِ»: جمع نَفَّاثَه، دمندگان. مراد سخن‌چینان فساد پیشه است. صیغه مبالغه است و برای مذکّر و مؤنّث به کار می‌رود. دمیدن در گره، کنایه از افسون و جادو است. افسونگران رشته‌ها را گره می‌زدند و همراه با مقداری آب دهان به گره‌ها فوت می‌کردند و بدانها می‌دمیدند، و سپس گره‌ها را باز می‌کردند، تا به عامّه مردم نشان دهند که گره پیوند زناشوئی فلان مرد و فلان زن را باز و آنان را از هم جدا ساخته‌اند. نمّامان و سخن‌چینان هم خویشتن را در لباس دلسوزان و دوستداران در پیش اینان و آنان نشان می‌دهند و بدین وسیله پیوندها را سست و گسسته می‌کنند. لذا کار افسونگران و سخن‌چینان به هم شبیه است. «الْعُقَدِ»: جمع عُقْدَه، گره‌ها. مراد پیوندها و رابطه‌های انسانها است؛ از قبیل پیوند زناشوئی، رابطه دوستی، ارتباط مکتبی.}

    سوره ی یوسف آیه ۲۸ : “هنگامی که (عزیز مصر) دید پیراهن یوسف از پشت پاره شده است، گفت: این کار از نیرنگ شما زنان سرچشمه می‌گیرد. واقعاً نیرنگ شما بزرگ است.” ﴿٢۶﴾ (۱) «کَیْد»: مکر. نیرنگ.

    پیامبر در حدیثی به انتشار قلم (زیاد شدن قلم) و قلم فرسایی و چاپ و نشر حرفهای گمراه کننده اشاره کرده. و الان رسانه ها و…… از جمله شبکه های خبری در دنیا تماما مغزشویی برای پیاده سازی فمینیسم و رسیدن به اهداف سیاسی است. واضحه و تماما مهندسی شده. حتی سایتهای خبری شون. مثلا: خبری که درباره تصادف و فوت پسری ۱۶ ساله در اثر تصادف است، اما باز واضحه که….! از جمله عکسهای خانوادگی شون در دوران کودکی پسر. هر دو عکس. عکس دوم قصدشون رو کاملا تابلو کرده. تاریخ تصادف و بعد فوت در روزهای Jan. 22, 2019 و Jan. 23, 2019 هست. تاریخ انتشار خبر November 26, 2020 هست. سایت theepochtimes دات کام. عنوان Dad Hears Late Son’s Heartbeat in Teddy Bear….. . مغزشویی و اهداف شیطانی با تصاوبر و حرفهای مهندسی شده ی نرم. (همون هدف کلی که در پست “معنی هوس چیست” گفتم که با یک نقاشی در مجله اکونومیست نمایش دادن)
    هرچه دارن جلوتر میرن تشنه تر میشن و میخوان مردم رو بیشتر خر کنند، فکر کردن مردم احمق اند اما خودشون دارن حماقت میکنند و بیشتر ذات و اهداف شیطانی شون رو نشون میدن. آیا قدرت ها به فکر زنان هستند؟!!! برای منافع خودشون دارن از زنان حمایت میکنن و به اونها قدرت میدن و بر مردان سوار میکنند. مردان زیردست اگر اصلا هم فریب نخورن اما باز مجبور و یا ناچار هستند که اطاعت کنند. حداقل برای کسب درامد.

    سوره قلم بد نیست بخونید:
    نون. سوگند به قلم! و قسم به چیزی که می‌نویسند. در سایه‌ی نعمت و لطف پروردگارت، تو دیوانه نیستی……….پروردگار تو مسلّماً (از هر کس دیگری) بهتر می‌داند که چه کسی از راه او گمراه شده است، و چه کسی راهیاب است. حال که چنین است، از تکذیب کنندگان اطاعت و پیروی مکن (و بر دعوت خود پایدار باش و به راه آنان مرو. اطاعت از ایشان گمراهی و بدبختی است). ایشان دوست می‌دارند که نرمش و سازش نشان دهی، تا آنان هم نرمش و سازش کنند (بدین امید که برخی از فرمانهای خدا را به خاطر آنان ترک کنی، و در بعضی از مسائل با ایشان همگام و همآهنگ شوی). از فرومایه‌ای که بسیار سوگند می‌خورد، پیروی مکن. بسیار عیبجوئی که دائماً سخن‌چینی می‌کند. بسیار مانع کار خیر، و تجاوز پیشه، و بزهکار است. علاوه بر اینها درشتخوی و سنگین دل، و انگشت نما به بدیها است. بدان خاطر است که دارا و دارای فرزندان است. هنگامی که آیه‌های ما بر او خوانده می‌شود، می‌گوید: افسانه‌های پیشینیان است. ما بر بینی او داغ (ننگ) می‌نهیم. ما آنان را آزموده‌ایم، همان گونه که صاحبان باغ را آزموده‌ایم………..

    فریب معنی کلمه فمینیسم که “حقوق زنان” است رو نخورید. البته جالبه تنها در کلمه هم فقط حقوق زنان مهمه. مثلا به قول خانم مارگارت تاچر که دهه هشتاد نخست وزیر انگلیس بود و بیشترین خدمات به زنان کرده بود هیچ علاقه ای به جنبش زنان نداشت و از فمینیست ها بیزار بود و مثلا گفته بود “فمینیسم مانند زهر است، از فمینیسم متنفرم”. یا خانم استر ویلار (الان ۸۴ یا ۸۵ سال سن داره) نویسنده کتابی درباره حقوق مردان به اسم مرد بازی خورده. فمن ها خونه این خانم رو اتش زدند. که جون سالم به در برد.

    به قول یک اقا (از فعالین حقوق مردان): “فمینیسم این ایده ساده است که چون تو یک زن هستی، پس همواره حق با توست و تمامی منفعتها هم برای توست”. از نظر من فمینیسم مثل ویروس میمونه، منتشرش کردن و همینطور و با شتاب روزافزون دارن بیشتر و شدیدترش میکنن. و به قول مردان خارجی فمینیسم سرطان هست. (یا از نظر من مثل غده هم است).

    معمولا خانمها خواسته و یا ناخواسته فریب یا خیلی فریب میخورن، اما مثلا خانمی بود که گفته بود مدتی رفته بودم طرف فمینیسم و دفاع از حقوق زنان، و در مسائل مختلف از حقوق زنان میگفتم و با اقایون مخالف میکردم (این خانم به طور محترمانه)، ولی بعد از مدتی متوجه شدم که واقعیت فمینیسم و حرفهای فمینیسمی چیه و فکرم تغییر کرد و الان از حرفهای همون اقایون دفاع میکنم.

    سوره طور از آیه ۳۳ تا آیه آخر که ۴۹ است چیزای مهمی گفته، تا آیه ۴۲ پیست میکنم :

    آیا می‌گویند: (محمّد خودش قرآن را از پیش خود ساخته است و) آن را فراهم آورده است؟! بلکه ایشان اصلاً ایمان ندارند. ﴿٣٣﴾ (۱) «تَقَوَّلَهُ»: آن را از پیش خود ساخته است و به دروغ به خدا نسبت داده است

    اگر راست می‌گویند (که محمّد خودش قرآن را از پیش خود ساخته است) سخنی همچون آن را بیاورند و ارائه دهند. ﴿٣۴﴾

    آیا ایشان (همین جوری از عدم سر بر آورده‌اند و) بدون هیچ گونه خالقی آفریده شده‌اند؟ و یا این که (خودشان خویشتن را آفریده‌اند و) خودشان آفریدگارند؟ ﴿٣۵﴾ (۱) «مِنْ غَیْرِ شَیْءٍ»: بدون هیچ چیزی و هیچ آفریدگاری. یعنی بدون علت به وجود آمده‌اند. «أَمْ هُمُ الْخَالِقُونَ»: یعنی خودشان آفریدگار، و علت خویشتن هستند.

    یا این که آنان آسمانها و زمین را آفریده‌اند؟! بلکه ایشان طالب یقین نیستند. ﴿٣۶﴾ (۱) «لا یُوقِنُونَ»: به یقین و باور نرسیده‌اند و هنوز سرگشته‌اند. جویا و خواستار یقین نیستند و در پی ایمان به وحدانیت خدا نمی‌باشند.

    آیا گنجینه‌های پروردگارت نزد ایشان و در اختیار آنان است (تا هر گونه که بخواهند قضاوت کنند و نبوّت را به این بدهند و به آن ندهند؟) یا این که ایشان (بر همه چیز جهان) سیطره دارند (و ارباب و فرمانده کلّ کائنات هستند؟). ﴿٣٧﴾ (۱) «الْمُصَیْطِرُونَ»: جمع مُصَیْطِر، مسلط و توانا. غالب و چیره. مُصَیْطِر و مُسَیْطِر یکی است

    آیا نردبانی دارند و بالای آن (می‌روند و در آسمانها، به عالم ملکوت) گوش فرا می‌دارند (و اسرار وحی را می‌شنوند؟). گوش فرا دهنده‌ی ایشان دلیل روشنی بیاورد و ارائه دهد (و این ادّعای خود را ثابت کند). ﴿٣٨﴾ (۱) «سُلَّمٌ»: نردبان. «سُلْطَانٍ مُّبِینٍ»: دلیل و برهان روشن. دلیل و برهان بیانگر.

    آیا دختران، سهم خدایند، و پسران، سهم شما؟! ﴿٣٩﴾ (۱) «لَهُ الْبَنَاتُ»: دختر و پسر از نظر ارزش انسانی با هم تفاوتی ندارند، و تعبیر آیه، در حقیقت از قبیل استدلال به عقیده باطل طرف مخالف بر ضد خود او است. و آن این که عربها به شدت از دختر بیزار بودند، و با وجود این زادگان خدا را دختر می‌دانستند

    یا این که تو از آنان اجر و پاداشی (در مقابل ابلاغ رسالت خود بدیشان) میخواهی، و همچون بار گرانی بر دوش آنان سنگینی می‌کند؟ ﴿۴٠﴾ (۱) «مَغْرَمٍ»: غرامت. زیان. تاوان. خسارت (نگا: توبه / ۹۸). مصدر میمی است. «مُثْقَلُونَ»: سنگین باران. بار گرانان. از مصدر (إثقال) به معنی تحمیل مشقت و بار گران است.

    یا این که نزد ایشان، علم غیبیّات و اسرار نهان (جهان و ملکوت یزدان) است و از روی آن (برای مردم هر چه بخواهند) می‌نویسند؟ ﴿۴١﴾ (۱) «أَمْ عِندَهُمُ الْغَیْبُ؟»: آیا آنان غیب می‌دانند؟ آیا دانش اسرار نهان و علم غیب در پیش آنان است؟

    یا این که می‌خواهند نیرنگ بزنند (و طرحهای شیطانی بریزند و حیله‌گری کنند، تا پیغمبر را از میان بردارند، یا با آئین او مقابله کنند. باید بدانند که) کفّار به حیلت خود گرفتار می‌آیند (و توطئه‌های ایشان سرانجام بر ضدّ خودشان تمام می‌شود و جملگی ایشان محکوم نقشه‌های الهی هستند). ﴿۴٢﴾ (۱) «کَیْداً»: نیرنگ. حیله‌گری. توطئه. نقشه سوء (نگا: آل‌عمران / ۵۴). «الْمَکِیدُونَ»: گرفتاران نیرنگ. شکست خوردگان توطئه
    …………………..
    آیه ۴۶ همین سوره: آن روزی که نیرنگها و توطئه‌هایشان سودی به حالشان نخواهد داشت، و (از هیچ سوئی) مدد و یاری نمی‌شوند. ﴿۴۶﴾ (۱) «کَیْدُهُمْ»: نیرنگ ایشان. نقشه‌های سوء و توطئه‌های کثیفشان. حیله‌گریهایشان.

    کافران و حیله گران و کلا ظالمان هرگز به نتیجه نمیرسن. یا مثلا دیده میشه یک فرد، فرد معمولی، که به بعضی از اطرافیان ظلم میکنه هرچقدم هوش و توان فکری و مکرش بالا باشه، آخرش کاراش به حماقت میرسه و جلو همه رسوا میشه.

    سوره نساء آیه ۷۶: کسانی که ایمان آورده‌اند، در راه یزدان می‌جنگند، و کسانی که کفرپیشه‌اند، در راه شیطان می‌جنگند. پس با یاران شیطان بجنگید. بیگمان نیرنگ شیطان همیشه ضعیف بوده است. ﴿٧۶﴾ (۱) [[«الطَّاغُوت»: در اینجا مراد شیطان است که انسان را به کفر و طغیان می‌خواند.]]

    سوره ی ابراهیم:
    و [به خاطر بیاور] هنگامى را که موسى به قوم خود گفت: «نعمت خدا را بر خود به یاد آورید، آنگاه که شما را از فرعونیان رهانید، [همانان‌] که بر شما عذاب سخت روا مى‌داشتند، و پسرانتان را سر مى‌بریدند و زنانتان را زنده مى‌گذاشتند، و در این [امر] براى شما از جانب پروردگارتان آزمایشى بزرگ بود ﴿۶﴾ ……………… و به یقین آنان نیرنگ خود را به کار بردند، و [جزاى‌] مکرشان با خداست، هر چند از مکرشان کوهها از جاى کنده مى‌شد ﴿۴۶﴾

    سوره همزه که ایه اولش رو در نظرات قبلی گفتم سوره کاملش رو اضافه میکنم تا بدونید طعنه زدن تا چه حدی میتونه پیش بره(اینجا هم از ترجمه چند مترجم استفاده کردم و نیز مثل چند تا از ایه های دیگه که دقت بیشتری بهشون کردم بعضی توضیحات یا پرانتز ها رو حذف کردم تا اصل حرف باشه):
    وای به حال هر که عیبجو و طعنه‌زن باشد﴿١﴾ «وَیْلٌ»: وای! واویلا! بدبختی و نابودی. هلاک و عذاب. «هُمَزَهٍ»: بسیار عیبجو. «لُمَزَهٍ»: بسیار طعنه‌زن. «هُمَزَهٍ لُمَزَهٍ»: این دو واژه صیغه مبالغه‌اند. از لحاظ معنی آن اندازه به هم نزدیکند که در موارد بسیاری به عنوان دو لفظ مترادف استعمال شده‌اند. هرچند با یکدیگر فرق دارند ولی این تفاوت به گونه‌ای است که عدّه‌ای مفاهیم (هُمَزَه) را برای (لُمَزَه)، و عدّه‌ای مقاصد (لُمَزَه) را برای (هُمَزَه) ذکر کرده‌اند. از قبیل: الف – هُمَزَه، بسیار غیبت کننده، و لُمَزَه سخت عیبجو. ب – هُمَزَه، عیبجوی با اشاره به دست، لَمَزَه با زبان. ج – هُمَزَه، آن که روبرو بدگوئی کند، و لُمَزَه آن که در غیاب. د – هُمَزَه، آن که آشکارا و به آواز بلند بگوید، لُمَزَه در پنهانی و با اشاره ابرو و چشم. و معانی دیگر. پس هر که آبرو و حیثیّت مردم را به بازی گیرد، و ایشان را تحقیر کند و برای خوشایند خود یا دیگران کارهایشان را ناچیز شمارد و بدیشان بدیها نسبت دهد، و در حضور یا در غیاب، آنان را توهین و تحقیر نماید، و بزرگی خود را در کوچکی مردم ببیند، هُمَزَه و لُمَزَه است.
    همان کسی که دارائی فراوانی را گرد می‌آورد و آن را بارها و بارها می‌شمارد. (چرا که از شمردن پول و سرشماری دارائی کیف می‌کند و لذّت می‌برد، ………، و نه تنها شخصیّت خویش که تمام شخصیّتها را در آن خلاصه می‌کند)‌﴿٢﴾ گمان میکند که مالش او را [از مرگ نجات داده و در دنیا] جاودانه میسازد. (پس چرا چنین بت مشکل گشائی را نپرستد و شخصیّت همگان را در پای آن قربانی نکند؟)﴿٣﴾ هرگزا هرگز! (چنین نیست). او بدون شکّ به خُرد کننده و درهم شکننده پرت می‌گردد و فرو انداخته می‌شود﴿۴﴾ و تو چه ‌دانی [ای رسول] که آن آتش درهم کوبنده چیست؟﴿۵﴾ آتش برافروخته‌ی الهی است ﴿۶﴾ آتشی که بر دلها چیره می‌شود [و میسوزاند]. ﴿٧﴾ بیگمان، آن [آتش] بر آنان بسته شده [و از ھر سو آنھا را محاصره کرده است] ﴿٨﴾ [افروخته] در ستونھای بلند است﴿٩﴾

    (انگار که یک عالم دین شدم!)

    1
    1

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا