تیچنر و کشف اتمهای ذهن
ادوارد براون تیچنردر سـال ۱۸۶۷ در انگلستان چشم به جهان گشود. برای تحصیل ابتدا کالج مالورن و سپس آکسفورد را انتخاب کرد و در آنجا به مدت ۴ سال به تحصیل فلسفه و ادبیات پرداخت.
به علت شهرت روانشناسی وونت بدان تمایل نشان داد و به مدت ۲ سال زیر نظر مستقیم وونت به مطالعات روانشناسی روی آورد. هدف او تصاحب عنوان پیشگام روانشناسی آزمایشی نوین در انگلستان بود ولی به دلیل شرایط حاکم در انگلستان این امر محقق نشد.
به همین دلیل تیچنر پس از دریافت درجه دکترای خود به دانشگاه کرنل در آمـریکا رفت. سخنرانیهای ماندگار او در دانشگاه کرنل به همراه تدریس جذاب وی در دانشگاه آکسفورد از او شخصیتی جذاب و تا حدودی جزم اندیش در اذهان ترسیم نموده است.
مهمترین کار تیچنر در دانشگاه تدریس بود. با این وجود از طریق هدایت و جهت دهی تحقیقات و پژوهشهای دانشجویان توانست دیدگاههایش را مورد بررسی و آزمایش قرار داده و در قالب نظامی منسجم ارائه دهد.
آشنایی باادوارد براون تیچنر – Edward B. Titchener
با سایت روانشناسیویکی روان همراه باشید.
تیچنر با شیوه خاص خود برج عاجی را ساخت که در آن به تنهایی مینشست و جریانی که از نگاه او تنها جریان شایسته نام روانشناسی علمی بود را نظاره و هدایت میکرد.
مهمترین هدف تیچنر همچون استادش علمی کردن روانشناسی است و به همین دلیل میان آنچه در علم رخ میدهد و آنچه در روانشناسی علمی باید رخ دهد شباهتهای بسیاری را مشاهده میکند. تیچنر معتقد است که علم همواره در جستجوی پاسخ به ۳ سوال کلیدی «چه، چگونه و چرا» است.
در مرحله نخست علم بر آن است تا بداند که موضوع مورد بررسیاش چیست و دقیقاً از چه ترکیباتی تشکیل شده است. در سوال دوم علم به دنبال آن است که بداند چگونه عناصر موضوع مورد بررسی با هم ترکیب یافتهاند؟
در نهایت پس از پاسخ به ۲ سوال قبلی عـلـم به بررسی این مطلب میپردازد که چرا موضوع مورد بررسی در هیات و نظم فعلی نمایان شده است.
در دیدگاه تیچنر چنین روندی در روانشناسی و موضوع مربوط به آن نیز باید طی شود. او بیان میکند که روانشناس نیز همچون فیزیکدان در ابتدا باید تلاش نماید که از طریق استفاده از شیوه تجزیه به پرسش «ذهن چیست؟» پاسخ دهد.
سپس از طریق تدوین قوانین مربوط به پـیـونـد عناصر به پرسش چگونگی عمل ذهن پاسخی بیابد. در نهایت روانشناس تلاش میکند چرایی رخ دادن فرآیندهای ذهنی را تبیین کند.
از نگاه تیچنر رسالت اصلی روانشناسی کشف ماهیت هشیاری و تحلیل و تجزیه عناصر تشکیل دهنده آن است. حـال ایـن سؤال مطرح میشود که تیچنر چه شیوهای را برای تحقق این رسالت انتخاب نموده است.
او معتقد است که روانشناسی نیز همچون علوم دیگر بر مشاهده متکی است. اما نوع مشاهده در این دو قلمرو متفاوت است. مقصود او از مشاهده در قلمرو روانشناسی همان دروننگری است.
در حالیکه مقصود از مشاهده در علومی هـمـچـون فـیزیک بروننگری یا نگاه کردن به موضوع مورد بررسی است. تیچنر معتقد است که درون نگری تنها زمانی ارزش خواهد داشت که توسط مشاهده گران تربیت شده صورت پذیرد.
به همین دلیل او از مشاهده گران میخواهد که نحوه ادارک کردن را بیاموزند تا بتوانند حالت هشیاری خود را توصیف کنند و در عین حال از افتادن در دام خطای محرک اجتناب کنند.
شیوه درون نگری شیوهای بود که پیش از تیچنر توسط استادش وونت نیز به کار میرفت ولی تفاوتهایی میان شیوه این دو دانشمند وجود دارد. در درون نگری مدنظر وونت ابزارهای آزمایش مهمتر از مشاهده گران بودند.
به عبارت دیگر درون نگری وونت «مبتنی بر استفاده از ابزار و اندازهگیری عینی بود.»در حالیکه آنچه برای تیچنر اهمیت دارد تحلیل و تجزیه هشیاری به اجزای تشکیلدهنده آن است. در یک کلام میتوان چنین گفت که تیچنر به دنبال «کشف اتمهای ذهن» است.