فلسفه بیتفاوتی اجتماعی چیست؟
اگر قبول کنیم جامعهای زنده است که مردمش پرسشگر و دولتمردانش پاسخگو باشند بنابراین حقوق شهروندی بخش نظری از مرتبه شفافیت امور است. بایستی مردم بیتفاوتی اجتماعی را کنار گذاشته و عملا از مسئولین خود مطالبهگری کنند و دولتمردان هم مستندا پاسخگویی نمایند.
در این بین مکانیزمی تعبیه شده که به آن مجلس نمایندگان گفته میشود. کار این مجلس آن است که پرسشهای مردم را به مقامات مسئول ارائه کنند و جوابهای آنها را مستندا بازخواست نمایند.
دلیل بیتفاوتی اجتماعی چیست؟
با سایت روانشناسیویکی روان همراه باشید.
حال چه شده است که علیرغم حقوق شهروندی مکتوب «کسی را با کسی کاری نباشد» و بیتفاوتی اجتماعی در برخی دیده میشود.
اگر دینی و شرعی بخواهیم پاسخ دهیم: هم قرآن و هم روایات، حاکی از مسئولیتهای متقابل دولت و مردم هستند (رساله الحقوق حضرت سجاد علیه السلام)
اما اگر بخواهیم آیینی صحبت کنیم، در منشور حقوق بشر سازمان ملل، کلیه این مراتب مطالبه و مطلوب آمده است.
پس چه شده است که ملت ما اینگونه از حقوق خود میگذرد و از کنار مسائلی همچون بدرفتاریهای سازمانی و نهادی و شخصیتی و عقلایی به سادگی، عبور میکند؟ دلیل این بیتفاوتی اجتماعی چیست؟
ذیلا به ده عامل بیتفاوتی اجتماعی مردم نیمه اول قرن انقلاب میپردازیم:
- ندیدن عکسالعمل مناسب از اعمال طلبکارانه قبلی خود و دیگران.
- نداشتن الگوی موثر که بتواند برای سایرین سرمشق باشد.
- واکسینه شدن از طریق گفتهها و نوشتههای بیاثر و بلکه دردسرساز.
- فرافکنی مسئولین و بیتفاوتی سایرین در جهت پیگیری.
- مشکل پیدا کردن در پی استنطاقهای بیپشتوانه حتی توسط نمایندگان.
- احتذار از دردسرهای احتمالی و بلکه محتوم در انتقاد از بالادستیها.
- مسئولیتگریزی به هزینه ستمپذیری.
- داشتن آموزش قبل از پرورش و ندانستن چگونگی اقامۀ دعوی.
- عدم عنایت به دستورات دینی که در آیات و روایات مختلف، بیتفاوتی را مذموم دانسته است. نمونهها:
- اِنَّ ا للّهَ لا یُغَیِّرُ ما بِقَومٍ حَتّیَ یُغَیِّروا ما بِاَنفُسِهِم (قرآن)
- إِنَّ شَرَّ الدَّوَابِّ عِندَ اللَّهِ الصُّمُّ الْبُکْمُ الَّذِینَ لَا یَعْقِلُونَ(قرآن)
- تن آدمی شریف است به جان آدمیت نه همین لباس زیباست نشان آدمیت
- از همه زیباتر فراز این زیارتنامه امام حسین(ع) است:
فَلَعَنَ اللَّهُ مَنْ قَتَلَکَ وَ لَعَنَ اللَّهُ مَنْ ظَلَمَکَ وَ لَعَنَ اللَّهُ أُمَّهً سَمِعَتْ بِذَلِکَ فَرَضِیَتْ بِهِ
(خدا لعنت کند کسانی را که تو را کشتند و به تو ستم کردند و این جریان را شنیدند و به آن خشنود شدند)