دین و فلسفه

داستان حضرت یوسف (بخش دهم)

مقاومت سرسختانه یوسف، همسر عزیز را تقریبا مایوس کرد، یوسف در برابر آن زن عشوه‌گر پیروز شد. احساس کرد که اگر بیش از این در آن لغزشگاه بماند خطرناک است و باید خود را از آن محل دور سازد و لذا با سرعت به سوی در کاخ دوید تا در را باز کند و خارج شود، همسر عزیز نیز بی‌تفاوت نماند.

با ویکی روان همراه باشید.

او نیز به دنبال یوسف به سوی در دوید تا مانع خروج او شود و برای این منظور، پیراهن او را از پشت کشید و پاره کرد ولی هر طور بود یوسف خود را به در رسانید و در را گشود، ناگهان عزیز مصر را پشت در دید به طوری که قرآن می گوید: «همسر آن زن را نزدیک در یافتند». در این هنگام که همسر عزیز از یک سو خود را در آستانه رسوایی دید و از سوی دیگر شعله انتقام‌جویی از درون جان او زبانه می‌کشید، نخستین چیزی که به نظرش آمد این بود که با قیافه حق بجانبی رو بسوی همسرش کرد و یوسف را با این بیان متهم ساخت. صدا زد: «کیفر کسی که بخواهد نسبت به اهل تو خیانت کند، جز زندان یا عذاب دردناک چه خواهد بود»؟! جالب اینکه این زن خیانت‌کار تا خود را در آستانه رسوایی ندیده بود، فراموش کرده بود که همسر عزیز مصراست، ولی در این موقع می‌خواهد حس غیرت عزیز مصر را برانگیزد که من مخصوص تو هستم؛ نباید دیگری چشم طمع در من بدوزد! نکته قابل توجه دیگر اینکه همسر عزیز مصر، هرگز نگفت یوسف قصد سوئی درباره من داشته بلکه درباره میزان مجازات او با عزیز مصر صحبت کرد، آنچنان که گویی اصل مسئله مسلم است و سخن از میزان کیفر و چگونگی میزان مجازات اوست و این تعبیر حساب شده در آن لحظه‌ای که می‌بایست آن زن دست و پای خود را گم کند نشانه شدت حیله‌گری اوست و باز این تعبیر که اول سخن از زندان می‌گوید و بعد گویی به زندان هم قانع نیست و از «عذاب دردناک» که تا سرحد شکنجه و اعدام پیش می‌رود حرف می‌زند. یوسف در اینجا سکوت را به هیچ وجه جایز نشمرد و با صراحت پرده از روی عشق همسر عزیز برداشت وگفت: «او مرا با اصرار و التماس بسوی خود دعوت کرد». بدهی است در این ماجرا هرکس در آغاز کار به زحمت می‌تواند باور کند که جوان نوخواسته برده‌ای بدون همسر، بی‌گناه باشد و زن شوهردار ظاهرا با شخصیتی گناهکار، بنابر این شعله اتهام بیشتر دامن یوسف را می‌گیرد تا همسر عزیز را.

شاهد گواهی می دهد…

ادامه دارد…

نیلوفر صدری

ارشد روانشناسی وتربیتی دکتری تعلیم وتربیت عضو تیم تحریریه ویکی روان

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا