دین و فلسفه

داستان هود (قسمت اول)

ماجرای هود پیامبر

یکی دیگر از پیامبرانی که نام او در قرآن آمده حضرت هود(ع) است؛ قبیله‌ای که در گذشته دور زندگی می‌کردند و قرآن از آنها تعبیر به «عاد الاولی»کرده است. احتمالا حدود هفتصد سال قبل از میلاد مسیح(ع) وجود داشتند و به نام «عاد» مشهورند و در سرزمین «احقاف» یا «یمن» زندگی می‌کردند. قامت‌هایی بلند و اندام نیرومند داشتند و به همین دلیل جنگجویانی زبده محسوب می‌شدند. به علاوه از نظر تمدن ظاهری نیز پیشرفته بودند. شهرهایی آباد و زمین‌هایی خرم و سرسبز، کاخ‌های عظیم و باغ‌های پرطراوت داشتند.

با ویکی روان همراه باشید.

شهر ارم و بهشت شداد

داستان مفصلی از کشف شدن شهر زیبا و پرشکوه «ارم» شهر و سرزمین قوم عاد در بیابان‌های جزیره‌العرب و صحاری عدن، نقل کرده‌اند که از ساختمان باعظمت و زینت‌آلات فوق‌العاده عجیب و بی‌نظیر آن سخن می‌گوید ولی داستان مزبور به افسانه یا خواب شبیه‌تراست تا به یک واقعیت!

هود برادر قوم عاد

قرآن سخن از این پیامبر الهی را با این کلام آغاز می‌کند: «ما به سوی قوم عاد برادرشان هود را فرستادیم.»

منطق نیرومند هود

نخستین دعوت هود همان دعوت به سوی خدا و نفی هرگونه شرک بود. هود به آنها گفت: «ای قوم من! من در دعوت خودم هیچگونه چشمداشتی از شما ندارم، هیچگونه پاداشی از شما نمی‌خواهم تا گمان نکنید فریاد و جوش و خروش من برای رسیدن به مال و مقام است و یا شما بخاطر سنگینی بار پاداشی که می‌خواهید برای من در نظر بگیرید، تن به تسلیم ندهید. تنها اجر و پاداش من بران کسی است که مرا آفریده». سرانجام برای تشویق آنها، متوسل به بیان پاداش‌های مادی مشروط می‌شود و می‌گوید: «ای قوم من! از خدا بخاطر گناهان‌تان طلب بخشش کنید. سپس توبه نمایید و به سوی او باز گردید. اگر شما چنین کنید به آسمان فرمان می‌دهد قطره‌های حیاتبخش باران را بر شما پی در پی فرو فرستد تا کشت و زرع و باغ‌های شما به کم آبی و بی‌آبی تهدید نشوند و همواره سرسبز و خرم باشند. بعلاوه در سایه ایمان و تقوا و پرهیز از گناه و بازگشت به سوی خدا نیرویی بر نیروی شما می‌افزاید. هرگز فکر نکنید ایمان و تقوا از نیروی شما می‌کاهد، نه هرگز.»

ای هود بر اثر خشم خدایان دیوانه شده‌ای!

حال ببینیم این قوم سرکش و لجوج در برابر هود چه واکنشی نشان دادند. آنها گفتند: «ای هود تو دلیل روشنی برای ما نیاورده‌ای» و پس از آن سه جمله غیرمنطقی، اضافه کردند: «ما فکر می‌کنیم تو دیوانه شده‌ای و مغبوض خدایان گشته‌ای و آنها به عقل تو آسیب رسانده‌اند». اینکه آنها هود را متهم به جنونی که حاصل خشم خدایان بود کردند خود بهترین دلیل بر خرافه‌پرستی آنها است. بعلاوه آنها چه دلیلی برجنون هود داشتند، جز اینکه او سنت‌شکنی کرده و با آداب و سنن خرافی محیطش به پیکار برخاسته بود.

چرا بت‌ها مرا نابود نمی‌کنند؟!

به هرحال هود باید پاسخ دندان‌شکنی به این قوم لجوج بدهد؛ پاسخی که هم آمیخته به منطق باشد و هم از موضع قدرت ادا شود. قرآن از زبان هود می‌فرماید:«من خدا را به شهادت می‌طلبم و همه شما نیز شاهد باشید که من از این بت‌ها وخدایان‌تان بیزارم». سپس اضافه می‌کند: «نه فقط کاری از آنها ساخته نیست، بلکه شما هم با انبوه جمعیت‌تان قادر به کاری چیزی نیستید. اگر راست می‌گویید همگی دست به دست هم بدهید و هر نقشه‌ای را می‌توانید بر ضد من بکشید و لحظه‌ای مرا مهلت ندهید. من پشتیبانی دارم که قدرتش فوق قدرت‌هاست.» سپس ادامه داد: «اگر شما دعوت حق را نپذیرید خداوند به زودی شما را نابود کرده و گروه دیگری را جانشین شما می‌کند و هیچگونه زیانی به او نمی‌رسانید.»

لعن و نفرین ابدی بر این قوم ستمگر

قرآن در آخرین قسمت از سرگذشت این قوم می‌گوید: «هنگامی‌که فرمان برای مجازات‌شان داده شد، هود و کسانی را که با او ایمان آورده بودند بخاطر لطف خاصی که به آنها داشتیم رهایی بخشیدیم». جالب اینکه قرآن قبل از آنکه مجازات افراد یاغی و بی‌ایمان رابیان کند، نجات و رهایی قوم با ایمان را ذکر می‌کند. قوم عاد افراد خشن و درشت و بلندقامت بودند که اندام آنها به تنه درختان نخل تشبیه شده و به همین نسبت ساختمان‌های محکم بزرگ و بلند داشتند تا آنجا که عرب‌ها بناهای بلند و محکم را به عاد نسبت می‌دادند و می‌گفتند «عادی» لذا عذاب آنها نیز مانند خودشان غلیظ و خشن بوده است؛ نه تنها در جهان دیگر بلکه در این دنیا نیز مجازات آنها بسیار شدید و خشن بود.

نیلوفر صدری

ارشد روانشناسی وتربیتی دکتری تعلیم وتربیت عضو تیم تحریریه ویکی روان

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا