داستان حضرت لوط (بخش پنجم)
در روایات اعمال زشت و ننگین دیگری به موازات انحرافات جنسی از آنها نقل شده است از جمله میخوانیم: «مجالس آنها مملو از انواع منکرات و اعمال زشت، فحشهای رکیک بود و کلمات زننده با هم رد و بدل میکردند، با کف دست بر پشت یکدیگر میکوبیدند، قمار میکردند و بازیهای بچهگانه داشتند. سنگ به عابران پرتاب میکردند و انواع آلات موسیقی را بکار میبردند و در حضور جمع، بدن خود را برهنه و کشف عورت مینمودند»! روشن است در چنان محیط آلودهای، انحراف و زشتی هر روز ابعاد تازهای بخود میگیرد و اصولا قبح اعمال ننگین برچیده میشود و آنچنان در این مسیر پیش میروند که هیچ کاری در نظر آنها زشت و منکر نیست! از آنها بدبختتر اقوام و ملتهایی هستند که در عصر پیشرفت علوم و دانشها در همان راه گام بر میدارند و حتی گاهی اعمالشان بقدری ننگین و رسواست که اعمال قوم لوط را به فراموشی میسپارد.
با ویکی روان همراه باشید.
همسر لوط مثلی برای کافران
قرآن میگوید: «خداوند مثلی برای کافران زده است، مثلی به همسر نوح و همسر لوط. آنها تحت سرپرستی دو بنده از بندگان صالح ما بودند، ولی به آن دو خیانت کردند اما ارتباط آنها با این دو پیامبر بزرگ سودی به حالشان در برابر عذاب الهی نداشت و به آنها گفته شد که وارد آتش شوید همراه کسانی که وارد آتش میشوند». اسم همسر نوح «والهه» و اسم همسر لوط «والعه» و بعضی برعکس نوشتهاند. به هر حال این دو زن به این دو پیامبر بزرگ خیانت کردند، البته خیانت آنها هرگز انحراف از جاده عفت نبود، زیرا هرگز همسر هیچ پیامبری آلوده به بیعفتی نشده است، چنانکه در حدیثی از پیامبر اکرم(ص) صریحا آمده است: «همسر هیچ پیامبری هرگز آلوده عمل منافی عفت نشد». خیانت همسر لوط این بود که با دشمنان آن پیامبر همکاری میکرد و اسرار خانه او را به دشمن میسپرد و همسر نوح نیز چنین بود.