دین و فلسفه

داستان حضرت ابراهیم (بخش یازدهم)

قرآن با یک جمله کوتاه و پرمعنی به همه انتظارها پایان داده و می‌گوید: «در این هنگام او را ندا دادیم که ای ابراهیم آنچه را در خواب ماموریت یافتی انجام دادی و ما اینگونه نیکوکاران را جزا و پاداش می‌دهیم». هم به آنها توفیق پیروزی در امتحان می‌دهیم، و هم نمی‌گذاریم فرزند دلبندشان از دست برود، آری کسی که سر تا پا تسلیم فرمان ماست و نیکی را به حد اعلا رسانده جز این پاداشی نخواهد داشت.» سپس می‌افزاید: «این مسلما امتحان مهم و آشکاری است». ذبح کردن فرزند با دست خود، آن هم فرزند برومند و لایق، برای پدری که یک عمر در انتظار چنین فرزندی بوده، کار ساده و آسانی نیست و از آن بالاتر نهایت تسلیم و رضا بدون آنکه خم به ابرو بیاورد و تمام مقدمات را تا آخرین مرحله انجام دهد و از آن عجیب‌تر تسلیم مطلق این نوجوان در برابر فرمان الهی بود، که با آغوش باز و اطمینان خاطر به لطف پروردگار و تسلیم در برابر اراده او به استقبال ذبح شتافت .

با ویکی روان همراه باشید.

فریاد تکبیر جبرئیل

هنگامی‌که این کار انجام گرفت جبرئیل (از روی اعجاب) صدا زد: «الله اکبر»، «الله اکبر»! و فرزند ابراهیم صدا زد: «لااله الا الله، الله اکبر!» و پدر قهرمان و فداکار نیز گفت: «الله اکبر الله الحمد» و این شبیه تکبیراتی است که ما روز عید قربان می‌گوییم. در حقیقت مجموعه‌ای از تکبیرات «جبرئیل»، «اسماعیل» و «ابراهیم» و چیزی افزون بر آن. به تعبیر دیگر خاطره پیروزی «ابراهیم» و «اسماعیل» را در آن میدان بزرگ آزمایش در نظرها زنده می‌کند و به همه مسلمانان چه در منی و چه در غیر منی الهام می‌بخشد.

ذبح عظیم

برای اینکه برنامه ابراهیم ناتمام نماند و در پیشگاه خدا قربانی کرده باشد و آرزوی ابراهیم برآورده شود، خداوند قوچی بزرگ فرستاد تا به جای فرزند قربانی کند و سنتی برای آیندگان در مراسم «حج» و سرزمین «منی» از خود بگذارد. چنانکه قرآن می‌فرماید: «ما ذبح عظیمی‌ را فدای او کردیم». یکی از نشانه‌های عظمت این ذبح آن است که با گذشت زمان سال به سال وسعت بیشتری یافته و الآن در هر سال بیش از یک میلیون به یاد آن ذبح عظیم ذبح می‌کنند و خاطره‌اش را زنده نگه می‌دارند. در اینکه این قوچ بزرگ چگونه به ابراهیم(ع) داده شد بسیاری معتقدند جبرئیل آورد، بعضی نیز گفته‌اند از دامنه کوه «منی» سرازیر شد. هر چه بود به فرمان خدا و اراده او بود. نه تنها خداوند پیروزی ابراهیم را در این امتحان بزرگ در آن روز ستود، بلکه خاطره آن را جاویدان ساخت، چنانکه در آیه بعد می‌گوید: «ما نام نیک ابراهیم را در امت‌های بعد باقی و برقرار ساختیم». او «اسوهای» شد برای همه آیندگان و «قدوهای» برای تمام پاکبازان و عاشقان دلداده کوی دوست و برنامه او را به صورت سنت حج در اعصار و قرون آینده تا پایان جهان جاودان نمودیم. او پدر پیامبران بزرگ، پدر امت اسلام و پیامبر اسلام شد. «سلام بر ابراهیم آن بنده مخلص و پاکباز». «آری، ما اینگونه نیکوکاران را پاداش می‌دهیم». پاداشی به عظمت دنیا، پاداشی جاودان در سراسر زمان، پاداشی در خور سلام و درود خداوند بزرگ!

ذبیح الله کیست؟

در اینکه کدامیک از فرزندان ابراهیم (اسماعیل و اسحاق) به قربانگاه برده شد و لقب ذبیح‌الله یافت نظرات مختلفی است. گروهی «اسحاق» را «ذبیح» می‌دانند و جمعی «اسماعیل» را. نظر اول را بسیاری از مفسران اهل سنت و نظر دوم را مفسران شیعه بر گزیده‌اند اما آنچه با ظواهر قرآن هماهنگ است این است که ذبیح «اسماعیل» بوده است.

بشارت به اسحاق

قرآن از داستان مهمان‌های ابراهیم فرشتگانی که در لباس بشر به سراغ او آمدند و بشارت به تولد فرزند برومندی به او دادند سخن می‌گوید: «به بندگانم از مهمان‌های ابراهیم خبر ده». این مهمان‌های ناخوانده «به هنگام وارد شدن بر ابراهیم، نخست به صورت ناشناس بر او سلام گفتند». ابراهیم آنگونه که وظیفه یک میزبان بزرگوار و مهربان است برای پذیرایی آنها آماده شد و غذای مناسبی فورا فراهم ساخت اما هنگامی‌که سفره غذا گسترده شد…

ادامه دارد…

نیلوفر صدری

ارشد روانشناسی وتربیتی دکتری تعلیم وتربیت عضو تیم تحریریه ویکی روان

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا