به گشایش خداوند ایمان داشته باشیم
پادشاه به نجارش گفت: فردا اعدامت میکنم. نجار آن شب نتوانست بخوابد. همسرش گفت: مانند هر شب بخواب، پروردگارت یگانه است و درهای گشایش خداوند بسیار.
کلام همسر نجار آرامشی عجیب بر دلش ایجاد کرد و چشمانش سنگین شد و خوابید صبح صدای پای سربازان پادشاه خواب نجار را بر هم زد و با دلهره از جای خود برخاست. تا سربازان را دید چهرهاش دگرگون شد و با ناامیدی، پشیمانی و افسوس به همسرش نگاه کرد که دریغا باورت کردم! با دستانی لرزان در خانه را باز کرد و دستانش را جلو برد تا سربازان پادشاه، او را زنجیر کرده و به کاخ ببرند.
دو سرباز جوان با تعجب گفتند پادشاه مرده و به دستور وزیراعظم تو باید تابوتی برایش بسازی! چهره نجار برقی زد و نگاهی از روی عذرخواهی به همسرش کرد. همسرش لبخندی زد و گفت: مانند هر شب آرام بخواب، زیرا پروردگار یکتاست و درهای گشایش خداوند بسیارند.»
گاهی وقتها یادمان میرود که این کائنات صاحب دارد و ما همه بنده او هستیم. کسی که به جایگاهش افتخار میکند، فرعون را و کسی که به مالش افتخار میکند قارون را و کسی که نسبش افتخار میکند ابولهب را و کسی که به قدرت و زورش مینازد تمامی پادشاهان و دیکتاتورهای تاریخ را به خاطر بیاورد. در همین یکصد سال اخیر چه بسیار آدمهای قدرتطلب بودند که اکنون دیگر خبری از آنها نیست. کسی پس از ۱۳۷۴ سال، از یزید به نیکی یاد نمیکند.
عزت و بزرگی فقط متعلق به ذات حضرت عشق است. اگر گاهی فراموش میکنیم که جز قادر متعال هیچ نیرویی نمیتواند به ما انرژی مثبت و احساس خوش ببخشد. کم لطفی خودمان است. اگر در زندگی شخصی و اجتماعیمان ایمان به یکتایی و بیانتهایی کرم و بخشندگی خدا داشته باشیم در هیچ شرایطی احساس ناامیدی را به خودمان راه نمیدهیم.
بعضی وقتها تصور میکنیم داستان از این ستون به آن ستون فرج است را از درون و قلبمان باور نداریم. در حالی که در همین جهان، بهشت و جهنم رفتارمان به سادهترین شکل نشان داده میشود. در صورت آن که امید و عشق را در کوهستان ناشناختههایمان فریاد بزنیم و از صاحب جهان کمک بخواهیم، پژواکی جز عزتمندی و حل مشکل را نخواهیم دید.
لطفا امتحان کنید.
مریم صادقی شاد