رفتار هیجانی چیست؟
همه ما به دنبال هر هیجانی که تجربه میکنیم، رفتاری از ما سر میزند که به آن رفتار هیجانی گفته میشود. این رفتارها معمولاً در اکثر افراد یکسان است.
بطور مثال وقتی فردی خوشحال است، لبخند میزند، وقتی عصبانی است داد میزند و غیره.
اما برخی از حالتهای هیجانی به واسطه فرهنگ و محیط افراد متفاوت است.
اما در کل تعریف هیجان چیست؟
فهرست موضوعات بررسی شده
تعریف رفتار هیجانی چیست؟
با مطالب روانشناسی سایت ویکی روان همراه باشید.
در واقع هر فرهنگی قواعد ابزاری معینی برای نشان دادن هیجان دارد.
برای مثال در اکثر فرهنگها کسانی که عزیزی را از دست دادهاند اندوهگین میشوند و گریه میکنند.
اما در بعضی از قبایل افراد داغدیده شروع به رقص و پایکوبی میکنند.
همچنین بعضی مواقع رفتارهای هیجانی به صورت متضاد دیده میشود.
خیلی از مواقع با این صحنه آشنا هستیم که شخص از شدت خوشحالی گریه میکند.
یا حتی فردی که بسیار تحت فشار عصبی است میخندد.
پس در اصل رفتار هیجانی رفتار ناشی شده از یک هیجان غالب است
اما گاهی این رفتار هیجانی یک رفتار اغراقآمیز است.
این رفتار ناشی از یک هیجان شدید است که میتواند برای جامعه و افراد مخرب باشد.
مثالی از رفتار هیجانی
یکی از مثالهای واضح و رایج تماشاگران فوتبال در استادیوم هستند.
اگر طرفداران یک تیم، اتفاقی خلاف میلشان (مانند خطای بازیکن تیم حریف روی بازیکن تیم محبوبشان) ببینند رفتار عجیبی از آنها سر میزند.
آنها از شدت خشم شدید دست به رفتارهای هیجانی منفی از جمله فحاشی، برخوردهای فیزیکی شدید، خرابکاری و غیره انجام میدهند.
و یا فردی که قطع یک رابطه صمیمانه را پشت سر گذاشته هیجانهای غم، خشم، ناامیدی و … را تجربه میکند.
که با افزایش شدت این هیجانها او ممکن است به سوء مصرف الکل یا مواد رویآورده، پرخوری میکند، خود را مدام سرزنش میکند.
تمامی اینها رفتارهای هیجانی اشتباه هستند که بعد از غلبه هیجانهای شدید و ناتوانی در تنظیم آنها اتفاق میافتد.
افراد مختلف نسبت به هیجان هایشان واکنشهای مختلفی نشان میدهند
بعضی از وجود آنها بیخبرند و اهمیتی نمیدهند که در حال تجربه چه هیجانی هستند.
آنها مدام در حال سرکوب آن هستند ولی بعضی از افراد به آن آگاهی دارند.
مثلاً میدانند که چند روز است که هیجان خشم، هیجان غالبشان است.
ولی برای تنظیم آن کاری نمیکنند و یا راهکارهای غلط را در پیش میگیرند
یا هیجان خشم را سرکوب میکند و یا به طرز افراطی و نادرست آن را به به یک رفتار هیجانی نامطلوب تبدیل کرده است.
مثلاً مدام هنگام رانندگی با دیگران دعوا و یا تعداد سیگارهایش را بیشتر میکند.
در این موقع است که بحث «بدتنظیمی هیجان» و به دنبال آن «تنظیم هیجان» مطرح میشود.
بدتنظیمی هیجان چیست؟
در رفتار هیجانی بدتنظیمی هیجان اشاره به دشوار بودن یا ناممکن بودن مقابله با تجربه هیجان و یا پردازش کردن آن دارد
که به صورت تشدید بیش از حد و یا غیر فعال شدن هیجان نشان داده میشود.
تشدید بیش از هیجان شامل هرگونه افزایش در شدت هیجان است.
به طور مثال:
فرد عصبانی یا هیجان خشمش را به طور افراطی بروز و با رفتارهای عجیب ابراز میکند.
یا در حالت خشم هیج عکسالعملی را نشان نمیدهد و هیجان را به طور افراطی نادید میگیرد.
مدیریت هیجان – تنظیم هیجان چیست؟
در دنیای علم روانشناسیتنظیم هیجان به اعمالی اطلاق میشود که به منظور تغییر یا تعدیل یک حالت هیجانی شدید (منفی یا مثبت) به کار میرود.
به طوری که فرد بر آن هیجانهای شدید غلبه داشته باشد نه برعکس.
تنظیم هیجان، یک فرایند پیچیده و چند وجهی است که گسترش آن نقش حیاتی در زندگی انسانها ایفا میکند
در تأیید این مدعا میتوان گفت که تنظیم هیجان، اساس مهارت اجتماعی و بهزیستی روانشناختی است و نقش عمدهای در مدیریت تجارب هیجانی برای اهداف شخصی و اجتماعی دارد.
نکته: یادمان باشد تنظیم هیجان به معنای سرکوب هیجان نیست.
ولی آیا این جمله بدین معناست که هیجان را در هر لحظه و به هر شکلی میتوان بروز داد؟ خیر.
علاوه بر سرکوب نکردن هیحانها ما باید بتوانیم راههای درست ابراز و تنظیم آنها را یاد بگیریم
درواقع، تنظیم هیجان شامل فرایندهایی است که از طریق آن، افراد میتوانند بر اینکه چه هیجانی داشته باشند و چه وقت آنها را تجربه و ابراز کنند، تاثیر بگذارند.
تنظیم هیجان چگونه عمل میکند؟
تنظیم هیجان شامل تمامی فرایندهای بیرونی و درونی است که مسئول نظارت، ارزیابی و اصلاح واکنشهای هیجانی، بویژه حالتهای شدید و زودگذر آن، به منظور رسیدن به اهداف فرد است.
این مفهوم گسترده، فرایندها و راهبردهای تنظیمی بیشماری را در بر میگیرد که شامل ابعاد شناختی، جسمی، اجتماعی و رفتاری میشود.
تنظیم هیجان بیشتر در دو چهارچوب مهم بررسی میشود:
۱) راهبردهای تنظیم هیجان قبل از وقوع حادثه
راهبردهایی که قبل از وقوع حادثه فعال میشوند باعث تفسیر موقعیت به نحوی میشوند که پاسخ هیجانی مرتبط با آن را کاهش میدهد.
به طور مثال برای مسئلهای قرار است در دادگاه حضور پیدا کنید و انتظار این را دارید که هر لحظه از کوره در بروید و عصبانی شوید.
اگر شما فردی باشید که به تکنیکهای تنظیم هیجانی مسلط است قادر خواهید بود موقعیت خود را (حضورتان در دادگاه) به درستی تفسیر و پاسخ هیجانی خود را که داد زدن و یا فحاشی کردن است کاهش دهید.
۲) راهبردهایی که پس از وقوع حادثه فعال میشوند
شامل راهبردهایی است که به افزایش، کاهش، استمرار یا کم کردن تجربهی هیجانی، ابراز هیجانی یا پاسخ فیزیولوژیکی اشاره دارد
در رفتار هیجانی تنظیم هیجان چه اهدافی را دنبال میکند؟
- آگاهی از هیجانها و درک آن
- پذیرش هیجانها
- توانایی برای رفتارهای تکانشی ناشی از هیجانهای شدید مثبت یا منفی
- توانایی جهت استفاده از راهبردهای تنظیم هیجان انعطافپذیر متناسب با موقعیت برای تعدیل واکنش هیجانی به شکل دلخواه
تکنیکهای تنظیم هیجان
همانطور که پیشتر در مورد رفتار هیجانی اشاره شد ما باید هیجانهای خود را ابراز کنیم و از طرفی هم صحبت از تنظیم هیجان به میان میآوریم.
چرا؟ این به این علت است که:
ما همیشه امکان ابراز هیجان غالب خود را به همان شدت نداریم
زمانی که از مدیر خود عصبانی هستید نمیتوانید به علت از دست ندادن شغلتان هیجان خشم خود را به همان شدت ابراز کنید.
ولی از طرفی هم هیجان خشم خود را نباید نادید بگیرید.
یا به اصطلاح سرکوب کنید. پس چاره چیست؟
در اینجاست که بحث در مورد تکنیکهایی جهت تنظیم هیجان مطرح میشود.
چطور تنظیم هیجان را انجام دهم؟
یکی از راههای مناسب و فوری صحبت کردن با یکی از دوستان و نزدیکان همدلتان است.
مثل شخصی که بدون قضاوت کردن شما به حرف هایتان و ابرازهای هیجانی شما گوش دهد و با شما همدلی کند طوری که شما حس درک و همدلی را از او بگیرید
زمانی هست که شما به دوست و نزدیکانتان دسترسی ندارید و یا حتی دوست و نزدیکی همدل ندارید.
هیچ نگران نباشید راه مطمئن و خوبی برای اینکه شما هیجان خود را ابراز کنید وجود دارد.
یک کاغذ و قلم بردارید (لطفن از گوشی و کامپیوتر خود برای این کار استفاده نکنید)
شروع به نوشتن درمورد روند تجربه مورد نظر (با تمام جزئیات) و تمامی ابعاد هیجان خود به شکل عامیانه و ساده کنید
لابد میپرسید چگونه؟
اول اینکه بر روی کاغذ مینوسید که در هنگام تجربه خاصی که داشتید چه هیجان اصلی را تجربه کردید (خشم، نفرت، شادی، ترس، غم).
دوم اینکه در هنگام تجربه هیجان چه بر بدنتان گذشت؟
- آیا دستتان یخ کرد یا داغ شد؟
- آیا تپش قلب داشتید؟
- آیا دست و پایتان شروع به لرزیدن کرد؟
- و غیره
سوم اینکه بنویسید که در آن لحظه تجربه هیجان چه رفتاری انجام دادید.
در نهایت بنویسید در آن لحظه دوست داشتید چه کاری انجام بدید ولی انجام ندادید.
و این تکلیف را برای مدتی برای هیجاناتی که نتوانستید به درستی ابراز کنید انجام دهید.
نمونهای از نوع نوشتن:
فرض کنید با مدیر خود سر موضوعی بحث کردید و به شدت از او عصبانی هستید و نتوانستید این خشم را ابراز کنید:
- امروز صبح که رفتم شرکت حدودای ساعت صدام کرد من و تو اتاقش.
- فکر کردم مثل همیشه میخواد بهم چندتا کار بده.
- وقتی رفتم تو اتاقش با یه حالت حرص دربیاری نشسته بود پشت میزش.
- وقتی سلام هم کردم جواب نداد بعدم شروع کرد به من توپیدن.
- بهم گفت تو مناسب اینکار نیستی.
- در حالیکه چند وقت پیش بهم میگفت تو خیلی موفقی تو کارت و …….. .
- اون لحظه از شدت خشم تمام بدنم میلرزید.
- حتی گلومم خشک شده بود گلوم مث چوب شده بود.
- وقتی همه این حرفارو بهم زد من هیچی بهش نگفتم.
- مثل یه ابله نگاش کردم.
- ولی دلم میخواست بهش فحش بدم و بهش بگم که چقدر ازش متنفرم
استفاده از تکنیک ذهنآگاهی
ذهنآگاهی به معنای آن است که بتوانید به هنگام انجام هر کاری، به هشیاری مستقیم و روشن دست پیدا کنید.
یعنی آنچه را که در ذهن و بدنتان میگذرد و آنچه که در دنیای بیرون است، لحظه به لحظه درک کنید، نسبت به آن هشیار باشید و آن را تعدیل کنید.
یکی از تکنیکهای مربوط به ذهنآگاهی اسکن (پویش) بدن است
هدف این تکنیک، ایجاد آگاهی به دور از قضاوت و ذهن آگاه در سر تا سر بدن و با سرعتی تدریجی و ارادی است.
بر اساس تعریف رفتار هیجانی فرد یاد میگیرد توجه خود را به نوبت به هر یک از بخشهای بدن معطوف کند و تمامی توجه خود را روی حسهای «همان لحظه» متمرکز کند.
میتوانید برای شناخت بیشتر شخصیت خود از تست شخصیت شناسی آنلاین استفاده کنید.
راه رسیدن به ذهن آگاهی چیست؟
در وهله اول باید یک مکان مناسب، آرام با دمای مطبوع و عاری از احتمال پرت شدن حواس را انتخاب و روی فرش یا زیرانداز یوگا دارز بکشید.
اجازه دهید در شروع تمرین چشمانتان بسته باشد.
به تدریج توجهتان به آرامی به سوی حسهای جسمانیای که در لحظه تجربه میکنید متمرکز شود.
سپس توجه خود را سمت تنفس خود ببرید.
به خود اجازه دهید تا جریان تنفس را در حالی که به آرامی وارد بدن شده و از آن خارج میشود، مشاهده و حس کنید.
هر بار عمل دم با متمرکز شدن بیشتر توجه سمت بدن، و هر بار عمل بازدم با فرایند رهاسازی این اگاهی همراه خواهد بود.
هر روز برای این تکنیک ۳۰ دقیقه زمان بگذارید.
روشهای متعددی برای تنظیم هیجان و بهبود رفتار هیجانی وجود دارد که نیاز به آموزش دارد
به همین خاطر شما برای آشنایی بهتر میتوانید به یک روانشناس مجرب در این زمینه مراجعه کنید.
یا در کلاسهای مرتبط با آن که فقط و فقط باید توسط روانشناس تدریس شود، شرکت کنید که از بهترین و مطمئنترین راهها است.