شعر و ادبیات

راننده کامیون و سه موتور سوار

راننده کامیونی وارد رستوران شد. دقایقی پس از این که او شروع به غذا خوردن کرد، سه جوان موتور سیکلت سوار هم به رستوران آمدند و یک راست به سراغ میز راننده کامیون رفتند. بعد از چند دقیقه پچ پچ کردن، اولی سیگارش را در استکان چای راننده خاموش کرد. راننده به او چیزی نگفت.

با ویکی روان همراه باشید.

دومی شیشه نوشابه را روی سر راننده خالی کرد و باز هم راننده سکوت کرد.

وقتی راننده بلند شد تا صورتحساب رستوران را پرداخت کند، نفر سوم به پشت او پا زد و راننده محکم به زمین خورد، ولی باز هم ساکت ماند.

دقایقی بعد از خروج راننده از رستوران یکی از جوان‌ها به صاحب رستوران گفت: چه آدم بی‌خاصیتی بود، نه غذا خوردن بلد بود، نه حرف زدن و نه دعوا!

رستورانچی جواب داد: از همه بدتر رانندگی بلد نبود، چون وقتی داشت می‌رفت دنده عقب، ۳ تا موتور نازنین را له کرد و رفت!!!

ویکی روان

ویکی روان سامانه سلامت روان با خدمات متنوع برای تمام فارسی زبانان است. می‌توانید در ویکی روان مشاوره روانشناسی برگزار کنید، در وبینارهای روانشناسی شرکت کرده و از مطالب مرتبط با روانشناسی استفاده کنید. جلسات مشاوره روانشناسی ویکی روان به صورت آنلاین، تلفنی و متنی برگزار می‌شوند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا