استخاره ، چرا و چگونه
بسیاری از افراد در مورد استخاره شبهاتی دارند و میخواهند بدانند که در چه زمان و موقعیتی میتوان از استخاره بهره برد. بنابراین قبل از هر گفتهای نظر شما را به کلام متقن و کارشناسی شده مفسر بزرگ قرآن کریم علامه طباطبایی و متفکر شهید استاد مطهری جلب میکنم.
با ویکی روان همراه باشید.
علامه طباطبایی در تفسیر شریف المیزان ذیل آیه نود سوره مائده مرقوم فرمودهاند: «از روایات استفاده میگردد فال گرفتن در زمان پیامبر اینطور بوده که سه عدد چوب نازک و شبیه به هم نظیر چوبه تیر، تهیه کرده و به یکی مینوشتند افعل (انجام بده) و به دیگری مینوشتند لا تفعل (انجام مده)، آن گاه شخص فالگیر، این دو را با چوبه سومی، بدون این که چیزی در آن نوشته باشند، در «کیسهای» که همراه داشته میریخته. کسانی که فال میخواستند به او مراجعه کرده و او یکی از آن سه چوبه را از کیسه، بیرون میکشید، اگر به آن نوشته بود «انجام بده » آن شخص تصمیم قطعی میگرفت و در پی انجام آن کار میرفت و اگر نوشته بود «انجام مده » از آن کار صرف نظر می کرد و اگر چیزی بر آن نوشته نبود، بار دیگر فال میگرفت و این عمل را آن قدر تکرار میکرد تا یکی از آن چوبهها که نوشته داشت، بیرون آید.»
آنان این عمل را «استقسام» میگفتهاند و دلیل نامگذاریاش هم این بوده که با این عمل، به خیال خود، قسمت و سهم خود را از روزی و خیرات، طلب میکردهاند.
از تردید تا استخاره
حقیقت امر این است که انسان وقتی بخواهد به کاری دست بزند ناچار است زیر و روی آن کار را بررسی نموده و تا آنجا که میتواند فکر خود را که غریزه و موهبتی است خدادادی به کار بیندازد و چنان چه از این راه نتوانست صلاح خود را در آن کار، تشخیص دهد ناگزیر باید از دیگران کمک فکری گرفته و تصمیم خود را با کسانی که صلاحیت مشورت و قوه تشخیص صلاح و فساد را دارند در میان بگذارد تا به کمک فکر آنها خیر خود را در انجام دادن و ترک آن کار، تشخیص دهد و اگر از این راه هم چیزی دستگیرش نشد، چارهای جز این که متوسل به خدای خود شده و خیر خود را از او مسالت نماید، ندارد و این همان استخاره است.
بنابر این، هیچ مانعی از تفال زدن با قرآن کریم و امثال آن به نظر نمیرسد؛ اگر استخاره خوب بود، صاحب استخاره، عمل را با طیب نفس و دل پاک، انجام میدهد و اگر بد بود، توکل به خدا کرده و در پی کار خود میرود.
پس استخاره با قرآن، جز همان آسودگی خاطر و رفع تردید و سرگردانی و امید به نفع و سعادت، اثر دیگری ندارد.
و اما شهید مطهری در کتاب خاتمیت صفحه ۱۱۴نیز فرمودند: «من خودم استخاره میکنم و با آن مخالف نیستم، ولی بهتر این است که هر کس خودش استخاره کند، حتی بعضی میگویند استخاره شخصی برای دیگری درست نیست و هر کس باید خودش استخاره کند نه این که علما یکی از وظایفشان، استخاره کردن است.
علامه مجلسی در جلد ۹۱ صفحه ۲۸۵ در اینباره میگوید: «شایسته است و احتیاط در آن است که هر کس برای خودش استخاره کند، زیرا ما هیچ حدیثی نداریم که شخصی به وکالت از دیگری استخاره نماید و اگر وکالت در استخاره، جایز و یا بهتر بود، شایسته و سزاوار بود که اصحاب، از امامان علیهم السلام تقاضای استخاره نمایند و اگر چنین چیزی میبود، نقل میشد و دست کم، یک روایت در این مورد به ما میرسید. به علاوه آن کس که مضطر و حاجتمند است، اگر خودش استخاره کند به اجابت، نزدیکتر است و دعای او به اخلاص در نیت، نزدیک تر است.»
نتیجه بحث
۱- استخاره به معنی تعطیلی عقل و تدبر و تدبیر نیست.
۲- دین اسلام سفارش فراوان بر روی فکر و اندیشه و خرد کرده و احادیث فراوان در فضیلت عقل و شعور داریم که موهبت خدا و پیامبر درونی هر انسانی است.
اسلام عزیز مکرر سفارش و توصیه نموده است از مشورت و بهرهمندی از نظرات دیگران در کارها غافل نشوید. جلسات مشورتی و برخورداری از آراء دیگران و شنیدن راهکارهای افراد مختلف در پیشرفت و رشد و تعالی انسان نقش ویژهای دارد.
۳- طبیعتا زمانی که اندیشه کنیم و از نظرات دیگران استفاده کنیم بهترین راه و مسیر را انتخاب خواهیم کرد اما گاهی این تفکرات و نظرات موجب تحیر و سرگردانی بیشتر انسان شده و هیچ دلیلی برای انتخاب یک نظر یا یک مسیر و راه از میان آنها یافت نمیشود و انسان نمیداند کدام نظر و راه را انتخاب کند. اینجاست که در آیین آسمانی و کامل اسلام راهی برای دور شدن از سرگردانی و تحیر در پیش روی انسان قرار داده شده است و آن استخاره است… هر چند در بین علما مخالفین اندکی هستند که اساسا منکر استخاره میشوند ولی ادله آنان برای رد این عمل کافی و دقیق نیست.
۴- استخاره در فرهنگ لغت همان دعاست و به معنای طلب خیر کردن از خداوند قادر و حکیم است اما در اصطلاح به معنای تفأل زدن به کتاب خدا و یا استفاده از تسبیح جهت انتخاب مسیر درست و راه پرمنفعت و بیخطر و نیز برای رفع تحیر و دودلی و محکم شدن در انجام یا عدم انجام کاری است.
۵- توصیه ما این است که مقداری با قرآن انس پیدا کنیم. قرآن کلام خداست برای ارتباط با بندگانش و هر کسی به اندازه دانش و فهم و ظرفیتش از آن بهرمند میشود. قرآن برای طاقچهها و کتابخانهها نیست، قرآن برای تزئین سفره عقد و رد شدن مسافر از زیر آن نیست، قرآن برای روی سر گذاشتن در شب احیا نیست، در یک کلام قرآن فقط برای استخاره نیست.
کتاب آسمانی قرآن برنامهای مدون و جامع است برای رشد و سعادت دنیوی و اخروی ما. قرآن کتابی روشنگر است برای عزت و سربلندی ما. بیشتر به این هدیه آسمانی توجه کنیم. تنها راه تغییر سبک زندگی و خلاصی از معظلات و مشکلات خانوادگی بازگشت به سوی قرآن و عمل به دستورات آن است. توصیه ما به شما خواننده محترم مطالعه روزی یک صفحه از معانی و ترجمه آیات قرآن است که بیشک نگاهمان را به زندگی تغییر خواهد داد.
۶- استخاره برای انجام آنچه خدا صریحا نهی کرده و یا ترک آنچه خدا به آن امر کرده صحیح نیست. مثلا استخاره کنیم فلان فرد مسلمان را بکشیم یا نه؟ و یا اینکه استخاره کنیم نماز را ترک کنیم یا نه؟
۷- استخاره برای اطلاع از آینده و پیشگویی نیست.
۸- در امر ازدواج هم بعد از گفتگوی خانواده طرفین و نیز شناخت نسبی دختر و پسر و بعد از تحقیق غیرمحسوس و دقیق از اخلاق و دینداری پسر و دختر و مشورت با عقلا و صاحب نظران و کارشناسان و بعد از دعا و طلب خیر کردن برای طرفین وصلت، فقط و فقط جهت رفع دودلی و سرگردانی و یا برای ایجاد قوت قلب و مصمم شدن در انجام این امر مقدس بلا اشکال است و الا در ابتدای امر تفال به کتاب خدا زدن توصیه نشده است.
حال با رعایت مقدمات فوق با قلبی معتقد و پاک و با طهارت روبه قبله شده و دو رکعت نماز مستحبی خوانده و بعد از نماز و در سجده از خدا طلب خیر و برکت کرده و برای رفع دودلی و سرگردانی قرآن را باز نموده و به معانی آیات نورانی آن توجه میکنیم که قطعا راهگشا خواهد بود. این عمل نیاز به اخلاص، ممارست، تمرین، دقت و توجه به معانی آیات نورانی قرآن دارد و هرچهقدر میزان اُنس ما با این کتاب الهی بیشتر باشد آنچه از آیات خدا در ارتباط با نیت خودمان متوجه میشویم دقیقتر خواهد بود.
عباس روزمه