پرسش و پاسخ روانشناسیپرسش و پاسخ های روابط زناشویی

از چهره‌ام خجالت می‌کشم

پرسش: سلام. یه مشکلی دارم که دست از زندگیم برنمی‌داره و باعث نابودی اون می‌شه. از چهره‌ام خجالت می‌کشم. هر روز بدتر از دیروز، حسرت روزای گذشته رو می‌خورم که کاش اینکارو نمی‌کردم. یأس و ناامیدی هر روز باهامه. مشکل از دوران دبیرستانم شروع شد که مسخره شدم به خاطر راه رفتن و نحوه حرف زدن و قیافم. اینا باعث شد که کلا افکارم بشه توجه به ظاهر مو و کمبوداش. مقایسه خودم با همه که چرا من اینطورمو همه خوبن،که اگه چهره و اندام خوبی داشتم و مسخره نمی‌شدم الان همه چی داشتم. درسمو می‌خوندم، بیرون می‌رفتم، دوستای زیادی داشتم، با اعتماد به نفس بودم و کلی چیزای خوب ولی حیف که ندارم و من موندم و مسخره شدن توسط کوچیک و بزرگ و ناامیدی و شکستایی که باعثش خودم بودم. تو دانشگاهم همین طور مشکلات باهام بود. نه درس خوندم نه مسئولیتایی رو که داشتم خوب انجام دادم. خودمو خراب کردم. شخصیت و خود واقعیمو، آبرومو بردم، از همه خجالت می‌کشیدم، حرف نمی‌زدم…

الان من فردی هستم که همه مسخرش می‌کنن. راه رفتنشو، قیافه و ظاهرشو. یه پسر۲۳ساله که بدبخت شده، خونه نشین شده… چرا من باید اینطور می‌شدم. هیچ دلخوشی ندارم، امیدی‌ هم به آینده ندارم. خونه نشستم، بیرون نمی‌رم، دوستی هم ندارم چون ظاهر و قیافه ندارم که باهام برن بیرون. لطفاکمکم کنید.

با ویکی روان همراه باشید.

پاسخ: سلام دوست عزیز. پیرو سوال مطرح شده در واقع شما دارای عدم عزت نفس و عدم اعتماد به نفس هستید، شما تصور می‌کنید که زیبایی آدم‌ها فقط به چهره و لباس و اندام هست، خیر اینطور نیست هرکسی یک نوع زیبایی داره، یکی زیبا سخن می‌گه یکی زیبا فکر می‌کنه و می‌نویسه، یکی صدای خوب داره، یکی چهره، یکی هیکل و… هر کسی در نوع و جنسیت و موقعیتش ولی شما دوست خوبم ظاهرا خود را خوب بررسی نکردید و کشف نکردید. تو در نوع خودت بی‌نظیری. به خودت رجوع کن و خودت را به معنای واقعی پیدا کن و خودت راکشف کن.حتما مسئله حل خواهد شد.

پروانه صفایی مقدم

متخصص روانشناسی بالینی، عضو تیم مشاوره آنلاین ویکی روان، عضو سازمان نظام روانشناسی، عضو سازمان علوم شناختی و سخنران برتر سمینارها

‫11 دیدگاه ها

  1. سلام من دختری ۲۸ ساله و مجرد هستم که از یک مشکل بزرگ رنج میبرم تقریبا از ۵ یا ۶ سال پیش متوجه شدم در ارتباطم با دیگران مشکل دارم طوری که نمیتونم ارتباط چشمی خوب برقرار کنم و چشم پزشکی هم رفتم گفته چشمات سالمه و حالا میدونم درد من روحیه نه جسمی. واقعا نمیدونم چیکار کنم خیلی اذیت میشم و بدتر از همه اینکه نمیدونم مشکل از کجاست که اینجوری میشم. دیگران هم کم و بیش متوجه این حالت من میشن و احساس بدی پیدا میکنم. دلم میخواد شاد باشم و ارامش داشته باشم اما این مشکل نمیذاره. بخاطر این موضوع نمیتونم ازدواج کنم و تنهایی آزارم میده. با اینکه زیبا و تحصیلکرده هستم و خداوند نعمتهای زیادی به من عطا کرده اما احساس خوشبختی نمیکنم.
    اگر امکان داره منو راهنمایی بفرمایید. ممنون

    3
    3
  2. ما داریم تو جامعه ایی زندگی میکنیم که عقل همه تو چششونه،من خودم بخاطر فوت پدرم و افسردگی که بهم دست داد،و عدم تحرک و برگشت به زندگی عادی ۳۰ کیلو وزنم رفته بالا،سه سال که تنهام،هیچ مردی وارد زندگیم نمیشه،بعد الان من اعتماد به نفس داشته باشم حله؟؟؟
    اینا حرفه،مشکل جای دیگه است

  3. زشت زشته هر چی هم میخوایید بگید عزت نفس اعتماد به نفس …هیچ چیز نمیتونه جایگزین قیافه بشه …اینو فقط یکی مثل من که زشته میتونه درک کنه بقیه که زیابیی دارند هیچ وقت نمیفهمند امثال ما چی میگیم

    26
    1
    1. سحر عزیز سلام،
      بله قبول دداریم که این توضیحات بعضا تکراری و کلیشه ای میشه، قبول داریم که نمیشه خیلی از مسائل رو نادیده گرفت. اما یادتون باشه خیلی از اتفاقات این زندگی خواسته ما نبوده و کنترلی روشون نداریم.
      پس باید در قبال شرایط ناخواسته زندگی چکار کرد؟ باید بپزیریم که روی افکار و احساسات ما تاثیر میگذارند؟
      البته که باید بر نقاط قوت شخصیت و وجودمون تکیه کنیم و اگر نقطه اتکایی نداریم باید اونو بسازیم.
      فکر مداوم به نداشته ها ما رو از زندگی عقب می اندازد. بر زیبایی واقعی خودتون که همون زیبایی درونی و ذهنی است سرمایه گذاری کنید.

    2. احسنت موافقم خدا به ما زشتا صبر بده. من خودم که آرزوی مرگ دارم شمارو نمدونم

  4. سلام.پیرو گفته ها من پسری ۱۸ ساله هستم که قیافه خوبی ندارم ولی باز هم خداروشکر میکنم به داشته هام.ولی شما خودتونو جای من بزارید وقتی میخام برم جلو و با دختر یا پسری صحبت کنم از دور اول قیافه ی من مورد توجه قرار میگیره که چطوری باهام صحبت کنه و اخلاق و رفتار من طی مدت زمان طولانی و طی اتفاقات روزمره نمایان میشه.با گذر زمان به قول شما اعتماد به نفسم کم میشه و دیگه حاضر نیستم برم بیرون یا حتی با کسی وارد صحبت شم

    11
    1
    1. سبحان جان،
      روی این موضوع حساس نباشید.
      این و از صمیم قلب میگم که قیافه آنقدر که فکر میکنید اهمیت نداره.
      شخصیت، نوع برخورد، آگاهی از شیوه معاشرت صحیح و خیلی موارد دیگه آنقدر اهمیت دارن که قیافه در مقابلشون اهمیتشو از دست بده

  5. همه دسته جمعی بیاین میریم کره میکوبیم از اول میسازیم خخخخخ ، میگن گناهه! خب این هم گناهه که هر روز بری جلو ایینه هزار بار ناشکری کنی! یه دفعه از اول بسازیم هر روزم خودمونو دیدیم شکر میکشیم که خدا علمشو داده به انسان، البته واسه کسی که بی پوله این فقط یه جوکه خخخخ. چهره خیلی مهمه !درسته که اخلاق مهمتره ولی شما فرض کنید ادم بخواد با زنش لب بگیره! باید چهرش قشنگ باشه ه ادم چندشش نیاد خخخخ

    3
    4
  6. همه دسته جمعی بیاین میریم کره میکوبیم از اول میسازیم خخخخخ ، میگن گناهه! خب این هم گناهه که هر روز بری جلو ایینه هزار بار ناشکری کنی! یه دفعه از اول بسازیم هر روزم خودمونو دیدیم شکر میکشیم که خدا علمشو داده به انسان، البته واسه کسی که بی پوله این فقط یه جوکه خخخخ. چهره خیلی مهمه !درسته که اخلاق مهمتره ولی شما فرض کنید ادم بخواد با زنش لب بگیره! باید چهرش قشنگ باشه ه ادم چندشش نیاد خخخخ.

  7. شاید پسرا بتونن با زشتیشون کنار بیان چون برتری اونا با پولشونه ولی برای یه دختر همه چیز زیباییه هرکی موفق شه پولدارشه به یه جایی برسه با دختری ازدواج میکنه که فقط خوشگل باشه باقی معیارها اصن مهم نیس
    حتی موقعی که یه دختر زیبای سگ‌اخلاق عصبانی میشه از نظر همه عصبانیتشم جذابه ولی شما فرض کن یه دختر زشت حتی اگه خیلی مهربونم باشه بازم جذاب نیس

  8. متاسفانه تاحالا کسی ب زشتی خودمم ندیدم، ازچشمام بگم؟ انحراف داره ،ازدماغم بگم؟بزرگ و گوشتیه ،صورتم پراز لک و جوشه پوستم افتاده،مژه ندارم افتادگی پلک دارم موهام بشدت ریخته و داره سفید میشه ،قد کوتاه هستم ،نمیخام ناشکری کنم ولی خدا انگار ازهرچیزی ته مونده شو بمن داده ،امروز رفتم تویه فروشگاهی برای استخدام ،ظاهرمو که دید بم گف مشکلی ندارع جای دیگه بفرستمت بااینکه میدونم ظرفیت داشتن اما بخاطر ظاهرم حاضر نیستن حتی منو ب عنوان پرنسل استخدام کنن واقعا حالم بده نمیدونم چجوری حالمو خوب کنم ،چجوری ب خودم اعتماد بنفس بدم؟ تودنیایی که عقل همه ب چشمشونه چرا منو اینشکلی افریده ؟کاش تودوران قاجار زندگی میکردم که معیار های زیبایی فرق داش حتما انقد عذاب نمیکشیدم،26سالمه حتی یه نفرم درخونه مونو نزده چون هیشکس حتی بم نگاهم نمیکنه اخه چرا خداباید موی سالمی که بمن داده ازم بگیره تنها دلخوشیم موهام بود…

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا