زندگی مشترک با هزاران امید و آرزو شروع میشود و هیچ کس نمیخواهد که کارشان به طلاق کشیده شود اما اتفاقاتی رخ میدهد که روابط زناشویی به شکست میخورد و بعضا طلاق بهترین گزینه ممکن میشود. در ادامه این مقاله به ۶ ویژگی شوهر بد از دید روانشناسی میپردازیم.
انواع شوهر بد
خوب به روایت زیر دقت کنید. این داستان نه تنها برای خانم ها بلکه بیشتر برای آقایان نوشته شده است. مردانی که فکر نمیکنند میتوانند بد و زننده باشند و نیاز به بهبود دارند.
«۵ سال است که ازدواج کردهایم. آن هم نه به آسانی بلکه با هزاران مشکل. چراکه بر اساس آشنایی قبل از ازدواج اقدام کرده بودیم. خانواده همسرم تعصبات دینی و فرهنگی خاصی را داشتند و پدر من هم کوتاه نمیآمد تا این که بالاخره با هم سر سفره عقد نشستیم.
خدا میداند در آن لحظه چه فکرها و خیالهای زیبایی از ذهن من میگذشت.
فکر میکردم به تمام آرزوهایم رسیدهام وخوشبختترین دختر روی زمین هستم. انگار در خواب و رویا بودم. من او را دوست داشتم. میدانستم از زندگی چه میخواهم ولی…
با سایت روانشناسی ویکی روان همراه باشید.
دیگه درمانده شدم
روزهای اول خوب بود و هنوز دو هفته از زندگی مشترکمان نگذشته بود که تازه متوجه شدم من با یک پسر عاقل و بزرگ زندگی نمیکنم بلکه با یک پسربچه لجباز و خودخواه که فقط خود و خواستههای خودش را میبیند زندگی میکنم.
بعد از دو هفته سر کوچکترین چیز با هم به مشکل برخوردیم؛ از دانشگاه آمده بودم و تمام وسایل شام را قبلا آماده کرده بودم.
از او خواستم به من کمک کند و او شروع کرد به شکستن بشقابها که اگر بخواهم این کار را میکنم و تو نباید دستور بدهی.
هر روز که از سر کار میآمد غیر از سلام و احوالپرسی چند دقیقه اول غذا میخورد و به اتاقش میرفت و میخوابید. بعد از خواب مطالعه کردن و بیتفاوت نسبت به کسی که طی روز منتظر او بوده و به خاطر او کلی زحمت کشیده.
از طرفی هر جا که میخواستیم برویم آخرین لحظه حرکت میکرد؛ بدون آنکه توجه کند من هم حقی دارم.
شاید گاهی چیزی را بهانه میکرد و نمیآمد و لاجرم من نیز میماندم.
گاهی من نیز مثل یک مادر که دارد ناز یک فرزند را میخرد او را نوازش میکردم و التماس میکردم که آبروی مرا جلوی اقوام نبر، بلند شو برویم، بالاخره میآمد ولی مرا زجر میداد.
هر روز برای او میوه پوست میکندم، شربت درست میکردم تا در بدو ورود خستگی او از بین برود. او بدون تشکر انگار وظیفه بود و به آن توجهی نمیکرد.
سعی میکردم زندگی را از یکنواختی در بیاورم. هراز گاهی کادویی برای او میخریدم و او میگفت خودم سلیقه دارم و میگذاشت کنار و اصلا هیچ گونه استفاده ای از آن نمیکرد.
لباسهای مختلفی میپوشیدم که برایش تنوعی باشد ولی وقتی به او میگفتم که توجه نمیکنی میگفت: «دیدم» ولی انسان هر چیزی را میبیند؛ مهم نوع توجه کردن و عکسالعمل نشان دادن بود.
مشکل گوارشی داشتم که به خاطر شرایط عصبیای که داشتم پیش آمده بود. یک سال و نیم تحت درمان بودم ولی هیچ گاه با من پیش پزشک معالج نمیآمد و دائما میگفت:
«کار دارم» و حالا که فرزند داریم باز هم به همین صورت است. فقط به بخش مادی زندگی توجه میکند.
در واقع او باید یک زندگی مجردی برای خود میداشت. او پاسخی به ابراز علاقه و محبت من نشان نداده و نمیدهد و میگوید وقتی دارم با تو زندگی میکنم یعنی همین.
من واقعا متاصل شدهام. عشق دیگر درون من کشته شده است. نسبت به این کلمه آلرژی پیدا کردهام و نمیدانم محبت او را باید از کجا و چطور به دست آورم.»
ویژگی های شوهر بد چی هستند؟
شوهر بد چگونه مردانی هستند؟ آیا در خانه شما عشق جریان دارد؟ آیا شما مردانی مهربان و دوستداشتنی برای همسراتان و پدری دلسوز برای فرزندانتان هستید؟
این مطلب به مردان کمک میکند تا بدانند شوهران خوبی برای زندگی زناشویی خود هستند یا نه؟ همچنین به خانمها کمک میکند تا همسرانشان را خوب بشناسند
۱-شوهرانی که تعصب بی جا را با غیرت اشتباه گرفته اند
شوهر بد خود را چون یک شی میپندارد. به نام دوستی و عشق او را با توهمات خود زندانی کرده و قوانین ممنوعیت را برای همسر خود وضع میکنند.
مثلاجواب دادن به تلفن ممنوع، رفتن به خانه پدر و مادر ممنوع، سر زدن به دوستان ممنوع، دانشگاه رفتن و شغل داشتن ممنوع، استفاده از رایانه و اینترنت ممنوع، تعریف و توضیح درباره آقایان ممنوع، بیرون از منزل رفتن ممنوع و…
۲- شوهران سلطهجو، زورگو و کنترلکننده
این قبیل شوهر بد حق انتخاب را به کلی از همسرشان میگیرند و این حق را فقط برای خودشان به رسمیت میشناسد.
از تصمیمهای مهم و کلی تا جزئیترین مسائل باید زیر نظر آنها باشد. به عنوان مثال برخی از اعمال مستبدانه این آقایان عبارتند از:
- تصمیم در انتخاب محل زندگی به تنهایی
- تصمیمگیری در مورد فرزند داشتن
- تصمیم در مورد رفت و آمد و مهمانی داشتن
- تصمیم در مورد قطع رابطه با برخی اقوام و دوستان
- انتخاب رنگ پرده
- مبل
- لوازم منزل
- انتخاب لباس همسر و فرزندان
- دستور به همسر خود که چگونه حرف بزند
چگونه فکر بکند و چگونه برخورد داشته باشد.
۳- برخی شوهران فراموش کردهاند که مراحل نوزادی و کودکی و نوجوانی را پشت سر گذاشتهاند و فرد بالغی شدهاند و ازدواج کرده اند و صاحب فرزند شدهاند
لذا در تصمیمگیری، اجرا و پاسخگویی نسبت به وظایف و مسئولیتهای منزل، خود را عقب کشیدهاند و چون حبابی خود را رها کردهاند.
هنوز در پی لذت طلبی انفرادی خود هستند. اینها برنامهها و دلمشغولیهای خود را بدون توجه به خانواده و همسرشان دنبال میکنند.
شوهر بد و شوهران بی خیال بدون توجه به مسئولیتهایی که باید بپذیرند، نیازهایی که خانواده به آنها دارد. به دنبال پارتیها، تفریح ها، کوهنوردی، فوتبال، استراحت، خواب و دوستان و کارهای انفرادی مربوط به خود هستند.
شوهر بد تصور میکند با دادن پول زیاد به خانواده میتوانند آنها را رها کنند
با یک پلیاستیشن، با یک رایانه و اینترنت و… سعی کنند همسر و فرزنان خود را به خودشان واگذارند و نسبت به مسئولیت در قبال همسر و تربیت فرزندان شانه خالی میکنند.
۴-شوهران بی احساس و سخت کوش
برای این همسران زندگی یعنی کار و کار یعنی زندگی و اینها همه یعنی پول. این همسران خلا وجودی خود را فقط با پول و کار پر میکنند.
به بهانههای مختلف مثل داشتن اقساط، تعودض منزل یا خودرو، فراهم آوردن رفاه، تامین آینده زندگی، مسئولیت کاری و… اکثر اوقات خود را از صبح تا آخر شب حتی تعطیلات به دنبال کار و اضافهکاری هستند.
این آقایان به مردم خدمت میرسانند و با آنها هستند به غیر از همسر وخانواده. مردان دیگری را نیز میتوان در این طبقه قرار داد.
آنهایی که شاید این هفته مشغله نداشته یا از محیط خانواده دور نیستند ولی از نظر عاطفی، احساسی و ذهنی، فاصله زیادی از جو خانواده پیدا کردهاند.
یک شوهر بد اگر خانمشان با او صحبت کند به تماشای تلویزیون ادامه میدهد.
زحمت تغیر نگاهشان را به طرف خانمشان نمیکشند، گوش شنیدن ندارند و این کار هم برای آنها مثل شکافتن اتم و آزادسازی انرژی هستهای است.
ولی متاسفانه این انرژی آزاد کردن را حق خود نمیدانند تا این اتم را بشکافد وگوش شنوا برای حرفها و احساسات خانمشان داشته باشند.
شوهر بد مهارتهایی مانند
- گوش دادن
- مهارتهای ارتباطی
- مهارتهای همجسی
یاد نگرفتهاند یا تمرین نکردهاند و یا انگیزهای برای انجامش ندارند.
توجه توجه توجه
برای این آقایان سخن محبتآمیز و عاشقانه، نوازش محبوبانه و نگاه دلیرانه به همسرشان، افسانهای خیالی و بیفایده است.
همسر این آقایان با حسرت به زوجهایی که در پارکی نشستهاند و در گوش هم نجوا میکنند مینگرند.
یک تلفن از محل کار به خانم، یک دسته گل، یک نامه محبتآمیز، یک نوازش و یک همدلی و همجسی به هنگام نگرانی و بیماری، از آرزوهای هرگز برآورده نشده خانم این دسته از آقایان است.
۵-شوهران وابسته
این همسران به علت اینکه از بچگی تحت چتر حمایتی پدر و مادر بودهاند و همیشه والدینشان برای آنها تصمیم گرفتهاند وابسته، ترسو، دمدمیمزاج و بچهصفت تربیت شدهاند.
این ها به جای این که روز به روز مستقل شوند روز به روز وابسته تر میشوند. هنگام ازدواج نمیخواهند در این وضعیت تغییری ایجاد کنند
هنوز هم تغیرات و تصمیمگیریهای مهم زندگی زناشویی را از والدین خود اخذ میکنند. معمولا پدر و مادر این آقایان سختگیر و مقرراتی هستند و شاید هم کمک مالی زیادی به زندگی آنها کرده باشند.
نکته نکته
مرزهای خانواده توسط شوهر بد گسسته شده و مسائل خانوادگی محرمانه و خصوصی خانواده به راحتی به بیرون از خانواده منتقل میشود و افراد دیگر هم به خود این اجازه را میدهند تا در مسائل خانوادگی این گونه همسران دخالت کنند.
۶-شوهران کمالگرا و خسیس
این آقایان شخصیت وسواسی دارند. معیارهای نانوشتهای در ذهن خود ترسیم میکنند و به جزئیات زندگی خیلی توجه میکنند.
همیشه ترس از آینده دارند، اعتماد به نفس پایین و ایده آل خواهی از مشخصات دیگر این هاست.
این شوهر بد همواره امروز را فدای فردا میکند و فردای آنها که باعث نگرانیشان بوده هرگز نمیآید. توقع زیادی از همسرشان دارند. انتظار بیعیب و نقص بودن خانم خود را داشته و نقاط مثبت همسر خود را نمیبینند.
در صورت نیاز میتوانید مشکل و یا پرسش خود را در بخش مشاوره روانشناسی، با متخصصین ما در میان بزارید و در سریع ترین زمان ممکن جواب خود را دریافت کنید