تربیت فرزند

نقش والدین در رشد عزت نفس و خود پنداره فرزندانشان

نوجوانانی که با والدینشان همانند سازی بیشتری دارند، سعی می کنند شخصیت و رفتارآنان را الگوی خود قرار دهند. از این رو نوجوانانی که والدینشان از عزت نفس بالا برخوردارند، معمولا عزت نفس بالاتری دارند و رشد عزت نفس در آنها رو به فزون است. اریکسون (۱۹۶۸) عقیده داشت که همانند سازی بیش از حد با والدین باعث سرکوبی ایگو و رشد هویت در نوجوان را به تاخیر می اندازد. ولی از سوی دیگر رشد ایگو در کودکانی که همانند سازی اندکی با والدینشان دارند ناکافی است. دخترانی که همانند سازی شان با مادرانشان کمتر است یا بسیار زیاد است خود پنداره ضعیفی دارند. دخترانی که رابطه صمیمی و گرم با پدرشان دارند، از زنانگی خود مطمئن تر هستند و با مردان راحت تر ارتباط برقرار می کنند. توانایی آنها با سازگاری با گروههای اجتماعی بیشتر است. پسرانی که رابطه گرم و احساسی با مادرانشان داشته اند، با زنان دیگر رابطه مثبت تری برقرار می کنند.

با ویکی روان همراه باشید.

کنترل والدین و رشد عزت نفس نوجوانان

توجه، گرمی و علاقه ای که والدین به نوجوان نشان می دهند، کمک چشم گیری به ساخته شدن هویت خود مثبت در نوجوانان خواهد کرد .

والدینی که به فرزند خود علاقه نشان می دهند و دلسوز او هستند، فرزند نوجوانی با عزت نفس بالا تر خواهند داشت. والدین خوب ضمن اینکه همیشه جدی هستند و از فرزند خود توقع استانداردهای بالا دارند، در موارد ضروری می توانند انعطاف پذیری نشان داده و مقررات را نادیده بگیرند. در اصل والدینی که از کودکانشان حمایت عاطفی میکنند و از روشهای کنترل دموکراتیک استفاده می کنند، فرزندانی با عزت نفس بالاتری دارند. در واقع ترکیب قاطعیت و گرمای هیجانی ترکیبی سازگار در تربیت فرزندان است.

والدینی که از فرزندانشان خیلی انتقاد می کنند و آنها را تحت فشار می گذارند، فرزندانی با عزت نفس پایین تر دارند. فرزندانی که توسط والدینشان آزار و تنبیه فیزیکی می شوند نیز عزت نفس کمی دارند. والدینی که فرزندانشان را طرد می کنند در رشد خود پنداره منفی و کاهش رشد عزت نفس در آنان نقش مهمی دارند.

شادکامی خانواده

رابطه بین شادکامی خانواده با سطح عزت نفس اعضای ان به اثبات رسیده است.بر اساس تحقیقات اخیر خود پندارهٔ دانشجویان کالج یا نحوهٔ رفتار پدرآنها با مادرشان و رفتار مادران با پدرشان همبستگی معنی دار دارد. در مواردی که اعضای خانواده با یکدیگر خوب کنار می آیند و پاسخگوی نیازهای یکدیگرند، نوجوانان خانواده نیز از عزت نفس بالاتری برخوردارند و رشد عزت نفس آنها بیشتر است.

نقش طلاق در رشد عزت نفس

طلاق بر کودک در حال رشد تاثیر بسزایی دارد.اگر مادر سرپرستی کودکان را بر عهده گیرد، سن او در زمان طلاق اهمیت دارد. اگر مادر در زمان طلاق جوان باشد تاثیر طلاق بر فرزندان منفی تر از زمانی خواهد بود که مادر مسن تر است، چون توانایی مادران جوانتر برای کنار آمدن با ضربهٔ طلاق کمتر است. سن کودک در زمان گسست خانواده نیز مهم است. تأثیر منفی آن بر کودکان خردسال تر بیشتراز کودکان مسنتر است. ازدواج مجدد نیز بر عزت نفس کودک تأثیر میگذارد. یکی از مطالعات نشان داد کودکانی که والدینشان دوباره ازدواج کرده بودند در مقایسه با کودکانی که والدینشان طلاق گرفته ولی مجدداً ازدواج نکرده بودند، خود را مثبت تر ارزیابی کردند. ولی کودکانی که با ناپدری خود کنار نمی آمدند، در مقایسه با کودکانی که مادرانشان دوباره ازدواج نکرده بودند خود را منفی تر ارزیابی می کردند.عزت نفس کو دکان خانواده های دست نخورده از بقیه مثبت تر بود.

وضعیت اجتماعی- اقتصادی

مقایسه بین جوانان شاغل به تحصیل در دانشگاه و غیر شاغل به تحصیل نشان داد جوانان در حال تحصیل عزت نفس بالاتری دارند. به طور کل جوانانی که از وضعیت اجتماعی- اقتصادی بالاتری برخوردارند عزت نفس بالاتری دارند.

تأثیر منفی مشکلات اقتصادی بر عزت نفس به اثبات رسیده است. تأثیر نامطلوب مشکلات اقتصادی برعزت نفس نوجوانان از طریق رابطهٔ والد – نوجوان اعمال می شود. والدینی که از لحاظ اقتصادی تحت فشار قرار دارند از روش های تربیتی ناهمسان و رفتارهای طرد کننده بیشتر استفاده میکنند، و رفتارهای پرورشی و حمایتی کمتری نشان میدهند و به خودکامگی گرایش بیشتری دارند . والدینی که از لحاظ اقتصادی از موقعیت بالاتری برخوردارند میتوانند فرزندانی با عزت نفس بالاتر پرورش دهند.

فاطمه صبوری پور

فاطمه صبوری پور

سی ساله ليسانس روانشناسی عمومی فوق ليسانس روان شناسی تربيتی دانشجوی دكتری روانشناسی تربیتی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا