تربیت فرزندروانشناسی کودک و نوزاد

نقش پدر بزرگها و مادربزرگها در تربیت کودک

رابطهٔ پدر بزرگها و مادربزرگها با نوه ممکن است در زندگی کودک اهمیت بسیار زیادی پیدا کند. اکثر اوقات پدر بزرگها و مادربزرگها و نوه ها یکدیگر را تحسین می کنند. پیوستگی هیجانی بین آنها ایجاد می شود و این رابطه در زندگی کوچکترها و بزرگترها جنبه مهم و بی دلیل می یابد. این رابطه به دلایل مختلفی برای کودکان اهمیت دارد. به برخی از این دلایل نگاهی می افکنیم.

بررسی نقش پدر بزرگها و مادربزرگها در تربیت کودک

با سایت روانشناسیویکی روان همراه باشید.

۱- پدر بزرگها و مادربزرگها می توانند کودکان را در رسیدن به احساس امنیت و دوست داشتنی بودن یاری دهند. کودکان هرگز از محبت واقعی بیش از اندازه سیراب نمی شوند.

عشقی که احساس امنیت و اعتماد را تقویت می کند، عشقی که می پذیرد و میفهمد، همیشه مورد نیاز است.

نقش پدر بزرگها و مادربزرگها، در جهان امروز بیشتر با گرمای عاطفی و محبت همبسته است تا قدرت و مسؤلیت. برخی از پدر بزرگها و مادربزرگها ، حتی پس از طلاق والدین نیز به ایفای نقش پر اهمیت خود در زندگی کودکان ادامه می دهند.

۲- پدر بزرگها و مادربزرگها می توانند کودکان را در شناختن، اعتماد کردن، و فهمیدن دیگران یاری دهند.

کودکان می توانند یاد بگیرند که سایر اعضای خانواده نیز درست مثل پدر و مادرشان آرامش بخش هستند. آنها کشف می کنند که خانهٔ مادربزرگ نیز خانه ای امن و شاد، دور از خانهٔ خود انها است.

یاد میگیرند که خود را با شیوهٔ تفکر و احساس پدر بزرگها و مادربزرگها سازش دهند و مقررات دیگری سوای آنچه پدر و مادر برای آن اهمیت قایل اند، بیاموزند.

این تجربه به کودکان کمک می کند یاد بگیرند که انعطاف پذیر باشند و خود را با روش عمل دیگران سازگار کنند.

۳- پدر بزرگها و مادربزرگها ، کودکان را در برقراری ارتباط گذاشته و حال یاری می دهند، و در آنها نوعی خود تاریخی به وجود میآورند:

بسیاری از کودکان از شنیدن داستان های پدر بزرگها و مادربزرگها دربارهٔ وضعیت زندگی در دورهٔ کودکی آنها لذت می برند. کودکان از پدربزرگ و مادربزرگشان می خواهند دربارهٔ زمانی که پسر یا دختر کوچکی بودند، صحبت کنند.

شنیدن این داستان ها به کودکان یک نوع خود تاریخی دربارهٔ رویدادهای قبلی و چگونگی زندگی در روزگار گذشته می دهد.

این کار به آنها کمک می کند که زندگی و دانش تازه آموختهٔ خود را بر پایهٔ وسیعتری بنا کنند. این دانش که دربارهٔ میرات فرهنگی و خانوادگی آنهاست به آنها کمک میکند تا هویت خود را علاوه بر تجارب کنونی بر تجارب پیشینیان خود بنا کنند.

۴- پدر بزرگها و مادربزرگها می توانند امکان تجارب و نظارتی را برای کودکان فراهم کنند که والدین آنها وقت یا پول فراهم کردن آن را ندارند.

اکثر پدر بزرگها و مادربزرگها مراقبت از خانه و کودکان را در مدتی که والدین سر کار هستند، به عهده می گیرند. به این مفهوم، پدر بزرگها و مادربزرگها به مثابهٔ والد جایگزین عمل می کنند.

نقش پدر بزرگها و مادربزرگها در تربیت کودک

۵. پدر بزرگها و مادربزرگها به عنوان حاصل سال ها گذرعمر خود می توانند احساسی خوب در مورد ارزشها و فلسفه ای برای زندگی به کودکان عرضه کنند.

هر چیزی که تازه است خوب نیست، و هر چه کهنه است، بد نیست. گاه ارزش های قدیمی به تایید مجدد نیاز دارند.

به این مفهوم، پدر بزرگها و مادربزرگها نقش سنتی سالمندان ارزشمندی را ایفا میکنند که نوه های خود را در خرد حاصل از سالهای عمرشان سهیم می کنند.

۶. پدر بزرگها و مادربزرگها میتوانند نگرشی سالم به سالمندی به کودکان عرضه کنند. در فرهنگ ما که جوانی را پرستش میکند، لازم است کودکان سالمندان را بهتر بشناسند و به آنها احترام بگذارند.

افراد سالمند می توانند معنایی غنی و ثمر بخش به زندگی فرزندان خود هدیه کنند.

برای نقش پدر یا مادربزرگ بودن آتی فرزندانشان و نیز برای روابط خانوادگی الگوی نقش به حساب می آیند.

در واقع آنها کودکان با شناخت پدربزرک و مادربزرگ خود می آموزند که سالمندی چیست و همچنین می آموزند که سالمندان را به عنوان عضوی از خانواده دوست بدارند و به آنها احترام بگذارد.

فاطمه صبوری پور

سی ساله ليسانس روانشناسی عمومی فوق ليسانس روان شناسی تربيتی دانشجوی دكتری روانشناسی تربیتی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا