دین و فلسفه

داستان حضرت ابراهیم (بخش سوم)

سلام بر تو ، این سلام ممکن است خداحافظی و تودیع باشد که با گفتن آن ابراهیم، «ازر» را ترک گفت و ممکن است سلامی‌باشد که به عنوان ترک دعوی گفته می‌شود. همانگونه که در سوره قصص می‌خوانیم: «هرگاه سخن لغو و بیهوده بشنوند، از آن روی می‌گردانند و می‌گویند اعمال ما برای ما و اعمال شما برای خودتان، سلام بر شما ما هواخواه جاهلان نیستیم». سپس اضافه کرد: «من بزودی برای تو از پروردگارم تقاضای آمرزش می‌کنم چراکه او همواره نسبت به من، مهربان بوده است» و در ادامه فرمود: «من از شما (از تو و این قوم بت‌پرست)کناره‌گیری می‌کنم و همچنین از آنچه غیر از خدا می‌خوانید» یعنی بت‌ها «و تنها پروردگارم را می‌خوانم و امیدوارم که دعای من در پیشگاه پروردگارم بی‌پاسخ نماند». از یک سو آیه، ادب ابراهیم را در مقابل ازر نشان می‌دهد و از سوی دیگر اینکه اگر خدایم را بخوانم اجابت می‌کند ولی خدای شما هرگز صدای‌تان را نمی‌شنود و دعای‌تان مستجاب نمی‌شود.

با ویکی روان همراه باشید.

دلال توحید در آسمان‌ها

شک نیست ابراهیم یقین استدلالی و فطری به یگانگی خدا داشت اما با مطالعه در اسرار آفرینش این یقین به سرحد کمال رسید و ایمان او به سرحد «عین الیقین» رسید. قرآن استدلال ابراهیم را از افول و غروب خورشید و ستاره بر عدم‌الوهیت آنها روشن می‌سازد. نخست می‌گوید: «هنگامی‌ که پرده تاریک شب، جهان را در زیر پوشش خود قرار داد ستاره‌ای در برابر دیدگان او خود‌نمایی کرد، ابراهیم صدا زد این خدای من است؟ اما به هنگامی ‌که غروب کرد با قاطعیت تمام گفت: من هیچگاه غروب‌کنندگان را دوست نمیدارم.» و آنها را شایسته عبودیت و ربانیت نمی‌دانم. بار دیگر چشم بر صفحه آسمان دوخت. این بار قرص سیم‌گون ماه با فروغ و درخشش دلپذیر خود بر صفحه آسمان ظاهر شده بود «هنگامی‌ که ماه را دید ابراهیم صدا زد این است پروردگار من؟ اما سرانجام ماه به سرنوشت همان ستاره گرفتار شد و چهره خود را در پرده افق کشید، ابراهیم جستجوگر گفت: اگر پروردگار من مرا به سوی خود رهنمون نشود در صف گمراهان قرار خواهم گرفت»! سرانجام با طلوع خورشید همین اتفاق افتاد و با غروب آن ابراهیم گفت: «اکنون فهمیدم در ماورای این مخلوقات متغیر و محدود و اسیر چنگال قوانین طبیعت، خدایی است قادر و حاکم بر نظام کائنات من روی خود را به سوی کسی کردم که آسمان‌ها و زمین را آفرید و در این عقیده خود کمترین شرک راه نمی‌دهم، من موحد خالصم و از مشرکان نیستم.»

دعوت به توحید

قرآن دعوت ابراهیم را اینگونه بیان می‌کند: «ما ابراهیم را فرستادیم هنگامی‌ که به قومش گفت: خدای یگانه را پرستش کنید و از عذاب او بپرهیزید». نخست می‌گوید: «شما غیر از خدا فقط بت‌هایی از سنگ و چوب را می‌پرستیدید». بعد از آن فراتر می‌رود و می‌گوید: «خودتان دروغ‌هایی بهم می‌بافید و نام معبود را روی آن می‌گذارید». سپس در ادامه می‌فرماید: «کسانی را که غیر از خدا می‌پرستید، قادر نیستند به شما رزق و روزی دهند» و در قسمت بعد می‌گوید: «او را عبادت کنید و شکر او را بجا آورید». در ادامه می‌فرماید: «اگر زندگی و سرای دیگر را می‌طلبید بازگشت همه شما به سوی اوست» و در نهایت به عنوان تهدید به آنها می‌گوید: «اگرشما سخنان مرا تکذیب کنید مطلب تازه‌ای نیست، امت‌های پیش از شما نیز پیامبرشان را تکذیب کردند و به سرنوشت دردناکی گرفتار شدند.»

نیاکان ما بت‌پرست بودند

آنها در پاسخ گفتند: «ما بت‌ها را می‌پرستیم و همه روز به آنها توجه داریم و با نهایت احترام ملازم آنهاییم». این پاسخ که بیانگر تقلید کورکورانه آنها از نیاکان جاهل و نادان‌شان بود پاسخی بود که می‌توانستند به گفته ابراهیم بدهند.

طرح جالب بت‌شکنی ابراهیم

ابراهیم برای اینکه ثابت کند مساله مبارزه او با بت‌پرستی جدی است و او بر سر عقیده تا همه جا ایستاده است و نتایج آن را هر چه باشد با جان و دل می‌پذیرد،گفت: «به خدا سوگند در غیاب شما نقشه‌ای برای نابودی بت‌های‌تان خواهم کشید»! منظورش این بود که به آنها بفهماند سرانجام از یک فرصت استفاده خواهم کرد و آنها را در هم می‌شکنم! اما عظمت و ابهت بت‌ها در نظر آنها بقدری بود که موضوع را جدی نگرفتند. بت‌پرستان در هر سال روز خاصی را برای بت‌ها عید می‌گرفتند، غذاهایی در بتخانه حاضر کرده سپس دسته‌جمعی به بیرون شهر حرکت می‌کردند و در پایان روز باز می‌گشتند و به بتخانه می‌آمدند تا از آن غذاها که به اعتقادشان تبرک یافته بود بخورند. آن روز شهر خالی شد و فرصت خوبی برای در هم کوبیدن بت‌ها به دست ابراهیم افتاد. فرصتی که ابراهیم مدت‌ها انتظار آن را می‌کشید و حاضرنبود به آسانی از دست بدهد. لذا هنگامی‌ که در شب از او دعوت به شرکت در این مراسم کردند. او نگاهی به ستارگان افکند و گفت: «من بیمارم». چرا به ستارگان نگاه کرد؟ چرا گفت من بیمارم؟ آیا به راستی ابراهیم بیمار بود؟!

ادامه دارد…

نیلوفر صدری

ارشد روانشناسی وتربیتی دکتری تعلیم وتربیت عضو تیم تحریریه ویکی روان

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا